روز یکشنبه هفته گذشته رهبر انقلاب در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با ایشان به نکاتی اشاره کردند که شاید برای «برخی‌ها» گوشزدی باشد و برخی دیگر را هم از «خواب» و خواب‌دیدگی نجات دهد.
ایشان در این دیدار لازمه رفع تهدیدهای نظامی را اقتدار روزافزون نیروهای مسلح دانستند و افزودند: در طول سال‌های گذشته گاهی اوقات سخنانی از جانب برخی مسئولان مطرح شده مبنی بر اینکه رفع تهدید نظامی و جنگ به‌دلیل فلان اقدام بوده است، درحالی که این سخنان صحیح نیست، زیرا تنها عامل رفع تهدید نظامی، «اقتدار دفاعی و نظامی» و «ایجاد ترس و رعب در دشمن» بوده و خواهد بود.
واضح بود که روی سخن ایشان با چه کسانی است که طی سال‌های اخیر سعی کردند چشمشان را به روی اقتدار نظامی و دفاعی کشور ببندند و دست دادن با دشمن و لبخند زدن و سخن گفتن را عامل بازدارندگی معرفی کنند.
آنها که به دنبال آن بودند که «مذاکره» با دشمن را به همه شئون و امور تسری ببخشند و حتی برای «جبهه مقاومت» هم برنامه داشتند.
در کنار این افراد، چهره‌های دیگری هم بودند که نقش «پشت جبهه» را ایفا می‌کردند و با تئوری مضحک «گفتمان به جای موشک» سعی می‌کردند عامل مشکلات اقتصادی کشور را توان دفاعی آن معرفی کنند.
حال آنکه رهبر انقلاب جواب این تئوری از اساس غلط و قیاس‌های مع‌الفارق را هم به درستی دادند.
ایشان با اشاره به برخی اظهارنظرهای اخیر مبنی بر اینکه علت پیشرفت برخی کشورها، جمع‌آوری سازمان‌های نظامی آنها بوده است، تأکید کردند: «باور این سخنان از کسانی که به آنها نسبت داده شده، بسیار سخت است، اما اگر چنین سخنانی واقعاً بیان شده باشد، حرف غلطی است. کشورهایی که گفته می‌شود سازمان نظامی خود را جمع‌آوری کردند، به اختیار خود این کار را نکردند بلکه آنها در جنگ جهانی نابود شده بودند و به آنها اجازه ندادند که سازمان نظامی داشته باشند.
فرمانده کل قوا شاید این جمله «هیچ عاقلی نیروی دفاعی خود را کنار نمی‌گذارد» را گفتند تا برخی‌ها حواسشان را بیشتر جمع و جور کنند و از سخنان خلاف دانایی، خدمت و منطق و عقل خودداری کنند.
عجیب آنجاست که تئوری پردازان این جریان کسانی هستند که در دوران دفاع مقدس مناصب مهمی را بر عهده داشته‌اند و آنچه امروز برای ما حکم خاطره را دارند، آنها تجربه کرده‌اند، و همین موضوع کار را برای هضم این سخنان نادرست سخت‌تر می‌کند که چرا کسانی که آن روزهای دشمنی‌ها و بدعهدی‌ها را دیده‌اند، حالا در خواب خوش‌بینی فرو رفته‌اند و با «نوازش» و «سیلی» هم بیدار نمی‌شوند.
موضوعی که سردار سلیمانی در یادواره ۱۱۰۰ شهید شهرستان ملایر به آن اشاره داشت و تجربه دفاع مقدس را تجربه‌ای گران‌بها خواند و تصریح کرد: هرکس بخواهد در یک جنگ نابرابر پیروز شود، روش دفاع مقدس ما روش موفقی خواهد بود.
فرمانده نیروی قدس سپاه البته به موضوع دیگری هم در این برنامه اشاره کرد. اینکه برخی به دنبال این هستند که با غربی‌ها ارتباط بگیرند و به قول خودشان ما را از «انزوا» دربیاورند: حالا اینها کشورهایی هستند که ما را به سوی خود فرا می‌خوانند و برخی در کشور فکر می‌کنند که ما منزوی شده‌ایم و اگر می‌خواهیم از انزوا خارج شویم باید با این کشورها رابطه برقرار کنیم؛ از درون چنین حکومت‌هایی هیچ ارزشی بیرون نمی‌آید.
سرلشکر سلیمانی تصریح کرد: بعضی‌ها به غلط می‌خواهند به مردم بقبولانند که ما منزوی هستیم و باید از انزوا خارج شویم؛ این سئوال مطرح است که اگر ما منزوی هستیم پس چرا دشمن می‌خواهد با ما پیمان ببندد و رابطه داشته باشد؟!
وی با اشاره به آتش افروزی‌های غرب در منطقه و کشته شدن بیش از ۲ میلیون نفر در طی ۱۶ سال گذشته در منطقه خاورمیانه گفت: ایران یک کشور امن و مقتدر و دارای جایگاه بالای سیاسی و امنیتی است.
وی جایگاه ایران در منطقه را جایگاهی بالا و دارای اهمیت خواند و تأکید کرد: ما در دوران‌های مختلف در منطقه نفوذهایی داشته‌ایم اما عمق نفوذی که هم‌اکنون ایران در منطقه دارد در هیچ دورانی وجود نداشته است.
فرمانده نیروی قدس سپاه اضافه کرد: نمی‌شود که در یک نبرد بین عالم اسلام و دشمنان اسلام و ایران ۲ صدایی وجود داشته باشد؛ نمی‌شود کسانی دشمن را دوست بپندارند و اگر کسی در جایگاهی بخواهد دشمن را دوست نشان دهد این کار یک خیانت است.
وی لزوم آگاهی بخشی به جامعه را یادآور شد و افزود: اگر امروز سطح توقع مردم را تعالی دادیم، کشور رشد می‌کند ولی اگر فهم مردم را درگیر موضوعات کوچک کردیم این کار کمکی به آگاهی مردم نخواهد کرد.
اما چرا برخی‌ها به دنبال این هستند که سرِ صحبت را با دشمنان در هر موضوعی باز کنند و از «تجربه»های دور و نزدیک هم درس نمی‌گیرند؟ این موضوعی است که نیاز به رصد تغییر تفکرات برخی آقایان دارد.
اما خوشبختانه در ساختار جمهوری اسلامی و طبق قانون اساسی، فرماندهی کل قوا با رهبر انقلاب است و نگاه دقیق و واقع‌بینانه ایشان به مقوله «امنیت» سبب می‌شود که دست برخی‌ها که سعی در تغییر زاویه دید مردم دارند، به جایی بند نمی‌شود.
همین فرماندهی کل قوا هم با نگاه برآمده از تاریخ و تجربه زیر بار دوستی با دشمن و دست دادن با دولت‌هایی که دستکش مخملی را روی مشت آهنین کشیده‌اند نمی‌رود.
موضوعی که در سخنان اخیر جانشین فرمانده کل سپاه هم به وضوح دیده می‌شود.
سردار سلامی اخیرا در یک برنامه تلویزیونی با بیان اینکه تعامل با آمریکا به هیچ درد ما نمی‌خورد، گفت: این ساده‌لوحی سیاسی است که فکر کنیم آنها در معاهدات خود عادلانه، منصفانه و مردانه عمل می‌کنند.
سردار «حسین سلامی» گفت: آمریکایی‌ها همواره برای حل چالش‌های خود از قدرت نظامی‌شان استفاده کرده‌اند و این قدرت را ابزار سیاسی خود می‌دانند لذا همیشه اولویت آنها را در مواجهه با نظام‌های مخالف‌شان دیده‌ایم و معتقدیم اگر آمریکایی‌ها در طرف مقابل خود اقتدار نظامی نبینند آن وقت مسائل سیاسی‌‌شان را در هوا، دریا و زمین حل می‌کنند.
سردار سلامی ادامه داد: در دیپلماسی هسته‌ای، آمریکایی‌ها همواره از گزینه نظامی سخن گفتند اما جرأت نداشتند در این خصوص اقدامی کنند و برای این است که آنها در مقابل ما احساس اقتدار نمی‌کردند و همه موضوعات از طرف آنها با احتیاط، احترام و نگرانی دنبال می‌شد و دلیل آن نیز این است که می‌دانند عواقب حمله به ایران برای‌شان بسیار مخرب است.
وی تأکید کرد: هر دشمنی بخواهد به عزت و استقلال ملت ایران خدشه‌ای وارد کند آنها را در هر نقطه‌ای از جهان که باشند دنبال می‌کنیم.
جانشین فرمانده کل سپاه در خصوص برخی اظهارنظرهای اخیر درباره نیروهای مسلح گفت: خلع سلاح آلمان و ژاپن خواست و اراده خود آنها نبود بلکه این قدرت‌های جهانی بودند که این کار را کردند و حتی قانون اساسی آلمان را آمریکایی‌ها نوشتند.
واقعیت آن است که چه آقایان بپذیرند و چه بخواهند همچنان در خواب خوش ادبیات دیپلماتیک به سر ببرند، ما نمی‌توانیم برای واژه «دشمن» مترادفی را بیابیم که از آن معنای دوستی یا «اعتماد متقابل» به دست بیاید.
اگر همه تجربه‌های پیش و پس از انقلاب را هم کنار بگذاریم و با یک ذهن کاملا سالم! قبول کنیم که آنچه در گذشته بوده، دشمنی نبوده، با این دسته گل برجام چه باید کرد؟ آنچه که به تعبیر رهبر انقلاب دستاوردی نداشته و دچار «خلل و فرج»های فراوانی است که باعث می‌شود، دشمن از آن سوء استفاده کند.
برخلاف برخی به خواب زده‌ها، امروز همین قدرت بازدارندگی ایران است که جور همه کم‌کاری‌های برخی مسئولان در حوزه‌های مختلف را می‌کشد و باعث شده ایران در میان منطقه‌ای پر از جنگ و ترور و خونریزی، به ساحل آرامشی تبدیل شود که البته «برخی‌ها» قدر آن را نمی‌دانند.
توان نظامی و اقتدار دفاعی جمهوری اسلامی با دستان توانمند ارتش، سپاه، بسیج و... همان «آفتاب تابان»ی است که برخلاف برجام در اینجا و در واقعیت وجود دارد. قدرت بازدارندگی ماست که به دل دشمن ترس وارد کرده است و به قول معروف «سایه جنگ» را از سر این مملکت دور کرده است. ادبیات انقلابی رهبری است که سبب شده تا دشمن خیالات و رویاهای خود را در دلش دفن کند و دست درازش را از این کشور کوتاه کند. چه آنکه اگر قرار بود «برجام»، گفت‌وگو، لبخند، عکس انداختن زیر پرچم غرب و... کاری برای ما بکند که تا الان باید اتفاقاتی بزرگ‌تر از حد تصور افتاده بود، نه آنکه همچنان از «بدعهدی» بگوییم و از مراودات بانکی که همچنان کرکره‌اش پایین است!
کاش آقایان در ادبیات خود کمی دقت کنند و از واژه‌های «غلط» و «ناصحیح» کمتر استفاده کنند..
