تيم مذاکرهکننده هستهاي ايران با پشتوانه رهبري، مجلس و ديگر ارگانها براساس چارچوبهاي نظام گام برميدارد، اختلافي در گفتگوهاي هستهاي و به نتيجه رسيدن توافق هستهاي در ايران وجود ندارد، تنها موضوعي كه در ايران مطرح است بي اعتمادي و به آمريكاست. اما در طرف مقابل اختلافات و کارشکنيهاي زيادي ديده ميشود که به همين خاطر زمان مذاکرات را طولانيتر کرده است.
صهيونيستها و لابي آيپک آنها در آمريکا يکي از بزرگترين موانع دستيابي به توافق جامع ميان ايران و ۱+۵ است، اکنون هم که سنا و کنگره به دست جمهوريخواهان افتاده است، گرچه به ظاهر نشان داده ميشود که آنها با دولت اوباما بر سر ايران اختلاف دارند، اما اين اتفاق هم از برنامههايي است که حاکميت آمريکا براي فشار بيشتر بر ايران به کار برده است.
اکنون که به روزهاي پاياني مذاکرات هستهاي نزديک ميشويم، فضاي رسانهاي غرب عليه جمهوري اسلامي ايران صفآرايي کرده است، هماهنگي ميان رسانهها با مسئولان و شخصيتهايي که درباره گفتوگوهاي هستهاي اظهارنظر ميکنند، نشان دهنده برنامهاي است که براي دور پاياني اين گفتوگوها ريخته شده است.
مهمترين نکته اين اقدامات، مقصر جلوه دادن جمهوري اسلامي ايران در صورت به توافق نرسيدن در گفتوگوهاي هستهاي است. اگر در زمان مقرر توافقي به دست نيايد، بدون شک و قطعاً فضاي رسانهها و تحليلهاي ارائه شده از سوي غرب بر همين محور استوار خواهد بود، اظهارات و پيشنهادهايي که هر از گاهي از سوي مطبوعات غربي درباره مذاکرات مطرح ميشود، به اين خاطر است تا افکار عمومي جهان آماده پذيرش احتمال به توافق نرسيده باشد.
اين فضاسازي و جريانسازيها با تبليغات گسترده رسانهاي از پيشنهادهايي سخن ميگويد که تاکنون به طور رسمي مطرح نشده و حتي تأييد هم نشده است، اما ابزاري خواهد بود براي هدف آمريکا و غرب در مقصر جلوه دادن جمهوري اسلامي ايران در مذاکرات هستهاي.
اوباما خود گفته است که به توافق نرسيدن، بهتر از يک توافق بد است، جمهوري اسلامي ايران هم همين اعتقاد را دارد، اما، مفهوم به توافق رسيدن و يک توافق بد، از ديدگاه آمريکا با ايران تفاوتهاي زيادي دارد. توافق از نظر آمريکا به معناي برچيده شدن همه فعاليتهاي هستهاي صلحآميز جمهوري اسلامي ايران است، اين توافق هر چند از ديدگاه آمريکاييها، يک توافق خوب تعبير ميشود اما از نظر ايران، اين توافق بد است، توافق بد هم که اوباما از آن دوري ميجويد، توافقي است که حق فعاليتهاي صلحآميز هستهاي براي ايران را به رسميت بشناسد. اين فعاليتهاي هستهاي که هماکنون جمهوري اسلامي انجام ميدهد، براساس چارچوب قانوني و در راستاي قوانين آژانس بينالمللي انرژي اتمي است.
مرحله بعدي از سناريوي رسانهاي غرب پس از مقصر جلوه دادن ايران در به توافق نرسيدن، ادامه تحريمها و حتي تشديد آنها عليه ايران است. وزير خارجه آلمان چندي پيش به همين موضوع اشاره کرد و گفت: «اگر ايران نتواند به توافقي طولاني مدت بر سر برنامه هستهاي خود دست يابد، ايالات متحده آمريکا تحريمهاي بيشتري را عليه ايران اجرا خواهد کرد.»
اين موضع اشتاين ماير، علاوه بر اين که جنبه تهديدي دارد، يک جنبه ديگر هم در آن ديده ميشود که همان مقصر دانستن ايران در به توافق نرسيدن است.
او گفته است«اگر ايران نتواند به توافقي طولاني مدت بر سر برنامه هستهاي خود دست يابد»؛ وزير خارجه آلمان با اين سخن اثبات کرده است که کشورهاي غربي عضو ۱+۵ در اين باره هم نظر هستند و اين سياست را در مواضع خود به انحاي گوناگون اعلام کردهاند.
حال جمهوري اسلامي ايران در چنين شرايطي و در صورت دست نيافتن به يک توافق جامع هستهاي چه واکنش و سياستي را بايد داشته باشد؟
مواضعي که از سوي مسئولان و مقامات کشورمان مطرح ميشود، کوتاه نيامدن از حق و حقوقي است که براي اثبات آن سالهاست با غرب گفتوگو ميکند.
کوتاه آمدن و عقب نشستن ايران در برابر خواستههاي آمريکا و پذيرش خواستههاي آن، براي جمهوري اسلامي ايران، براساس وعدههايي که داده شده است، چيزي را تغيير نميدهد، طبق وعدههاي آنها قرار نيست حتي در صورت کوتاه آمدن ايران، تحريمها يکجا برداشته شود و يک پروسه طولاني را پيشبيني کردهاند.
با اين حساب، اگر توافقي حاصل نشود، کمربندها را بايد محکمتر ببنديم، خود را آماده يک نبرد در حوزه اقتصادي و منطقهاي بکنيم. به توافق نرسيدن بر سر موضوع هستهاي ايران تحولات منطقهاي را پيچيدهتر ميکند و آينده ديگري براي آن رقم خواهد زد که بازيگر اصلي آن جمهوري اسلامي ايران خواهد بود.
اوباما گفته است، اگر ايران معامله پيشنهادي دولت آمريکا را بپذيرد، راضي کردن کنگره به موافقت با آن کار سختي نخواهد بود.
اين معامله پيشنهادي دولت آمريکا چيست؟! آيا اين معامله پيشنهادي منجر به توافق خواهد شد؟