سوریه باعث شد تا ایران و روسیه به خاطر برخی منافع مشترکی که در منطقه داشتند، همکاریهای نظامی و سیاسی گستردهای را آغاز کنند که تا پیش از آن سابقه نداشت.
اما آیا اکنون با وجود شرایط تازهای که در سوریه شکل گرفته، دمشق باعث دور شدن مواضع و منافع مشترکی که میان تهران و مسکو به وجود آمده بود، خواهد شد.
اگر سوریه برای روسیه کشوری استراتژیک و همپیمان راهبردی محسوب میشد، از همان آغاز بحران در این کشور وارد ماجرای این کشور میگشت و از همان ابتدا به دفاع از همپیمان خود میپرداخت، اما تعلل روسیه در دفاع از سوریه پس از فروپاشی لیبی و سقوط قذافی ، واکنش دیرهنگام پرهزینهای را رقم زد که باعث شد بحران در سوریه طولانی شود و به دیگر کشورها همچون عراق نیز سرایت کند.
اگر نبود اصرار و استدلال جمهوری اسلامی ایران برای روسیه به ویژه برای پوتین رئیس جمهور این کشور، شاید هیچگاه شاهد حضور روسیه در سوریه برای مقابله و مبارزه با تروریستهای تکفیری – وهابی که از سوی آمریکا، رژیم اسرائیل و آل سعود حمایت میشوند، نبودیم.
جمهوری اسلامی ایران از همان آغاز بحران در سوریه وارد عمل شد و از همپیمان دیرین خود دفاع کرد، چرا که عقل و منطق سیاسی و نظامی حکم میکرد که از عمق استراتژیک خود دفاع کنیم، اگر ایران وارد عمل نمیشد و روسیه را نیز راضی به مشارکت در این نبرد سنگین و نابرابر نمیکرد، قطعاً سرنوشت منطقه همچنین ایران به گونهای دیگر رقم خورده بود و سپس روسیه درگیر جنگ گسترده داخلی میشد که پایان آن نامعلوم بود.
اما اکنون روسیه مواضع و سخنانی را مطرح میکند که در تضاد با منافع جمهوری اسلامی ایران در منطقه است. پوتین از همه نیروهای نظامی خارجی در سوریه خواسته است که خاک این کشور را ترک کنند، در سوریه نیروهای نظامی آمریکا، ترکیه، انگلیس بدون اجازه دولت سوریه و به طور غیرقانونی در این کشور حضور دارند، اما ایران و روسیه رسمی و با درخواست دولت و ملت سوریه در این کشور حضور دارند و از این کشور مقابل تروریستها دفاع کردند.
روی خطاب پوتین آیا میتواند ایران هم باشد؟ آیا روسیه به عواقب چنین سیاستی اندیشیده است؟
چرا پوتین رئیسجمهور روسیه گفته است نیروهای نظامی خارجی باید سوریه را ترک کنند؟
خبرگزاری ترکیهای آناتولی مدعی شده است که نماینده روسیه در سازمان ملل اعلام کرد، روسیه در خصوص نیروهای ایرانی در سوریه، با اسرائیل توافق کرده است. نماینده روسیه از جزئیات این توافق چیزی نگفته است، اما اعلام کرده اگر در حال حاضر اجرا نشود در آینده عملیاتی خواهد شد.
نیاز است چند نکته درباره سیاست روسیه در روسیه بیان شود نخست تفاوت میان ایران و رژیم صهیونیستی اسرائیل است.
مقامات مسئول روسیه خاصه شخص پوتین قطعاً متوجه تفاوتهای میان ایران و رژیم اسرائیل هستند، اسرائیل همپیمان آمریکا است، منافع و امنیت ملی آمریکا و رژیم اسرائیل به یکدیگر گره خورده است، آمریکا حاضر است به خاطر دفاع و حمایت از تل آویو هرگونه هزینهای را بپردازد.
با وجود چنین ارتباطی آیا روسیه میتواند به همپیمان آمریکا در منطقه اعتماد کند؟ که اگر اعتماد کند، دچار اشتباه بزرگی شده است.
رایزنیهای گسترده روسیه و اسرائیل و دیدارهای پرتعداد پوتین ـ نتانیاهو این برداشت را باعث میشود که آنها درصدد نزدیکتر کردن مواضع و سیاستهای خود در منطقه هستند، البته پوتین باید به این موضوع توجه داشته باشد که اگر سوریه را شریک و همپیمان استراتژیک خود در غرب آسیا میداند، تل آویو دشمن قسم خورده دمشق است، پس نباید در مقابل حملات و تجاوز نظامی رژیم اسرائیل سکوت کند. همچنان بلندیهای جولان بهشی از خاک سوریسه در اشغال ريیم اسرائیل است، آیا در توافقی که میان مسکو و تل آویو انجام شده درباره بلندیهای جولان نیز تصمیمی گرفته شده است؟
اسرائیل در چند مرحله اقدام به حملات موشکی و هوایی به مواضع نظامی سوریه کرده است و در این حملات، سوریه یکبار اقدام به پاسخ کرد که از سوی رژیم اسرائیل و آمریکا با حملات نظامی روبرو شد.
روسیه دفاع از همپیمان راهبردی خود را باید از آمریکا فرا بگیرد، اگر به رژیم اسرائیل حمله نظامی شود آمریکا تمام قد از آن دفاع خواهد کرد، اگر روسیه واقعاً قصد دارد تنها همپیمان خود را در منطقه حفظ کند، باید قدرتمندتر در بحران این کشور ظاهر شود، ضمن این که نباید بازیگری و نقش جمهوری اسلامی ایران در سوریه را نادیده بگیرد.
اسرائیل هیچگاه قابل اعتماد نبوده و نخواهد بود، این رژیم، آینده روشنی ندارد و روسیه باید به این مسئله توجه کند که عمر تل آویو رو به پایان است. سرمایه گذاری مشترک روسیه و اسرائیل نمیتواند منافع مسکو را تأمین کند.
ایران در بحران سوریه نقش اساسی داشته و هنوز دارد، روسیه باید منافع جمهوری اسلامی را در سوریه جدی بگیرد، بی توجهی به منافع ایران باعث بروز تبعات منفی برای روسیه خواهد شد. اسرائیل نباید باعث ایجاد اختلاف میان ایران و روسیه شود و این موضوع در دست مسکو است.
نویسنده: محمد صفری