همزمان با آغاز جنبش های مردمی در کشورهای عربی مصر، لیبی، تونس، یمن و ... در سال ۲۰۱۱مردم بحرین نیز در ۱۴ فوریه حرکتی سراسری را آغاز کردند. بحرینیهاز از شیعه و سنی در همان روزهای آغاز قیام با دادن گل به یکدیگر بر وحدت سراسری در تحقق اهداف انقلابشان تاکید کردند. اکنون ۱۰ سال از آن زمان میگذرد در حالی که بررسی کارنامه مردم بحرین نکات قابل توجهی را آشکار میسازد. نخست آنکه ماهیت انقلاب بحرینیها در سه عصه قابل تبیین است. بخشی از این حرکت در قالب مقابله با سیاستهای یک جانبه و سکوب گرایانه آل خلیفه بوده است. خاندانی که با حمایت های خارجی به صورت طملق قدرت را در دست داشته و با اعمال حاکمیت سرکوب مانع از آزادی و حقوق اولیه ملت بحرین شده است.
انحلال احزاب شیعه و مخالفان، بازداشت و زندانی کردن و تبعید رهبران انقلاب همچون زندانی ساختن شیخ علی سلمان و تبعید شیخ عیسی قاسم، محاصره و تحریم علیه مناطقی خاص که عموما شیعیان آنجا ساکن هستند، سرکوب و مقابله با نمادهای دینی و حتی تخریب مساجد و حسینهها و... تنها بخشی از اقدامات آل خلیفه بوده است که همچنان استمرار دارد. بعد دیگر اعتراضهای مردمی مربوط به وابستگی و سلطه بیگانگان با محوریت سعودی، آمریکا و انگلیس بر این کشور است بگونه ای که عملا بحرین به دست نشاندهای برای اهداف آنها مبدل شده است. طی سالهای اخیر نیز بعد سومی در قیام مردم ایجاد شده و آن اعتراض و مقابله با سازشکاری سران بحرین با رژیم صهیونیستی است. ملت بحرین اعلام برقراری روابط کشورشان با رژیم صهیونیستی را خیانت به کشورشان، منطقه، جهان عرب و جهان اسلام و ملت فلسطین می دانند و بر پایاین این وضعیت تاکید دارند. دوم آنکه نوع واکنشهای خارجی به مطالبات مردم بحرین قابل توجه است. کشورهای و سازمانهای جهانی مدعی آزادی نه ئتنها مقابله با این وضعیت نداشته بلکه به حمایت از رژیم آلخلیفه و آلسعود در سرکوب مردم بحرین پرداختهاند. گزارشها نشان میدهد که ائتلافی از آلخلیفه، سعودی، امارات، برخی کشورهای اروپایی همچون انگلیس و فرانسه در کنار آمریکا رسما به کشتار مردم بحرین می پردازند با این وجود ملت بحرین همواره تاکید دارد که تسلیم این سرکوب گری نخواهد شد و راه انقلاب ادامه دارد. تحولات بحرین را میتوان رسوایی برای مدعیان حقوق بشر دانست که برای منافعشان در برابر مظلومیت ملت بحرین و ظلمی که بر آنها می شود راه سکوت در پیش گرفته اند.
نویسنده: علی تتماج