حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ديدار هزاران نفر از معلمان سراسر کشور به تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۰ درباره آینده اروپا فرمودند؛ «فقط اين نيست كه در كشورهای شمال آفريقا و منطقه غرب آسيا كه امروز ما در آنجا قرار داريم، حركات بيداری‌ای به وجود آمده باشد؛ اين حركت بيداری تا قلب اروپا خواهد رفت. آن روزی پيش خواهد آمد كه همين ملتهای اروپايي عليه سياستمداران و زمامداران و قدرتمنداني كه آنها را يكسره تسليم سياستهاي فرهنگي و اقتصادی آمريكا و صهيونيسم كردند، قيام خواهند كرد. اين بيداری، حتمی است.»
اکنون این پرسش مطرح است که آیا بیداری مردم اروپا آغاز شده است؟
نمی‌توان بر ظلم و ستمی که سردمداران اروپایی به واسطه تبعیت از آمریکا و صهیونیزم بر مردم خود روا می‌دارند، سرپوش گذاشت.
مردم اروپا هزینه‌های سنگینی را به خاطر همراهی سردمداران خود از سیاست‌های صهیونیسم جهانی و لیبرال سرمایه‌داری آمریکا پرداخت کرده‌اند. تصور اینکه مردم جوامع اروپایی در یک شرایط بسیار مطلوب اقتصادی و فرهنگی به سر می‌برند، خیالی واهی و فریبنده است.
فرانسه کشوری به ظاهر پیشرفته و صنعتی است، اما مردم این کشور در شرایط بد اقتصادی قرار دارد، وضعیت اقتصادی و اجتماعی این کشور به خاطر تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه فرانسه نیست، بلکه به خاطر ظلم‌هایی است که سرمایه‌داران، قدرتمندان و سردمدارانی است که بر جوامع اروپایی حکومت می‌کنند.
جنگ‌افروزی‌ها و هزینه‌های سنگین تولید جنگ در اقصی نقاط دنیا به ویيه منطقه غرب آسیا باعث شده تا مردم کشورهای اروپایی فریاد بزنند،این فریاد تنها به خاطر شرایط اقتصادی است که این یکی از خواسته‌های مردم است،فریاد مردم فرانسه بر سر سران خود که با سرکوب‌های خشونت‌آمیز همراه است، به خاطر سیاست‌های غلطی است که حکام این کشورها در دنیا پیاده می‌کنند و باعث وخامت اوضاع دیگر کشورها و جوامع خود می‌شوند. این موج به دیگر کشورهای غربی نیز سرایت خواهد کرد.
مردم فرانسه علیه اشرافیت و کاخ‌نشینی سرمایه‌داران شورش کرده‌اند و این سرنوشت همه آنهایی است که شانه‌های مردم نردبان آنها بوده است.
لیبرال سرمایه‌داری یک سیاست دائمی را دنبال می‌کند و آن بهره‌کشی از مردم خود و دیگر جوامع است. لیبرال سرمایه‌داری آنچه که با روش استثمار مردم به دست آورده با هر روشی که شده سعی دارد تا آن را حفظ کند حتی اگر نیاز به سرکوب و کشتار باشد. هر جا که برای منافع خود احساس خطر کند، حتی مردمی که به واسطه آن به اشرافیت رسیده است، زیر پا می‌گذارد و قربانی می‌کند.
جنبش ۹۹ درصدی که چند سال پیش در آمریکا آغاز شد، یک نمونه بارز از قیام مردمی بود که علیه لیبرال سرمایه‌داری غربی قیام کرد، هر چند سرکوب شد، اما اکنون از جای دیگری سر برآورده است.
فرانسه اکنون شاهد ادامه همان قیام ۹۹ درصدی‌های جهان غرب است، اعتراضات مردم فرانسه به کاخ نشینی و اشرافیتی است که سرمایه خود را از راه‌های نامشروع به دست آورده است، مردم نردبان و پله‌کان آنها شدند تا بتوانند در پیله‌های اشرافیت خود یک زندگی مرفه و بی‌درد را مهیا کنند.
اکنون پایه‌های این کاخ‌ها و قصرهای سرمایه‌داری در غرب با اعتراضات مردم فرانسه به لرزه در آمده است، هر چند قیام مردم در فرانسه با فراز و فرودهایی همراه خواهد بود، اما نباید تصور کرد که پایان خواهد یافت.
برای همین است که حضرت علی(ع) چنین فرموده‌اند؛ «هیچ کاخی بنا نمی شود مگر آنکه صدها کوخ ویران شود.»
و اکنون زمان ویرانی کاخ‌ها برای رسیدن به حق کوخ‌نشینان است.
ریشه بحران در کشورهای لیبرال سرمایه‌داری غربی در همین حدیث از حضرت امیر است.
مردم فرانسه اکنون به اشرافیت و کاخ‌نشینی و عافیت‌طلبی بسیاری از سرمایه‌دارانی که با سرمایه‌های نامشروع خود به آلاف و الوفی رسیده‌اند اعتراض خود را آغاز کرده‌اند. استعفای ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه تنها خواسته مردم نیست، آنها خواهان تغییرات اساسی در اداره کشور هستند.
مردم فرانسه در چهار ماه اخیر تاکنون اقبال خود را از دولت برداشته‌اند، چهار ماه پیش مقبولیت ماکرون ۳۱ درصد بود و اکنون به ۲۳ درصد رسیده است و این روند سقوطی همچنان ادامه خواهد داشت. اکنون بر دیوارهای مناطقی که اشراف و متمولین در آن زندگی می‌کنند شعارهایی نوشته می‌شود که به مانند شعارهایی در دوران انقلاب فرانسه است.
همان زمانی که بینوایان و ژان وال ژان را ویکتور هوگو به یک رمان خواندنی تبدیل کرد، در آن دوران نیز مردم فرانسه علیه اشرافیت استثمارگر قیام کرد.
مردم بر روی دیوار یک خانه اشرافی در حومه پاریس چنین شعاری را نوشتند؛ «بترسید ای ثروتمندان چراکه فقرای شما شورش را آغاز کرده‌اند.»
سرنوشت اشرافیت ظالم در انتظار همه آنهایی است که فقر را دامن زدند و ظلم را بها دادند. شورش فقرا در غرب تازه آغاز شده است و این شورش‌ها به زودی گسترده خواهد شد و به دیگر کشورهای سرمایه‌داری اروپا سرایت خواهد کرد.
نویسنده: سیاوش کاویانی
