شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۰:۵۴
کد مطلب : 102980

هشدارهای شهید مطهری

بی‌شک علامه‌ی شهید مرتضی مطهری(ره) را باید «مغز متفکر» انقلاب اسلامی قلمداد کرد. کسانی که تاریخ انقلاب اسلامی را به خوبی مطالعه کرده‌اند، دریافته‌اند که علامه مطهری در مرتبه‌ی پس از امام خمینی(ره) چه نقش عظیمی را در عرصه‌های نظری و تصمیم‌سازی ایفا کرده‌است. برخی از این واپسین دغدغه‌ها را بازگو و تحلیل می‌کنیم.

استقلال فرهنگی و ممانعت از التقاط
از آن‌جا که علامه مطهری در درجه‌ی نخست یک متفکر و نظریه‌پرداز بود، بیش از هر چیز دیگر نسبت به «استقلال فرهنگی و مکتبی» جامعه‌ی ایران حساسیت نشان می‌داد. مقصود ایشان از تعبیر «استقلال فرهنگی و مکتبی» تکیه‌ی محض بر ایدئولوژی اسلامی و پرهیز از التقاط در قالب تجددگرایی بود. به نظر ایشان: «ما با گرایش به مکتب‌های بیگانه، استقلال مکتبی خودمان را از دست می‌دهیم؛ می‌خواهد آن مکتب بیگانه، مکتب کمونیسم باشد یا کاپیتالیسم. با یک مکتب التقاطی، یک کلمه از این گرفتن، دو کلمه از آن گرفتن و سه کلمه از اسلام گرفتن[...] ما به استقلال مکتبی نمی‌رسیم و اگر چنین کنیم محکوم به فنا هستیم. این اعلام خطر بزرگی است که من میکنم.»
در تعابیر نقل شده دقت کنید؛ علامه معتقد است که «التقاط» ما را به «فنا» خواهد کشاند و «التقاط» یک «خطر بزرگ» برای انقلاب اسلامی و انقلابیون است!
علامه در زمانه‌ای این سخن‌ها را بر زبان جاری می‌سازد که جریان‌های مارکسیستی به شدت قوّت یافته و دست به ترکیب «اسلام» با «مارکسیسم» زده بودند.
به جرأت می‌توان ادعا کرد که هیچ‌یک از چهره‌های برجسته‌ی انقلاب به اندازه‌ی ایشان در این باره حساس و نگران نبودند و از خود واکنش نشان نمی‌دادند.
جالب است که حساسیت‌ها و هشدارهای علامه نه فقط در آن هنگام (یعنی دهه‌های ۴۰ و ۵۰) بلکه در دهه‌های۷۰ و ۸۰ نیز رنگ صدق پذیرفت؛ چراکه در دهه‌های۷۰ و ۸۰، بخش قابلتوجهی از نیروهای انقلابی، آرام آرام، مبتلا به «استحاله‌ی فکری» و «التقاط ایدئولوژیک» شدند و فضای ذهنی آن‌ها به تسخیر آمیزه‌ای از آموزه‌های «اسلام» و «لیبرالیسم» درآمد!
اگر جناب علامه در این دهه‌ها به سر می‌برد، بی‌تردید، همان‌گونه که سرسختانه در برابر موج «اسلام مارکسیستی» ایستادند، در صف اول ستیز با «اسلام لیبرالیستی» نیز قرار می‌گرفتند و اجازه نمی‌دادند خلوص ایدئولوژیک انقلاب اسلامی مخدوش گردد؛ زیرا که این مسأله برای او از اهمیت حیاتی برخوردار بود:
امروز که علامه‌ شهید در میان ما نیست باید در گفتار عمیق او تأمل کنیم و بدانیم که «مارکسیسم اسلامی»، «لیبرالیسم اسلامی»، «ناسیونالیسم اسلامی» ‌سازد و به غارت می‌برد، هر چند در ظاهر و قشر، خود را به جوانب و ابعادی از اسلام آراسته باشد. و آیین و مرام دیگری که از آبشخور «التقاط» می‌نوشد.

آزادی نظری
علامه مطهری معتقد است که برخورداری جامعه‌ی اسلامی از آزادی نظری، لازمه‌ی قطعی اعتلای معرفت و بینش اسلامی است؛ یعنی نباید گمان کرد که برای نشر و بسط حقایق اسلامی می‌بایست فضای جامعه به روی مکاتب دیگر بسته شود و تنها منطق اسلامی مجال بیان و طرح یابد. تجربه‌ی تاریخی مسلمین نشان داده که همواره اسلام در متن مواجهه‌ی نظری با دیگر مکاتب و آیین‌ها، شکوفا می‌شود و رونق می‌یابد:
باور استاد شهید به آزادی نظری تا آن‌جا گسترش ‌یافت که حتی ایشان تصریح می‌کردند که نه تنها لازم است در دانشکده الهیات، «مارکسیسم» نیز تدریس شود بلکه آن را باید یک «مارکسیست» تدریس کند. ‌انجامد، بلکه انقلاب اسلامی را به شکست می‌کشاند.
«اگر دولت اسلامی، جمهوری اسلامی، حکومت اسلامی می‌خواهد زمینه‌ی اختناق را به وجود بیاورد، به طور قطع شکست خواهد خورد.»
اما از آن سو، علامه تأکید می‌کند که آزادی، مطلق نیست و در درون ضوابط اسلامی قابل پذیرش است.(برهان)

https://siasatrooz.ir/vdch6inzv23nvwd.tft2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی