سه شنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۲۳:۰۸
کد مطلب : 118091

درس مکتب فلسطین

فلسطین دو هفته است که کانون تحولات منطقه و جهان شده است در یک سوی معادله رژیم صهیونیستی قرار دارد...

فلسطین دو هفته است که کانون تحولات منطقه و جهان شده است در یک سوی معادله رژیم صهیونیستی قرار دارد که کشتار و ویرانی محور سیاست‌های آن است چنانکه سران این رژیم رسما کشتار زنان و کودکان را مجاز دانسته اند. در سوی دیگر ملت فلسطین قرار دارد که در اراضی اشغالی و کرانه باختری جان خود را در برابر ارتش صهیونیستی قرار گرفته اند و در غزه نیز در حالی مردم با جانشان مقاومت می کنند که توان موشکی و نظامی مقاومت، موازنه قدرت را تغییر داده و توانسته تا حدودی پاسخ جنایات ارتش صهیونیستی را بدهد.
فلسطین طی روزهای اخیر در حالی صحنه خون و آتش است که نگاهی ریشه ای به این تحولات درسهای قابل توجهی را به همراه دارد که می تواند در سیاست‌ها و تصمیمات کشور در حوزه سیاست خارجی مهم باشد.
نخست آنکه محافل رسانه‌ای و سیاسی غربی، عربی و عبری همواره این مسئله را به ملت ایران القا کرده اند که صرفا ایران است که حامی فلسطین و پول‌های ایرانیان صرف فلسطین می‌شود. آنها با این القاء ها برآن بوده‌اند تا نه غزه نه لبنان در میان ایرانیان ترویج نمایند. نکته مهم در تحولات اخیر فلسطین آن است که از همان روز اول ملت های جهان و بسیاری از کشورها در حمایت از فلسطین و محکومیت رژیم صهیونیستی به پا خواسته اند. واکنش جهانی به تحولات فلسطین به خوبی نشان می دهد که حمایت از فلسطین به آرمانی جهانی مبدل شده و هر کشور و ملتی که در کنار فلسطین باشد مورد احترام جهانیان است. نمود عینی این امر را در واکنش ملت ها به ترور سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی می توان مشاهده کرد که در بسیاری از کشورها حتی در اروپا و آمریکا در محکومیت ترورش تظاهرات و بر ادامه راهش تاکید شد. ویژگی بارز سردار دلها حمایت از فلسطین بود چنانکه جهانیان اذعان دارند که توان موشکی فلسطین مدیون تلاش‌های اوست.
دوم آنکه آنچه امروز زمینه ساز برتری و ماندگاری ملت یمن در برابر تجاوز رژیم سعودی و نیز مقاومت و بازدارندگی فلسطین در برابر رژیم صهیونیستی شده است، توان موشکی‌ آنهاست. موازنه قدرت بر اساس توان موشکی در کنار انسجام مردمی محقق می‌شود. ماهیت جنایت کار رژیم صهیونیستی و حمایت‌های غرب از آن نشان می دهد که راهکار حفظ امنیت کشور، حفظ و ارتقا توان دفاعی و موشکی است و هرگونه مصالحه بر سر آن تکرار روزهای خونین ۸ سال جنگ تحمیلی خواهد بود.
سوم آنکه طی ماه‌های اخیر دو گفتار در محافل رسانه ای و بعضا بخشی از سیاسیون کشور مطرح می شود و آن لزوم مذاکره با سعودی و آمریکاست. چنان عنوان می شود که با این کشوها نه تنها در حوزه هسته ای بلکه در چارچوب منطقه ای و موشکی نیز می شود مذاکره کرد. این مباحث به عنوان راهکار لغو تحریم‌ها و تقویت ظرفیت امنیت کشور در حالی مطرح می شود که در جنگ اخیر فلسطین از یک سو، سعودی راه سکوت و واکنش ظاهری ا در پیش گرفته و عملا در چارچوب رفتاری رژیم صهیونیستی حرکت کرده است و از سوی دیگر آمریکا رسما به حمایت از رژیم کودک کش صهیونیستی تاکید نموده است. رفتار سعودی و آمریکا نشان می دهد که آنها به دنبال امنیت و ثبات منطقه نبوده بلکه به نابودی ملت‌های می اندیشند و از رژیمی حمایت می کنند که در کنار کشتار مردم مظلوم فلسطین بر نابودی ملت ایران تاکید دارند. واکنش سعودی و واشنگتن به تحولات کنونی فلسطین سندی بر واقعیت نقش بحران ساز آنها در منطقه است که سازش و مذاکره با آنها برابر با همراه شدن با قاتلان و عاملان بحران‌های منطقه است.
در مجموع می توان گفت که تحولات فلسطین نشان داد که تصور مذاکره با سعودی و بویژه آمریکا تصوری نادرست بوده و تنها را حفظ امنیت کشور و منطقه، تقویت مقاومت است. مقاومتی که با تکیه بر اراده ملت‌ها توانسته بصیرت و بیداری جهانی در برابر ظلم و ستم رژیم صهیونیستی و حامیانش را رقم زند و موازنه قدرت را به نفع مقاومت تغییر دهد. حمایت از فلسطین ، حمایت از هویت انسانی و تحقق بخش اصل ارتقا جایگاه جهانی ایران است که حتی می تواند اجماعی جهانی برای حمایت از ایران برای شکست تحریم‌ها را نیز به همراه
داشته باشد. 

نویسنده: قاسم غفوری

https://siasatrooz.ir/vdchw6nzz23nzvd.tft2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی