شنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ - ۲۰:۴۹
کد مطلب : 119289

شکست تئوری آمریکایی

افغانستان پس از چند هفته درگیری میان طالبان و دولت مرکزی یکباره با تحولی همراه شد و آن ورود و تسلط طالبان بر کابل بود..
افغانستان پس از چند هفته درگیری میان طالبان و دولت مرکزی یکباره با تحولی همراه شد و آن ورود و تسلط طالبان بر کابل بود. این تحول مهم در حالی صورت گرفت که یک نکته مهم در این عرصه قابل توجه است و آن نوع واکنش آمریکایی ها به این تحولات است. نگاهی به کارنامه آمریکایی چند اصل مشاهده می شود. نخست آنکه آمریکایی ها همچون انگلیسی ها هنگام خروج از منطقه ای، سناریوی جنگ داخلی را اجرا می کنند چنانکه نمود آن را در لیبی می توان مشاهده کرد. آمریکایی ها در حالی به دنبال اجرای سناریوی جنگ داخلی بودند که فرار ناگهای اشرف غنی و ارتش افغانستان در برابر طالبان، این سناریو را با ناکامی همراه ساخت. نکته مهم ضعف اطلاعاتی آمریکایی ها در باب تزلزل و ناتوانی ارتش افغانستان در برابر طالبان بوده است. دوم آنکه آمریکایی ها مدعی وجود ارتش واکنش سریع هستند که از سال ۲۰۱۶ بر اساس تصمیمات ناتو تشکیل شد. نکته مهم آن است که هنگام ورود طالبان به کابل، آمریکایی چنین نیرویی نه تنها برای مقابله با طالبان که حتی برای خارج کردن نیروهای خود از فرودگاه کابل نداشته است. به عبارتی دیگر می توان گفت که تحولات افغانستان، واهی بودن ادعای آمریکا مبنی بر داشتن ارتش برتر و نیروی واکنش سریع کارآزموده را برای جهانیان آشکار ساخت. سوم آنکه آمریکایی ها مدعی حضور در افغانستان برای حمایت از حقوق بشر بوده اند حال آنکه تحولات فرودگاه بغداد و کشتار مردم افغان و نیز وضعیت غیر انسانی آنها در آنجا خوی ضد بشری و غیر انسانی آمریکایی ها را بیش از پیش آشکار ساخت. بر این اساس می توان گفت آنچه که در روزهای اخیر در افغانستان روی داده نشانه ای بر وضعیت بحرانی و نابسامان ارتش و سیاست های آمریکاست که از یک سو ادعای ارتش برتر بودن آنها را زیر سوال برده است و از سوی دیگر ادعاهای حقوق بشری آنان را ابطال کرده است. روندی که نشان می دهد که آمریکا نه ناجی و قدرت برتر که صرفا ببری کاغذی است که جز بوغ های رسانه ای ابزاری برای قدرت نمایی آن باقی نمانده است.

نویسنده: علی تنماج
https://siasatrooz.ir/vdch6wnzw23nzid.tft2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی