?>?> کمیسیونِ سرِراهی | سیاست روز
شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۲:۴۸
کد مطلب : 96102
حتی واژه ولنگاری هم نگاه مسئولان به فرهنگ را تغییر نداد

کمیسیونِ سرِراهی

کمیسیونِ سرِراهی

داستان کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در دوره دهم، دیگر از مرحله درام گذشته است و حکایتی تراژیک را پیش چشم قرار می‌دهد.
نمایندگانی که منتخب مردم هستند، ظاهرا فقط برای موضوعات مهمی چون سیاست خارجه و اقتصاد و... خود را آماده عرضه و جانفشانی! می‌دانند و مثلا موضوع بی‌اهمیتی چون فرهنگ، برایشان اصلا محل تفکر یا وقت‌گذرانی ندارد.
با عرض معذرت نمایندگان مجلس ظاهرا کمیسیون‌های مختلف را در دو دست خود می‌گیرند و وزن می‌کنند. طبیعی است در چنین شرایطی کمیسیون پردردسری مثل فرهنگی که جز حاشیه چیز دیگری ندارد، نمی‌تواند از اهمیت چندانی برخوردار باشد. اما ای کاش مسئولان و قانون‌گذاران در قانون پیش‌بینی می‌کردند که مثلا اعضای کمیسیون فرهنگی به خاطر شرح وظایف خود باید در جشنواره‌ها و فستیوال‌های بین‌المللی حضور داشته باشند و از نزدیک شاهد اتفاقات فرهنگی در سطح جهان باشند. آن‌وقت بود که صف تقاضا برای ثبت نام در این کمیسیون به کوچه پشتی مجلس هم کشیده می‌شد.
اینکه در ثبت نام اولیه تنها چهار نفر درخواست عضویت در این کمیسیون را داشته باشند، اینکه نایب رئیس مجلس از تریبون ریاست خطاب به نمایندگان بگوید که «با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری بر لزوم توجه به فرهنگ، از دوستان درخواست می کنم که در کمیسیون فرهنگی حضور یابند. بسیاری از دوستان سوابق فرهنگی خوبی دارند، اما به کمیسیون‌هایی می‌روند که بر اساس سوابقشان نیست.»، اینکه یک عضو هیئت رئیسه از تصمیم این هیئت برای حضور در کمیسیون فرهنگی و پر کردن جای خالی سخن بگوید، یعنی یک فاجعه بزرگ در راه است. وقتی نمایندگان مجلس با لابی و رایزنی و خواهش و تمنا لطف کنند و در این کمیسیون ثبت نام کنند، یعنی از همین الان باید فاتحه کمیسیون فرهنگی و تصمیم گیری و قانون‌گذاری در عرصه فرهنگ را خواند.
مجلس دهمی‌ها همین یکی دو هفته قبل خدمت مقام معظم رهبری رسیدند و ایشان به آنها فرمودند: «مسئله‌ی بعدی مسئله‌ی فرهنگ است. البتّه فرهنگ، در بلندمدّت، از اقتصاد خیلی مهم‌تر است؛ اقتصاد مسئله‌ی فوری و اولویّت کنونی ما است، [امّا] مسئله‌ی فرهنگ یک مسئله‌ی مستمرّی است و بسیار مهم است؛ حتّی در قضیّه‌ی اقتصاد هم مهم است. برادران عزیز، خواهران عزیز! در مسئله‌ی فرهنگ، بنده احساس یک ولنگاری میکنم؛ در دستگاه‌های فرهنگی -اعم از دستگاه‌های دولتی و غیر دولتی- یک نوع ولنگاری و بی‌اهتمامی در امر فرهنگ وجود دارد؛ چه در تولیدِ کالایِ فرهنگیِ مفید که کوتاهی میکنیم، چه در جلوگیری از تولید کالای فرهنگی مضر که کوتاهی میکنیم.»
پاسخ مجلسی‌ها چه بود؟ بی‌خیالی در حوزه فرهنگ یا بهتر بگوییم همان ولنگاری.
آن روزی که رهبری از «تهاجم فرهنگی»، «شبیخون فرهنگی» و «ناتوی فرهنگی» سخن به میان آوردند هم سرِ مبارک برخی حضرات در برف بود و به کار دیگری گرم! امروز هم داستان همین‌طور است. موضوع مهم فرهنگ آنقدر مهجور می‌ماند که باید با التماس و درخواست از نمایندگانی که متاسفانه یا خوشبختانه وعده‌های فرهنگی‌شان در دوران تبلیغات گوش فلک را کر می‌کرد، خواست که قدم رنجه کنند و بر صندلی این کمیسیون بی‌مایه! بنشینند و ساعاتی را هرچند سخت بگذرانند.
اما اگر مسئولان را کنار بگذاریم، باید چند سوال از خودمان بپرسیم. آن دوستان و هنرمندانی که در زمان انتخابات برای فلان فهرست و بهمان شخصیت گلو پاره می‌کردند و مدام «تکرار» می‌کردند که آی ایهاالناس به فلانی رای بدهید تا اوضاع فرهنگ و هنر چنان شود، حالا چرا ساکتند؟ چرا مطالبه‌گر نیستند؟ چرا نقش سیاهی لشکر را بازی می‌کنند و یک گوشه‌ای نشسته‌اند و به بازی ستاره‌هایی که خودشان ساخته‌اند مات و مبهوت نگاه می‌کنند و دم نمی‌زنند؟ قرار بود برای فرهنگ و هنر این مملکت در جایگاه ریاست مجلس اتفاقی بیفتد یا در صندلی‌های ارزشمند کمیسیون امنیت ملی و سفرهای خارجی (ببخشید سیاست خارجی)؟ چرا الان آن آدم‌هایی که گلو و پیراهن پاره می‌کردند تا به فلان فهرست رای بدهید روزه سکوت گرفته‌اند؟ چرا به عنوان اهالی فرهنگ و هنر خواسته‌هایشان را مطرح نمی‌کنند؟ خواسته همه اهالی هنر و فرهنگ این بود که دولت محترم یک‌بار با کلید خود درِ از پیش بازِ خانه سینما را بگشاید و هزار بار پُزش را بدهد؟ این بود همه خواسته‌ها، درخواست‌ها و حقوقی که طلب می‌کردند؟
با عرض معذرت «از ماست که برماست» وقتی چهره‌های فرهنگی و هنری که زیر بیرق یکی از جناح‌ها سینه می‌زنند، خودشان را آدمِ آن جریان و جناح و خط می‌دانند، وقتی به جای طلبکاری، خود را بدهکار و عمله بی‌جیره و مواجب می‌دانند، وقتی یادشان می‌رود آنجا خانه ملت است و باید خواسته ملت را از آنها که روی صندلی‌های سبز می‌نشینند مطالبه کرد، اوضاع همین است که هست. اگر به خاطر اوضاع فرهنگی خواب از چشم همه مردم هم ربوده شود، کک آقایان نمی‌گزد و پلک‌های پُف کرده‌شان از هم جدا نمی‌شوند!

https://siasatrooz.ir/vdchiznw.23n-vdftt2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی