برنامه این هفته سینمازمعیار با موضوع بررسی فیلم «مهمان داریم» ساخته محمدمهدی عسگرپور و با حضور کارگردان فیلم و منتقدین برنامه برگزار و در آن عنوان شد: اگر نهادی غیر از حوزه هنری«مهمان داریم» را میساخت متهم به سیاه نمایی میشد.
برنامه این هفته سینمامعیار با موضوع بررسی فیلم «مهمان داریم» ساخته محمدمهدی عسگرپور و با حضور کارگردان فیلم، منتقدین برنامه، سید سعید هاشمزاده و محسن یزدی و اجرای سیدامیرجاوید برگزار شد.
در آغاز برنامه کارگردان فیلم «مهمان داریم»، محمدمهدی عسگرپور، روی خط برنامه حاضر شده و در پاسخ به اولین سوال مجری که «کارگردانی با سوابقی چون اقلیما، پرواز در نهایت، قدمگاه و هفت و پنج دقیقه، قرار است مخاطبش را به کدام سو هدایت کند؟» چنین گفت: «اگر خودم مخاطب این سیر کارنامه باشم، خواهم گفت که کارگردان این آثار همچنان روحیه تجربهگرا دارد.» وی در ادامه در ارتباط با اولویتهای شخصی خود در عرصه مدیریت سینما و ساخت فیلم، چنین توضیح داد: «اولین مسئولیت مدیریتی را زمانی پذیرفتم که حدود ۲۳ سال داشتم و همزمان کار فیلمسازی را هم انجام میدادم و این دو توأمان پیش رفت. اگر سریالها را هم به آثار اضافه کنیم، میتوان گفت که حضورم در هر دو عرصه تقریبا متوازن بوده است.»
در بخش بعدی سینمامعیار، گفتوگو با منتقدین، با پرسش از چرایی حرکت به سمت چنین سوژهای در سینمای عسگرپور، شروع شد که محسن یزدی با ذکر بداهت علت پرداختن به مسئله دفاع مقدس، دلیل عمده خود را برای مثبت بودن نگاهش به فیلم و غرض و مقصود آن چنین برشمرد: «در حالی که سینمای ایران در پرداخت به دفاع مقدس، چندسالی است که خواسته یا ناخواسته به سمت تحریف تاریخ حرکت کرده و در بسیاری آثار شاهدیم که علت حضور رزمندگان و شهدا در جبههها، صرف دفاع از خاک و وطن، ذکر میشود، مهمان داریم سعی کرده از این خطا دور بماند و نسبت خانواده و خود جانباز را با مذهب در نشانههایی چون مسجد، عکس امام(ره) و رهبری و مواردی از این قبیل نشان دهد.» یزدی در ادامه مقایسه این فیلم را با فیلم قبلی تهیهکننده آن یعنی بوسیدن روی ماه، قیاس نابجایی دانسته و متذکر شد که دست اولترین منبع برای شناخت هدف شهدا در دفاع مقدس، وصیتنامههای ایشان است که در قریببهاتفاق این وصایا، کلیدواژههایی چون اسلام، امام و ولایت فقیه مکررا قابل مشاهده است.
سیدسعید هاشمزاده، دیگر منتقد برنامه نیز در توضیح آن چه خود نقطه عزیمت فیلم، میدانست، گفت: «فیلمسازی در سینمای جنگ احتیاج به دلیل دارد همانطور که پرداختن به آسیبهای اجتماعی در سینما علت میخواهد و به همین خاطر باید در آن بسیار سنجیدهتر عمل کرد. بنابراین قطعا مؤلفین برای پرداختن به سوژهای که میان این دو ارتباط برقرار میکند، دلیل و حرفهای ناگفتهای داشتهاند.»
هاشمزاده، سپس با ورود به تحلیل نشانهشناسانه، صحبتش را ادامه داد: «خانهای فرسوده و در حال ریزش، فضای رنگپریده، آدمهای بههم ریخته، مادر داغدیدهای که مدام در حال آرزوکردن است به علاوه جانبازی نیمهمرده، همه، نشاندهنده فضایی تاریک و تلخ است.» اما یزدی، پس از طرح سوال جاوید در رابطه با این که شاید این فضاسازی در ادامه فیلم، چرخش پیدا کرده و منجر به افزایش امید شده باشد، گفت: «با این که تصویر جانباز در سینمای ما کلیشه شده و در این فیلم هم، با نمایش دشواریهای زندگی جانبازان، هر چند هم که در واقع سخت باشد، هدف و اقتضائات مدیوم سینما در نظر گرفته نشده است اما نکات مثبتی در کنار این تصویر وجود دارد که آن تلخیها را تعدیل میکند؛ از جمله در جایی که پدر، پسر جانبازش را به صبر و رضایت دعوت میکند.
نیمه بعدی سینمامعیار با ورود به جزئیات نشانهشناسی در اثر مورد بحث، پی گرفته شد. هاشمزاده در ابتدای این بخش فضای اثر را از منظر خود، چنین توصیف کرد: «داستان در جامعهای میگذرد که موتوری، به پدر میزند و بار او را پرتاب و از کنار او عبور میکند؛ آسایشگاه جانبازان جایی است که در آن فقط جانبازان را کنترل میکنند؛ خانه نوسازی که ساختش، خانه قدیمی را نابود میکند. رضا، جانباز این جامعه زننده، قابل تقدیس نیست و او را با تلخزبانی و ناشکریاش میشناسیم.» وی در ادامه در توضیح آن چه «چرخش روایی» در فیلم مینامید، بیان داشت: «پس از آن که اعضای خانواده دچار گازگرفتگی میشوند، فضای فیلم به نوعی برزخی میشود. در این فضای برزخی، رجوع به گذشته با المان «گنجه»، مورد توجه قرار میگیرد و هدف آن را میتوان با نوعی نوستالژی گذشتههای خوب، توجیه کرد.» هاشمزاده، در تبیین ارجاع تاریخی این گذشته گفت: «این ارجاع تاریخی در فیلم با نمایش چرخفلک و بستنی خانگی و چیزهایی از این دست اتفاق میافتد که بدون ذکر الزامی سال و ماه، بیننده را به دوره تاریخی خاصی میبرد اما ایجاد حس افسوس نسبت به دههای که گذشته و اتفاقاتی که پیش آمده، مؤید نگاه تلخ و سیاهنمای فیلم است.» وی، ویژگی دیگر مهمانداریم را مضمونزدگی و فقدان پرداخت تکنیکی موفق در آن دانست و علتش را نیز، تمایل شدید کارگردان به ایجاد دریغ و حسرت در مخاطبان ذکر کرد.
هاشمزاده، سپس نقد اصلی خود را به سمت ارگان تولید کننده این فیلم، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی سوق داده و افزود: «در حالی که کار هر کدام از کمپانیهای فیلمسازی آمریکایی معلوم است و هر کدام هدف خاصی را در تولیدات خود دنبال میکنند، در کشور خودمان شاهدیم که ارگانی که وظیفه خود را دفاع از انقلاب و مفاهیم مربوط به آن، تعریف کرده است، چنین فیلمی را تولید میکند و این مسئله، بسیار تعجبآور است. شاید اگر این فیلم به طور مستقل ساخته میشد، حوزه هنری، آن را سیاهنما و ضدارزش نامیده و حتی اکرانش هم نمیکرد.»
اما یزدی در ابراز مخالفت با سیاهنما نامیدن فیلم مهمان داریم، پایان امیدوارانه فیلم و عوض شدن فضای آن در نیمه را در تضاد با نگاه سیاهنمایانه دانست: «اتفاق امیدبخش پایانی فیلم، ورود ميهمانی عزیز و بزرگ است که با آمدنش همه چیز عوض میشود و خانه رنگ و روشنی و زیبایی مییابد.» وی صراحت سیاسی عسگرپور را در برههای علت اصلی برداشتهای دوگانه از مصداق میهمان در فیلم، ذکر و تاکید کرد که مصداق میهمان، هرچه که باشد نمیتوان از آن به عنوان سیاهنمایی یاد کرد. پس از این گفتوگو، هاشمزاده نیز با ارائه تعریف خود از سیاهنمایی، گفت: «من، هم سیاهنمایی این فیلم را عدم تقدیس و ارزش نهادن بر مقام جانباز و رویکرد منفی آن به دشواریهای زندگی آنان میدانم. در مقابل مخاطب پس از تماشای فیلم به مراتب تلختر ازکرخهتاراین، چنین نتیجهای نمیگیرد و احساس نمیکند که شخصیت جانباز به بنبست خورده است.» او، نظر خود را درباره مصداق میهمان در فیلم، فردی تعریف کرد که به خانواده، بشارت مرگ داده و ایشان را به دنیای دیگر سوق میدهد.
برنامه رادیویی سینما معیار پنجشنبهها ساعت ۱۶ از رادیو گفتوگو پخش میشود. برنامهای به مجری کارشناسی سیدامیر جاوید و تهیه کنندگی و سردبیری محمد جواد طالبی که سعی دارد ضمن پرداختن به مسائل اساسی سینمای ایران سطح آگاهی مخاطب از فیلمهای روی پرده را بالا ببرد.