آمریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران چند راهبرد را دنبال میکند که مهمترین آن بهره بردن از برجام علیه ایران است.
ترامپ سعی دارد هزینههای ماندن آمریکا در توافق هستهای با ایران را بالا ببرد، از این رو با طرح خروج از برجام، یا وادار کردن ایران به نقض آن یا خروج از توافق هستهای، ابتدا به جمهوری اسلامی ایران فشار وارد میکند، این که اگر چنین اتفاقی از سوی هر یک از طرفین (ایران یا آمریکا) بیفتد، چه تبعاتی خواهد داشت، باید از سوی مسئولین، کارشناسان و صاحبنظران موضوع هستهای موشکافی شود و به افکار عمومی ارائه گردد.
اکنون آمریکا سعی دارد با طرح نابودی توافق هستهای جنگ روانی را با افکار عمومی مردم کشورمان تشدید کند و القاء نماید که اگر به هر دلیلی برجام لغو شود، تبعات آن دامن ایران را خواهد گرفت.
در حالی که واقعیت و حقیقت چنین نیست، کنار گذاشته شدن توافق هستهای از سوی آمریکا حتی در صورت همراهی اروپا با آن، تبعات بیشتری از دوران پیش از برجام برای ایران نخواهد داشت، اکنون هم که توافق هستهای امضا شده و به ظاهر در حال اجرا است، تفاوت آنچنانی برای ایران پیش از برجام ندارد.
اما این یک بخش از سناریویی است که آمریکا آن را طراحی کرده است، ترامپ رئیس جمهور آمریکا با فشار بر توافق هستهای، در پی دستیابی به اهداف دیگری است، پیشرفتهای موشکی و دفاعی ایران گزینهای مهمتر و حساستر از حتی محدود کردن فعالیتهای هستهای ایران است، خلع سلاح ایران، زمینه را برای آمریکا آماده میکند تا هدف نهایی خود را محقق سازد. تغییر نظام اسلامی و سرنگونی آن هدف آمریکا است، با وجود نیروهای مسلح قدرتمند، مقتدر و مجهز به موشکهای دوربرد، میان برد با تعداد بسیار بالا، یکی از عوامل اصلی بازدارنده در مقابل تهدیدات آمریکا است.
ایالات متحده با تهدید برجام سعی دارد تا اروپا را به سمت موضوع موشکی ایران سوق دهد، به همین خاطر است که ماکرون رئیس جمهور فرانسه که قصد دارد به ایران سفر کند، یکی از برنامههای سفر خود را طرح موضوع موشکی ایران اعلام کرده است.
همه این تلاشها در حالی انجام میشود که جمهوری اسلامی ایران قویاً اعلام کرده درباره موضوع موشکی هیچگونه گفت وگو و مذاکرهای با غرب نخواهد داشت و از پیشرفتهای این حوزه کوتاه نخواهد آمد.
حفظ برجام از سوی اروپا به هر قیمتی نمیتواند ضامن اجرای تعهدات غرب در قبال توافق هستهای باشد. اگر اتحادیه اروپایی به امید راضی کردن ایران بر سر مسائل دیگر از جمله پیشرفتهای موشکی یا تأثیر ایران بر تحولات غرب آسیا است، راه را اشتباه میرود. توافق هستهای از سوی آمریکا و حتی کشورهای اروپایی عضو برجام در حال تخریب است و این رفتار، باعث بیاعتمادی جدی ایران به غرب است.
غرب با بدعهدی و نقض برجام راه تعامل را به بنبست کشانده و از خود چهرهای منفورتر از پیش در افکار عمومی ایران بجا گذاشته است. اروپا اگر نگران نابودی توافق هستهای است، یک راه پیش روی خود دارد و آن جدا شدن از سیاستهای آمریکا علیه ایران و اجرای کامل توافق هستهای بدون توجه به اقدامات آمریکا، در چنین صورتی است که میتوان اجرای برجام را بدون آمریکا هم ادامه داد. البته اروپا ابتدا باید فشارهای لازم را به آمریکا برای پایبندی به برجام وارد کند.
راهبرد دیگری که آمریکاییها در پیش گرفتهاند، مسائل و بحران غرب آسیا است، ایران به خوبی توانسته است با نقشآفرینی و تغییرات اساسی به بحرانی که آمریکا و دیگر همپیمانان او در منطقه ایجاد کردهاند، آمریکا را از رسیدن به اهداف خود محروم سازد.
در این میان، شکست طرح سرنگونی دولت قانونی سوریه و اشغال عراق به دست گروه تروریستی داعش، آمریکاییها و اسرائیل را به سمت کوچ تکفیریها به مکان و حتی مکانهای دیگر وادار خواهد ساخت.
راهبرد دوم آمریکا تشدید جنگهای نیابتی با جمهوری اسلامی ایران است، چرا که هزینه جنگ مستقیم با جمهوری اسلامی ایران را نمیخواهد به جان بخرد. اگر، تروریستهای تکفیری- وهابی در دیگر کشورهای اسلامی که با ایران مرز مشترک دارند سربرآورند، جای شگفتی نیست. کشورهایی در مرز ایران وجود دارند که ظرفیت داعشی شدن را دارند.
در هر حال، نابودی توافق هستهای که از سوی آمریکا و غرب کلید خورده و به مرز از بین رفتن رسیده است، هیچ تأثیر منفی و تفاوتی برای ایران نخواهد داشت، ضمن این که در محافل رسانهای و سیاسی کشورهای غربی، تحلیلها بر این اساس است که لغو برجام به بیاعتباری آمریکا میانجامد، هر چند آمریکا در دنیا اعتباری نداشت که به بیاعتباری آن منجر شود.
نویسنده: سیاوش کاویانی