?>?> اعتصاب غذای پلیس زن تونسی که سیلی اش جرقه انقلاب شد | سیاست روز
چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۰ - ۰۴:۱۳
کد مطلب : 60981

اعتصاب غذای پلیس زن تونسی که سیلی اش جرقه انقلاب شد

اعتصاب غذای پلیس زن تونسی که سیلی اش جرقه انقلاب شد
فادیه حمدی، پلیس زنی که با سیلی زدن به دستفروش تحصیل کرده تونسی، باعث خودسوزی وی و آغاز انقلاب تونس شد، در زندان دست به اعتصاب غذا زده و خواهان محاکمه عادلانه خود گردید. به گزارش روزنامه تونسی الشروق، به نقل از فوزی حمدی برادر فادیه، وی دست به یک اعتصاب غذای نامحدود زده و چند تن از بستگانش نیز در همراهی با او اعتصاب غذا کرده اند. مادر و برادر محمد ال بوعزیزی، جوان دستفروش تونسی، در ماه ژانویه به خبرگزاری فرانسه گفته بودند که محمد سختی زیاد کشیده بود و وقتی از طرف چهار پلیس کتک خورد، به ویژه وقتی از این زن سیلی خورد، آن هم در جامعه شرقی ما، دنیا در برابر چشمانش تیره و تار شد. وی و مسئول وقت شهرداری مسببان خودسوزی محمد هستند. فادیه احمد که از 31 دسامبر تا كنون بدون محاكمه در بازداشت بسر مى برد، خواهان محاکمه عادلانه و پایان دادن به وضعیت بلاتکلیف خود در زندان است.
https://siasatrooz.ir/vdcdfn09.yt0zj6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی

حمید
سیلی زده طلبکارم شده واقعاروداره
ثریا
سیلی زدن خیلی هم خوبه چون سدمعبرکرده بود
شهناز
بوعزیزی مقصربوده وسیلی هم خورده نوش جونش
محمد
حق بااین خانم بود چون بوعزیزی لجبازبودوسیلی حقش بود
لاله
سیلی بهترین تربیت است
لاله
سیلی زدن شخصیت فردراخوردمیکندوخوب نیست
نیما
سیلی زدن اثربدی دارد
دیبا
کتک برای تربیت خوبه
احمد
حالا ثابت شدزنهاهمه شرورند
حیدر
سیلی اوباعث شدبوعزیزی خودکشی کنداوبایدمحاکمه شود
محمد
سیلی زدن
خوب است
سمیه
کتک لازم است برای برخی
سعید
بایدمحاکمه اش کنند چون با سیلی اوراتحقیرکرد
سمیه
سیلی زدن کارزنهاست دراین کاراستادندانهم سیلی ابدار
فاظمه
پسرهاهم سیلی میزنند من دیروزازبرادرم کشیده خوردم دندانهام شکست
اگه منو میزد دندوناش خورد میکردم با آجر چون لر هستم بععععععله
محمد
هرچی شراززنهابرمیاد
حامد
دردوران سربازی به فرمانده خودسیلی ابدارنواختم تااخرخدمت ازم میترسید
فرهاد
من هم درسربازی سیلی محکمی به گوش فرمانده نواختم
محمد
سیلی یک زن باعث شدمن گریه کنم انهااین کارراخوب بلدند
--------
من ازدخترهمسایه سیلی خوردم چون گفتم حجاب رارعایت کن
مهشید
من به دخترم سیلی ابدارزدم اوهم گریه کرد
فرید
دستش بشکنه که سیلی زده
من ازمادرم سیلی خوردم
احد
سیلی این خانم باعث خودکشی بوعزیزی شد
لاله
من ازبرادرم سیلی خوردم گریه کردم
احد
سیلی زدن خوب نیست
حمیده
من به برادرم ۶تاکشیده زدم اوهم گریه کرد
احد
من ازمادرم سیلی خوردم
شهناز
من به برادرم سیلی میزنم هرروز اوهم تحمل میکند چون خواهرشم
شهین
من هم به برادرم سیلی میزنم اوهم گریه میکندبعددلداریش میدم
لاله
دیروز مادرم مهشید سیلی محکم خوابوند توگوش برادرم من هم دیدم اوگریه کرد
شهناز
من به پسرم سیلی زدم جلوی بقیه حالا پشیمانم
صمد
من ازمادرم سیلی خوردم
فاطمه
من به برادرم سیلی زدم اوهم گریه کرد
احمد
من ازمادرم سیلی خوردم
شهلا
من به همه سیلی میزنم شمام دلت میخادبزنم گوشت کرشه
سارا
منم به همه سیلی میزنم دلت میخادبزنم
شهناز
سیلی ابدارمیزنم گریه کنی بیاجلو
مهدی
مادرم به همه سیلی گریه اور میزند شمام دلت میخادبگم بزنه
مهشید
من به کودکم سیلی زدم گوشش کرشد
احمد
من به تلفن جواب ندادم مادرم یک سیلی ابدارزدبهم
احد
خانمه نبایدپلیس شوند
احد
من ازخالم سیلی خوردم جلوی همه
شهناز
من به همه پسا سیلی میزنم دلت میخادبیام
علی
من ازخواهربزرگم سیلی خوردم
حسن
من دیروز ازمادرم سیلی خوردم
فاطمه
من به همه سیلی میزنم انهم ابدارش
شهناز
من هم سیلی میزنم به همه
احد
من دیروز خوردم ازخواهرم کتک