?>?> تاخیر تدبیر! | سیاست روز
جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۳:۱۴
کد مطلب : 98624
فرش قرمز برای مدیرانی که خیلی دیر به فکر می‌افتند

تاخیر تدبیر!

تاخیر تدبیر!

مديريت بحران يكي از اصلي‌ترين بخش‌های مديريتي هر كشوري است تا در زمان وقوع حوادث، خسارت‌ها به حداقل ممكن برسد، اما در ايران اين نوع مديريت با شيك‌پوشي و تمركزگرايي گره خورده تا شاهد تلنبار شدن مشكلات و وقوع فجايع نظير خوزستان باشيم.
صداي گلايه‌مندي از گوشه و كنار كشور به خاطر مديريت دولت تدبير و اميد بلند شده است. مديريتي كه به خاطر شكست در سياست‌های اقتصادي و معيشتي‌اش، كوهي از مشكلات اقتصادي را براي مردم ايران رقم زده است و با تمام آن سرمايه‌گذاري كه بر روي مذاكرات هسته‌ای و توافق با آمريكا صورت داد، تنها ركود را به ارمغان آورده است!‌ ركود اقتصادي در بخش‌های اصلي مانند توليد، مسكن و اشتغال، بار سنگينش را بر دوش جامعه سوار كرده و كمر مردم را شكسته است.
با وجود تمامي مصائبي كه در حوزه اقتصادي و معيشتي وجود دارد و با افزايش خيره‌كننده معضلات اجتماعي مانند طلاق، بيكاري، فقر و اعتياد، روبه‌رو هستيم، در بخش مديريت بحران‌های كشور نيز، دولت با شكست روبه‌رو شده است. مديران دولتي در سال‌های اخير به جاي آنكه با پيشگيري از حوادث و تدارك امكانات و تجهيزات لازم براي برخورد با حوادث، در دفاتر بزرگ خود در پايتخت نشسته‌اند تا در ماه‌های اخير با اوج گرفتن بحران سيل، ريزگردها و كولاك، كشور قفل شود و معضلات ديگري نيز مانند قطعي آب و گاز و برق به مجموع دردهاي مردم اضافه شود.
با وجود تشکیل سازمان مدیریت بحران و ستاد پیشگیری و مدیریت بحران، کماکان زیرساخت‌های لازم برای مواجه شدن با خطرات احتمالی مانند سیل و زلزله و توفان ایجاد نشده‌اند و کشور با چنین روندی که در پیش گرفته به نظر می‌رسد سال‌های سال تا بیمه شدن ایران در مقابل حوادث زمان لازم باشد.
اين غفلت‌ها را بايد با عدم تدبير و كم تحركي دولت تدبير و اميد در سال‌های اخير جمع زد تا بحران در دل بحران رشد كند. براي نمونه بحران گرد و غبار در خوزستان در هفته‌های اخير با بارش‌های باران به قطعي آب و برق انجاميده كه اعتراضات شديد مردمي را نيز درپي داشته است.
در يك فرمول معيوب، حوادث طبيعي و غيرطبيعي تنها در زمان وقوع جدي گرفته می‌شوند و با يك مديريت هيجاني و احساسي عمليات‌های ناهماهنگي به اجرا گذاشته می‌شود ولي پس از مدتي كه از اين حوادث زمان می‌گذرد،‌ همه چيز به فراموشي سپرده می‌شود تا هنگاميكه مجددا حادثه‌ای رخ دهد! اين چرخه معيوب باعث گرديده، مديريت بحران دركشور در پايين‌ترين سطح عملكرد مفيد براي پيشگيري و مديريت قرار داشته باشد. اين در حاليست كه ايران يكي از ده كشور حادثه‌خيز جهان است و فجايع زيادي را در گذشته تجربه كرده است!
كم‌تحركي‌ها در پرداختن و رسيدگي به مشكلات كار را به آنجا رساند كه مقام معظم رهبري تذكراتي براي تسريع كارها دادند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در جلسه درس خارج از فقه خود (دوشنبه ۲ اسفندماه) در ابتدای جلسه‌ی درس خارج فقه با اشاره به مشکلات و خسارت‌های شدید پدید آمده در اثر سیل و گرد و غبار در مناطق جنوب کشور، تأکید کردند: این حوادث حقیقتاً دل انسان را می‌خراشد و مسئولان موظفند که با فکر و کار و تلاش و همدلی با مردم، به این مشکلات رسیدگی و برای علاج قطعی آنها چاره‌اندیشی و اقدام کنند.
متاسفانه نشستن در پايتخت و اميد بستن به پايان يافتن طبيعي بحران‌ها و سپس در دست گرفتن مديريت بحران، آفتي است كه گريبان مديريت بحران كشور را گرفته است. چنين نحوه مديريتي، زنگ خطري براي آينده است كه می‌تواند بحران در بحران ايجاد كند و منافع عمومي را با خطرات بزرگي روبه‌رو سازد.
در روزهاي اخير با فشار افكار عمومي و رسانه‌ها، در نهايت رئيس‌جمهور عازم يكي از نقاط بحراني كشور يعني خوزستان شد.
خوزستاني‌ها چندين ماه است كه با گرد و غبار شديد روبه‌رو هستند و بارش‌های مقطعي هم باعث شده تا تجهيزات برق منفجر شوند و برق ساكنين بسياري از شهرهاي اين استان براي روزها قطع شود. در كنار اين آب نيز به صورت يك در ميان قطع شده و آب سالم به رويايي براي خوزستاني تبديل گرديده است. اين مشكلات براي استاني پيش آمده كه بر روي نفت و گاز كه منبع اصلي ثروت كشور هستند،‌ خوابيده است!
اما سفر روحاني به خوزستان بازهم يادآور مديريتي است كه تنها براي خالي نبودن عريضه صورت گرفته و آن هم با فشار افكار عمومي در آستانه انتخابات رياست جمهوري ارديبهشت ۹۶. به نظر می‌رسد اين سفر زوري و صوري، حاصل چنداني نداشته باشد. در سركشي‌های رئيس‌جمهور به برخي سازمان‌ها و تاسيسات زيربنايي، مديريت فرش قرمزي همچنان پابرجاست.
پهن كردن فرش قرمز در استان گرد و غباري خوزستان براي خاكي نشدن كفش مديران! چه چيزي را قصد دارد ثابت كند؟ آيا براي مديريت بحران بازهم بايد تشريفات اينچنيني وجود داشته باشد!
مردمي كه ريه‌هايشان به كلكسيون گرد و خاك تبديل شده بازهم بايد شاهد ورود مديراني با تشريفات لاكچري و خدم و حشم به استان خود باشند! واضح است كه نتيجه چنين مديريت پايتخت‌نشيني،‌ همين می‌شود كه با وجود گذشت نزديك به ۴ سال، مشكلات روي هم انباشت می‌شوند به نحوي كه در حال حاضر شاهد اين انباشت در خوزستان و استان‌های آسيب‌پذير ديگر هستيم.(جهان نیوز)

https://siasatrooz.ir/vdci5qa3.t1avr2bcct.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی