با وجود تعدد سایتهای همسریابی و صحبت درباره رواج ازدواجهای اینترنتی و مسئولیتهایی در این باب با توجه به فعالیتهای سایتهای همسریابی، باید حدود قانونی حمایت از فردی که به هر دلیل میخواهد این راه سر و سامان بگیرد مشخص شود.
گرچه عرف خیلی به این سایتها و ساز و کار آنها خوشبین نیست و نمیپسندد اما حالا که این موضوع رخ داده و فضایی ایجاد شده متولی برای سر و سامان دادن به آن باید وجود داشته باشد.
مفهوم ازدواج اینترنتی (E-Marriage) مفهوم جدیدی است که از دهه نود، وارد ادبیات عام آیتی شد و در حقیقت به ازدواجی اشاره میکند که طرفین با استفاده از قابلیتهای موجود در رسانه مالتی مدیای وب، همدیگر را شناخته و پس از تبادل اطلاعات متنی، صوتی و تصویری با یکدیگر، زمینه برای برقراری یک آشنایی در محیطی غیرمجازی فراهم میشود و در نهایت امر، رضایت طرفین است که اساس ازدواج را شکل میدهد.
پیش از این در محیطهای سنتی، به دلیل نبود تمرکز افراد از مذاهب، افکار و ملل مختلف در محیطی مبتنی بر اطلاعات و ارتباطات، امر شناسایی افراد و برقراری لینک تعاملی جهت شناخت زوجین از یکدیگر، تنها بر مبنای رفتارهای سنتی و بومی خانوادهها یا آشنايیتهای دیگر صورت میگرفت.
با استقرار شبکههای اطلاعرسانی، کاریابی، خرید و فروش و آموزش از راه دور و گسترش فازهای مختلفی از بستههای دولت الکترونیک در کشورهای مختلف جهان، آرام آرام، زمینه برای شکلگیری ازدواجهایی بر مبنای وب، فراهم شد.
کلبههای الکترونیکی جدیدی که در قالب دهکده جهانی مک لوهان کانادایی در حال شکل گرفتن است، مختصات مناسبی برای روی دادن ازدواج با بسترهای الکترونیکی و جهتبخشی به فرهنگهای ملل با رویکردهای پست مدرنیسم، پدیدار کرده است که به عقیده برخی کارشناسان جامعهشناسی، خیلی هم نباید به فال نیک گرفته شود.
ابزارهایی که فرهنگساز هستند و به ایدئولوژیهای انسانها شکل و جهت میدهند، به خودی خود ساخته نمیشوند. ساختارهای هدفمند و هوشمندی، با طرحریزی مبانی علمی و عملی فراگیری، قصد به وجود آوردن سلاحهایی برای هدایت فرهنگهای مختلف ملل را دارند. این مقاصد، براساس خواستههایي تعریف شده و در محدوده زمانی و مکانی معین و در قالب تابعی با متغیرهای رفتارهای متنوع شکل میگیرد.
هر ابزاری برای انهدام، ترغیب، تهدید و تهییج مبانی فکری و عقیدتی هر ملتی، متفاوت است. ابزارهای فرهنگساز، ابزارهایی هستند که با شناخت حداکثری از ظرفیتها و پتانسیلهای فرهنگهای محلی، بومی و ملی کشورها، قصد هدایت آرام آنها را به سمت و سوی مشخصی در نظر دارند. امروزه، بنا به گفته متخصصان جامعهشناسی و ارتباطات، ابزار رسانهها و در صدر آن رسانههای آیتیمدار را به عنوان یکی از برترین ابزارهای موثر در زمینه فرهنگسازی برشمردهاند.
این ابزار میتواند در وسعتی گسترده و با تحت تاثیر قراردادن حجم زیادی از مخاطبان، بیشترین اثربخشی فکری و رفتاری را بر روی مخاطب ایجاد کرده و با ظرفیتهای مالتی مدیا و فراگیر، زمینه بروز فرهنگهایی که امروزه از آنها به فرهنگهای سایبرنتیکی یاد میکنند، فراهم کند. اینترنت، از قویترین ابزارهای فرهنگساز در جامعه امروزی ما به شمار میآید. یک میلیارد کاربر باسواد، علاقهمند و با جامعه آماری متنوع از ملل مختلف، در بزرگترین رسانه آنلاین جهان، جمع شدهاند و روزانه هزاران گیگابایت داده را بر روی صفحات html منتقل میکنند.
در بین میلیونها دادهای که مورد تبادل قرار میگیرد، پست الکترونیک، انجمنهای تخصصی متنی و مسنجرهای صوتی و تصویری، بیشترین حجم بازدید کاربران و بالاترین میزان استفاده از ابزارهای آی تی را به خود اختصاص دادهاند.
این ابزارها، حامل و حاوی پیامهایی هستند که بسیاری از آنها به دلیل ضریب اثربخشی رسانهای و ارتباطی خود، به تنهایی یک ابزار فرهنگسازی قوی به شمار میروند. فرهنگی که ماحصل محیطهای گفتوگو است، تا حدی فرهنگ مبتذلی است که نرمهای یک ارتباط صحیح و منطقی در عالم غیرمجازی، آن را تایید نمیکند. مبتذل شدن اینچنین ارتباطاتی، به معنای فساد اخلاقی نیست! بلکه متغیرهای اثرگذار که نوع نگارش، گفتار و عقاید کاربران تالارهای کنفرانس اینترنتی را شکل میدهد، به دلیل نبود حس فیزیکی و شناخت حداقل کاربران از یکدیگر، در تبیین شاخصهای انسانی محیط سنتی با مشکل روبهرو میشوند.
ازدواج اینترنتی نیز معمولاً در چنین محیطهایی شکل میگیرد. اپل تاک، چت یاهو، گوگل و برخی از محیطهای گفت وگو و دوستیابی متنی و تصویری فارسی، امروزه قرارگاه عاشقان چت دوست و وبگرد ایرانی به شمار میرود. گستردگی و فراگیری این نوع ارتباطات، هر روز در سایتهای معتبر و حتی خبری اینترنت تبلیغ و ستایش میشود.
اگر چه چنین بسترهایی، در تمرکز شناخت کاربران مختلف با یکدیگر موثر است، اما از سویی، نمونههای آشکار نقض حقوق کاربران مونث را به همراه دارد. انتقال ناخواسته تصاویر و متون مختلف، هک سیستم کامپیوتری کاربران زن و تشویش و مخاطراتی که برخی از کاربران ناقض حقوق سایبر، برای این دسته از userها به وجود میآوردند، از نمونههای چنین نقض حقوقی در سایه تمایلات ازدواج اینترنتی! تلقی میشود. به هر حال شاید در آیندهای نزدیک، همانطور که تاکنون ۷ دادگاه الکترونیکی در کشور تشکیل شده است، شاهد دفاتر رسمی ازدواج و طلاق در اینترنت باشیم، اما به هر حال، در آرمانیترین شرایط الکترونیکی دهکده جهانی و با همه خوبیها و بعضاً کاستیهایی که فناوری نوین برای ما به ارمغان آورده است، ازدواج اینترنتی راه حل حکم شده مناسبی برای کل بشریت، حتی تا قرنهاي آینده نیست.
البته برخی مراکز رسمی و غیررسمی در دنیا، بانک اطلاعات الکترونیکی همسریابی را برای علاقهمندان فراهم کردهاند، تا آنها بتوانند با مراجعه به این مراکز، اطلاعات حداقلی را نسبت به فرد مورد نظر خود انتخاب کنند و بر روی آن به تحقیق بپردازند. اما این روش نیز با وجود آن که بستر ارتباطی آن الکترونیکی و شاخصهای ارتباطی طرفین با یکدیگر، آیتی مدار است، باز هم حکم نهایی ازدواج را، رفتارها و اعتقادات فارغ از محیط مجازی (سنتی) تعریف و تبیین میکند که باید به آن توجه داشت.
در ایران نیز دولت نباید نقش انفعالی در مورد بحثهای اجتماعی اینترنت نظیر ازدواج اینترنتی و آسیبهای فرهنگی آی تی مدار، داشته باشد. چراکه عدم هدایت و آگاهی صحیح و فراگیر کاربران از چالشها و حتی پتانسیلهای موجود، با توجه به جمعیت جوان کشور، در آیندهای نزدیک، فناوری روز با اشکال ماهوارهای و اینترنتی خود، بستههای فرهنگی مزین شده جالبی را به فرهنگ و باورهای ملی و بومی ما تحمیل میکند که تقابل غیرهوشمندانه، آسیبهای فراوانی را به امنیت اجتماعی و فکری شهروندان ایرانی خواهد زد.
مائده شیرپور