باورش نميشد که خودش باشد. تصويري که در آيينه نگاهش ميکرد بيشتر به خاطرهاي سياه شباهت داشت. يادش نميآمد غرور پلنگي خود را در کجاي قصه جا گذاشته است. ندايي مبهم به او ميگفت پنجره را باز کن و دوش اکسيژن بگير اما نميتوانست.
بيرون هنوز آسمان آبي بود اما افسوس از عشق مسمومي که بر تمام جانش سايه انداخته بود.
غروب رسيد. تلختر و خونينتر از هميشه رسيد و با خود آمبولانسي را به حوالي دشت آمپول کشاند. صداي سکه عابران در آن نداي مبهم گم شد.
ندايي گرم اما خسته که آواز ميخواند:پس بزن اين خمار سنگين را ...
نگاه کارشناس
«تا از شعارهاي دهان پرکن و ژستهاي تبليغاتي فاصله نگيريم، ريشهکني اعتياد د رحد يک آرزو باقي خواهد ماند.»
صمد نوريان ـ کارشناس مسائل اجتماعي ـ در گفتوگو با خبرنگار سياست روز بودجه اختصاص يافته به موضوع مواد مخدر را کافي دانست و گفت: «وقتي با بودجه کافي به مصاف تجارتي ميرويم که از امکانات بودجهاي ما کمتر است موفق شويم اما موانعي در کار است که موفقيت ما را به تاخير مياندازد.»
اين جامعهشناس با اشاره به آسيبهاي چند وجهي اعتياد تصريح کرد: «معمولا اعتياد با احساس فقر آغاز ميشود و توجه ويژه مسئولان ذيربط به اين موضوع حساس ميتواند اين بحران اجتماعي را تا حدود زيادي مهار کند.
نوريان عواملي چون افزايش بيرويه جمعيت، بحران اشتغال، دگرگوني فرهنگي، بحرانهاي سياسي و بيعدالتي اجتماعي را نيز از شاخصهاي ديگر اعتياد برشمرد و گفت: «دوران برخوردهاي شديد و غليظ با پديده اعتياد به سرآمده و جهان به سمتي پيش ميرود که اين غده سرطاني را با يک جراحي پيچيده و حساس از تن جامعه بيرون بکشد.»
دستهايت را بده
«مهرداد» يکي از مسافران پرشماري است که در يکي از کمپهاي مخصوص ترک اعتياد سلامتي خود را بازيافته و اکنون در کار پرورش ماهي است.
مهرداد از روزهاي تلخ و دربدري خود که حرف ميزند، گريه امانش نميدهد اما وقتي به ياد ميآورد که هزار و يکصد روز از «پاکي»اش ميگذرد، لبخندي شيرين بر لبانش مينشيند و ميگويد: «آنقدر رسانهها از کمپهاي ترک اعتياد بد نوشته بودند که اصلا فکرش را نميکردم «ناپاک» بروم و «پاک» برگردم اما خوشبختانه با نيروي اراده و هدايت مربيان خود به زندگي سالم برگشتم.»
مهرداد از خبرنگار «سياست روز» ميخواهد اين موضوع را به گوش همگان برساند که «معتاد» از دلسوزيهاي تصنعتي متنفر است. او ميگويد: «متاسفانه عادت کردهام کسي را از دست بدهيم و بعد قدرش را بدانيم و برايش گريبان خود را چاک بدهيم. برخورد مردم با معتادان به گونهاي است که مفهوم «صدقه» را در ذهن تداعي ميکند».
دکتر علي فرهوديان ـ روانشناس باليني ـ اين نکته را تاييد ميکند و ميگويد: «شيوه برخورد جامعه و خانواده با فرد معتاد اهميت ويژهاي دارد. در دوران ترک و پس از آن نيز خانواده معتاد بايد نحوه رفتار با فرد معتاد را ياد بگيرند و با شيوههاي گوناگون رفتاري آشنا شوند.»
حرف آخر
داروي اين درد مهلک تازيانه نيست بلکه دستنوازشي است که بايد از آستين مهربانان اين ديار بيرون بيايد. معتاد را باور کنيم و اين باور را به ديگران بباورانيم که تا آن سوي دود و خماري راه زيادي نمانده است.