رهبر معظم انقلاب در دیداری که با برنامهسازان تلویزیونی داشتند نکات مهمی فرمودند که در این شرایط پر بیم و امید میتواند راهگشای بسیاری از موارد باشد. شرایطی که از ابهامات و تردیدهای بسیاری در صنعت رسانه برخوردار است. در این شرایط اگرچه میزان استفاده مخاطبان از صداوسیما کمتر شده است ولی هنوز رسانهی اصلی و جلودار همین صداوسیما است.
در دیدار مقام معظم رهبری با تهیهکنندگان و کارگردانان و بازیگران، ضمن ارائه سخنانی از طرف هنرمندان، نکاتی را جهت حضور فعالتر در فضای فرهنگی به آنها متذکر شدند. بعد از این دیدار نیز معظم له، درپیامی مکتوب، نکات جامعی در موضوع برنامهسازی به هنرمندان بیان کردند که این پیام میتواند به عنوان لوحی ارزشمند و راهگشا برای توفیق و سربلندی هنرمندان در عرصه جنگ نرم در نظر گرفته شود. این پیام با مقدمهای درباره جنگ نرم شروع میشود. مسالهای که اگرچه بارها توسط مقام معظم رهبری مورد تاکید قرار گرفته است لیکن توسط مسئولین، در حد کفایت و ضرورت به آن پرداخته نشده است. کوتاهی مسئولین و کارگزارن نظام نسبت به مساله جنگ نرم باعث نشده است اهمیت این موضوع کم شود. بنابراین فرمانده کل قوا، باز هم بر لزوم توجه به این موضوع تاکید میکنند. اهالی فرهنگ و رسانه و به طور خاص، هنرمندان و فیلمسازان یکی از اصلیترین فرماندهان و خط نگهداران جنگ نرم هستند که اگر فراموشی مساله جنگ نرم توسط این گروه انجام بگیرد بیشتر از فراموشی سایر اقشار، تخریب و نابودی به بار خواهد آورد. این نقش کلیدی در بیانات ایشان چنین عنوان میشود: «اثرگذاری کارها خیلی زیاد است، میتوانید در این نمایشهایی که داده میشود -در سریالها و اینها- گاهی اوقات این محاورهای که در این فیلم هست، یک کلمهاش یک تأثیر بزرگ در مقابل میگذارد؛ گاهی یک کلمه.»
این بیان همان گونه که ظرفیت عظیم پیامهای مستقیم و غیر مستقیم موجود در فیلمها را بیان میدارد غفلت از استفاده آنها و یا باور نداشتن به این ظرفیت عظیم، میتواند باعث سکون و انفعال در جنگ نرم شود. از سویی دیگر برخی هنرمندان به قابلیت تاثیرگذاری پیامهای تصویری قائل هستند اما به حضور در جنگ نرم اعتقادی ندارند. این معضل خودساخته توسط هنرمندان به بیان مقام معظم رهبری، «خود بخشی از جنگ نرم» است که باعث پیچیده شدن شرایط میشود. بیاعتقادی بعضی از هنرمندان به جنگ نرم میتواند باعث تاثیرگذاری بر افرادی باشد که جنگ نرم را باور دارند. این اتفاق هنگامی میافتد که آنها نسبت به مواضع هنرمندان متعهد، بازخورد منفی حتی سکوت از خود نشان دهند. بنابراین برای تاثیرگذاری عمیق بر جامعه، نیاز به باور جمعی هنرمندان به موضوع جنگ نرم وجود دارد. البته باور به جنگ نرم پایان راه نیست. آگاهی از شرایط نابرابر در عرصه رسانه نیاز به واکنش مسئولانه و تلاش شایسته منجر میشود. در بیان رهبری، دو گروه در این جنگ نرم رفتار غلط نشان میدهند: یک گروه که بیتفاوت از کنار این حادثه میگذرند که مقام معظم رهبری از ایشان به عنوان «مسئولیتناپذیر» و گروه دیگر که با دشمن همراهی و به او کمک میکنند، و رهبر انقلاب از این دسته با عنوان «دشمن شیفته» یاد میکنند. گروهی از هنرمندان در داخل کشور و با صرف بودجه همین کشور دقیقا آثاری را تولید میکنند که اگر دشمنان میخواستند به داخل کشور بیایند و این آثار را تولید کنند نمیتوانستند. این نشان از شیفتگی آن نسبت به غرب دارد که تمام تلاش این عده، حضور در جشنوارههای خارجی و کسب رضایت آن مجامع است.
افرادی با موضع مسئولانه و تلاش
مقام معظم رهبری درباره گروه سومی که حضور فعالانه در عرصه جنگ نرم را دارند، این گونه توصیف کرده اند: « امروز در کشور بحمدالله کم نیستند کسانی که دارای موضع مسئولانه و تلاش شایستهاند؛ این باید روزبهروز افزایش یابد.». وجود افراد ذکر شده اگرچه برای حضور موثر در جنگ نا برابر فرهنگی ضروری است ولی این افراد به تنهایی نمیتوانند در این جنگ به پیروزی برسند. بنابراین لازم است بر تعداد آنها افزوده شود. برای دستیابی به این مهم لازم است این افراد شناسایی شوند و توسط موسسات و نهادهای انقلابی که تعداد آنها نیز کم نیست حمایت شوند. حمایت از این افراد باعث افزایش توان آنها و در نتیجه افزایش حجم و کیفیت آثار تولیدی توسط آنها میشود. همجوار کردن نیروهای جوان و کم تجربه با این افراد توسط موسسات و نهادهای فرهنگی، میتواند گام مهمی در تربیت و ارتقا نیروهای جوان انقلابی در حوزه برنامه سازی باشد. این اتفاق باعث حضور پررنگتر افرادی در جامعه هنری میشود که اعتقاد به حضور در جنگ نرم دارند. بدین صورت انحصار و چیرگی هنرمندان «مسئولیت ناپذیر» و «دشمن شیفته» نیز کم خواهد شد.
محتوا و قالب
برای موثر بودن آثار رسانهای معمولا دو بعد تعریف میشود. بعد اول محتوا و بعد دوم قالب است. اگر اثری یکی از این دو را نداشته باشد و یا در هر یک از آنها ضعیف میباشد نمیتوان انتظار داشته باشیم بتواند بر مخاطب تاثیر مثبت بگذارد. در بعد محتوا، تولیدات رسانهای میبایست سراغ سوژههایی بروند که مساله اصلی جامعه باشند و گسترش آن مفهوم باعث استعلای کشور گردد. موضوعات و مسائل زیادی در کشور وجود دارد که رسانهها میتوانند با پرداختن به آن و ارائه راه حل در ضمیمه اثر اقدام به مرتفع کردن آن مسائل کنند.
در کشور ما با توجه به تاریخ غنی و همچنین وضعیت کنونی جامعه، مسایل و مشکلات و محدودیتهای مضاعفی وجود دارد که بیش از سایر جوامع به تلاشهای رسانهای احتیاج دارد. در این میان عده قابل توجهی از فیلمسازان موضوعات و سوژهها را محدود قلمداد میکنند.
انتخاب محتوای مناسب که برای غنیسازی همه مسیر نیست بلکه برای تاثیر گذاری مثبت بر مخاطب هنوز نیمه راه باقی مانده است. بخش مهم باقی مانده، انتخاب و اجرای قالب مناسب با توجه به محتوای انتخاب شده است. چه بسا فیلمهایی که محتوایی خوبی دارند ولی به دلیل بهره نبردن از قالبهای رسانه مناسب و با کیفیت نمیتوانند نظر مخاطب را جلب کنند. توجه به ظرافتها و لطائف هنری که در بسیاری از موارد باعث میشوند پیام به طور غیر مستقیم به مخاطب ارسال شود میتوانند تاثیر بسزایی در حجم تاثیر گذاری بر مخاطب بگذارند.
توجه به بیانات مقام معظم رهبری توسط فیلمسازان و مسئولان میتواند ذائقه مردم در تماشای فیلم را نیز ارتقا دهد و بدین ترتیب ابزاری که بیشتر در اختیار ضربه زدن به آرمان و باورها است تبدیل به وسیلهای برای تعالی انسانها شود. باور به این تغییر در گفتمان ولایت به وضوح مشاهده میشود و امید است مسئولان و فیلم سازان با اجرای منویات ایشان موفق به تغییر ریل برنامهسازی در فضای رسانهای کشور گردند. برهان