مارتین گریفیتس فرستاده ویژه سازمان ملل در امور یمن از ناکامی تلاش‌های خود برای دستیابی به آتش‌بس در این کشور ابراز ناامیدی کرد. حال این سوال مطرح است که چرا این ناکامی رقم خورده است و راهکار به نتیجه رسیدن میانجی‌گری سازمان ملل چیست؟
نگاهی به کارنامه یمن طی شش سال تجاوز ائتلاف سعودی-آمریکایی به این سرزمین نشان می‌دهد که ریشه بحران در چند اصل خلاصه شده است.
نخست تجاوزگری ائتلاف سعودی است که با همراهی امارات و حمایت های گسترده کشورهای اروپایی و آمریکایی در کنار کشتار مردم یمن به دنبال اشغال و سلطه بر این کشور هستند. شواهد نشان می‌دهد در کنار محاصره یمن و از بین بردن زیر ساخت‌های این کشور بر آن بوده اند تا مناطق استراتژیک آن را نیز به اشغال در آوردند. از یک سو عربستان همچنان به دنبال اشغال مناطق شمالی یمن که دارای منابع عظیم نفتی هستند می‌باشد و از سوی دیگر امارات نیز جزایر یمن در دریای سرخ را هدف قرار داده و برآن است تا این جزایر نظیر جزیره سقطری را به مراکز تجاری مکمل دوبی مبدل ساخته و از میزان وابستگی به خلیج فارس و تنگه هرمز کاسته و به دریای سرخ بهای بیشتری دهد. این رویکرد البته با هماهنگی و همکاری رژیم صهیونیستی صورت می گیرد که به دنبال بهره گیری از دریای سرخ برای تجارت و مقابله با مقاومت است.
دوم رویکرد کشورهای غربی در قبال بحران یمن است که هیچ اراده‌ای برای پایان دادن به آن ندارند و حتی آن را مولفه ای برای کسب درآمد از فروش تسلیحات و سایش توان نظامی و دفاعی کشورهای اسلامی می‌دانند که در قالب منافع آنها و امنیت رژیم صهیونیستی است.
این دو مولفه در حالی بحران یمن را رقم زده است که سازمان ملل تاکنون اقدام مثبتی در جهت پایان دادن به جنگ افروزی سعودی و حمایت‌های غرب صورت نداده و حتی گزارش ها نشان می دهد که این سازمان اقدام به ارسال دارو و غذای فاسد به یمن کرده است. شاید بتوان گفت مه ناتوانی این سازمان موجب شده تا یمنی‌ها گزینه ای جز استمرار مقاومت نداشته باشند که اکنون آنها را به خاک عربستان رسانده است. تحولات یمن را باید شکست سازمان مللی دانست که همچنان در بند وابستگی به قدرت‌های بزرگ است که شکسن گریفیتس در امور یمن نیز برگرفته از همین اصل بوده و این روند همچنان ادامه خواهد داشت و تنها راه پایان جنگ تشدید مقاومت یمن و شکست نهایی ائتلاف سعودی - غربی است.
نویسنده: فرامرز اصغری
