يکشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۷ - ۲۰:۵۸
کد مطلب : 107643
داوود هرمیداس باوند در گفت‌و‌گو با سیاست روز:

انتظار مردم از برجام انتظار غلطی نبوده است

اکثر کسانی که به آقای روحانی رأی داده‌اند ابراز پشیمانی می‌کنند / من تعصب خاصی ندارم و شیعه اثنی‌عشری هستم
داوود هرمیداس باوند یک ماه پیش با سیاست روز به گفت‌وگو نشست و ما بخشی از سخنانش درباره برجام و شفاف‌سازی اظهارات حاشیه‌دارش را نگه داشتیم تا سالروز اجرای این توافق، بر همین اساس ادامه‌گفت‌وگوی یک ماه پیش را منتشر می کنیم هر چند که از حقوقدانان بیشتر از سیاستمداران برای صحبت درباره سوالات مطروحه انتظار می‌رود اما انگار کمال همنشینی او با سیاستمردان در اخلاقش اثر گذاشته و کمتر به موضوع بحث پرداخته، با این مقدمه بخوانید ماحصل گفت‌وگوی ما را با این مدرس دانشگاه و استاد حقوق و روابط بین‌‌الملل:
انتظار مردم از برجام انتظار غلطی نبوده است

درباره برجام می‌پرسیم آن هم در سالگردش. اگر بخواهیم به خودمان نگاه کنیم و تقصیر خودمان را بسنجیم شاید از ایجاد توقعات بیجا و اینکه برخی همه چیز را به یک قرار داد جهانی گره زدند، تا حتی ذوق‌زدگی صداوسیما که این قدر مذاکرات را پوشش می‌داد و... واقعا کجای کار ما غلط بوده است؟
ببینید این درست بود و انتظار طبیعی و منطقی بود. وقتی قراردادی امضا می‌شود چنین توقعاتی دارید اما در داخل کشور به دلایلی و توأمان در امریکا هم پیروزی جمهوری‌خواهان رخ می‌دهد که همه چیز...

اجازه بدهید قبول نکنیم این تحلیل را، می‌گویید، قبل از اینکه آقای ترامپ از برجام خارج شود و حتی قبل از رفتن اوباما یک فرصتی بود اما آن زمان‌ها را هم که بررسی می‌کنیم می‌بینیم که آمریکا در قبال برجام هیچ تعهدی را انجام نداد؟ 
ببینید یک دو میلیاردی آزاد کرد که ... . 

مدل بخشیدن آن پول هم جالب است؛ چون آن را به بانکی دادند و گفتند که کم کم به ایران می‌دهند!!
به هر حال گفتند داده‌اند. به هر حال آمریکا هم با ایران و حتی با کوبا نیز روابطی گرفت اما با آمدن ترامپ آن را نیز کنار گذاشت و الان آن چیزی که انتظار می‌رفت انجام نشد. در مجموع می‌خواهم بگویم انتظار مردم از برجام انتظار غلطی نبوده است.
اما آقای روحانی قبل از انتخابات سال ۹۲ که رئیس مرکز استراتژیک بود، می‌گفت ۷۰ درصد مشکلات به خاطر سوء‌مدیریت است. یعنی خود ایشان چندین‌بار در سخنرانی خود این مسئله را مطرح کرده است. 

به هر حال مردم فکر می‌کردند که کاملا به مسائل آشناست چه می‌شود که همه چیز گره می‌خورد به برجام؟
اینطور نیست که نسبت به همه مسائل آگاهی داشته باشد و متاسفانه اینطور نیست که همه چیز را بداند اگر بود که دچار... .(می‌خندد) 

از کلیات مسائل که مطلع که بوده است؟
ببینید، آقای روحانی خاطره‌ای را تعریف می‌کرد از آن زمانی که عراق کویت را گرفته بود و آمریکا حمله کرد به عراق. یک عده‌ای خواستار این بودند که ایران با عراق همکاری کند علیه امریکا، به خصوص آقای روحانی که سردسته روحانیت مبارز بود. که اگر ایران این کار را انجام می‌داد یک فاجعه برای آنها روی می‌داد. 

حتی آقای رفسنجانی آن موقعی که صدام به کویت حمله کرد به آقای خاتمی اصرار داشت که ایران در کنار صدام قرار گیرد؟
نه اینطور نیست و این آقای رفسنجانی بود که ایستادگی کرد و اعلام بی‌طرفی کرد من که زیاد در سیستم نبودم و اما آن زمان من قرار بود تحقیقاتی درباره عراق داشته باشم که البته شرایط خیلی سریع اتفاق افتاد و جنگ شروع شد. بگذریم ... می‌خواهم بگویم انتظار مردم از برجام نادرست نبود. همین هایی که آمدند قرارداد بستند از جمله توتال و... آنها نیز یک فرآیند جدید داشتند اما همانطور که اشاره کردم به یکباره متاسفانه رفتند. متاسفانه اکثر شرکت‌های بزرگ و مطرح با آمریکا ارتباط گسترده دارند و حتی دولت‌ها هم اینطور هستند، بنابراین مسئله وجود یک قدرت برتر است. درست است که آقای ترامپ یک سیاست انزواطلبی را در پیش گرفت و می‌خواهد از تعهدات مالی آمریکا کاسته شود و هر تعهدی نیز که داشته می‌خواهد هزینه آن را بگیرد، مثلا به ژاپنی‌ها می‌گوید اگر در گوام هستم به خاطر امنیت شماست باید هزینه آن را کامل بپردازید. به عربستان گفت که من علاقه‌ای برای ماندن در سوریه ندارم اگر شما اینطور می‌خواهید باید هزینه آن را بپردازید سعودی نیز قبول می‌کند. بنابراین سیاست بازنگری انزواطلبی و اینکه تعهد مالی آمریکا را در جهان کاهش دهد اساس سیاست ترامپ است. هر چند که الان به عنوان قدرت هژمون شناخته می‌شود اما سعی دارد تا مردمش دارای رفاه و اقتصاد بهتر باشند تا اینکه نام قدرت هژمون داشته باشند لذا از همه تعهدات خارج شده است. 

اینها قابل پیش‌بینی نبود؟!
به هر حال آنچه آمریکا انتخاب کرده مربوط به آینده است و ما الان با این وضعیت که شاهدش هستید مواجه هستیم. به هر حال راهکار مقابله با این وضعیت یک بازنگری کلان در سیاست‌هایمان است و در این بین هم امیدواریم که اروپایی‌ها تا حدودی به تعهدات خود پایبند باشند و کشورهایی هم که از تحریم نفتی معاف شده‌اند به جای روپیه و یوان کالا ندهند و ارز بدهند. آنها مشکل ما را می‌دانند و اگر ادعای دوستی دارند باید ارز بدهند به جای کالا.
بنابراین امیدواریم مذاکرات پشت پرده که همیشه وجود داشته نتیجه داشته باشد. آمریکایی‌ها هم که ۱۲ مورد شرط اعلام کرده‌اند ۳ شرط بیشتر برایشان مدنظر نیست از آن سه هم فقط یکی را می‌توان انجام داد و دو تای دیگر خلق‌الساعه نمی‌شود انجام داد و راه طولانی می‌خواهد چراکه اصل آن است که منافع ملی و مصالح مردم حفظ شود. 

محور دیگری که برای گفت‌و‌گو داریم موضوع شفافیت است شما تا چه میزان موافق شفافیت هستید؟
شفافیت با مردم یا دیگران؟ چون من معتقدم هر نظامی باید با مردمش شفافیت داشته باشد و مردم احساس کنند که در تصمیم‌گیری مشارکت دارند. وقتی شما مسائل را با مردم مطرح می‌سازید مردم احساس می‌کنند که در تصمیم‌گیری مشارکت دارند و از نظر روانی بسیار مهم است. اما الان اکثر کسانی که به آقای روحانی رأی داده‌اند ابراز پشیمانی می‌کنند. 

شما خودتان پشیمان هستید؟
من ایران را در یک پانارومای تاریخی فراز و فرودهایش را ارزیابی می‌کنم آنچه برای من مهم است بقای ایران است. این مهمترین چیز است. بنابراین وقتی می‌بینیم که شرایط به اینجا کشیده شده و تحریم‌هایی که قبل از برجام و یک درصد هم احتمال یک استراتژی سخت‌افزاری درباره ایران بود، وجود داشت ... یا در واقع وقتی ما ایران را در خطر می‌بینیم تمام نگاه ما این می‌شود که دچار یک تنگنای اقتصادی و استراتژیک نشویم. بنابراین پیش‌فرض‌ها، از روحانی حمایت کردیم به خاطر این. نه به خاطر منافع خود بلکه برای مردم و کشور و همیشه تفکیک میان منافع حیاتی کشور و ساختارها قائل می‌شویم. بنابراین باید از این وضعیت با برنامه درست خارج شویم. با توجه به شرایط زمانی پشیمانی نیستم چراکه دلدادگی به افراد مسئول ندارم و منافع کشور و مردم برایمان اهمیت دارد و در شرایط کنونی هم اگر بدانیم قلم و یا قدم ما کمکی برای کشور خواهد بود حتما این کار را خواهیم کرد. 

با این پیش‌شرط اگر جای آقای روحانی فرد دیگری حتی از جناح رقیب او بود حاضر به کمک کردن بودید؟
ببینید من در دوران آقای خاتمی مصاحبه‌ای داشتم با عنوان خاتمی بر دو راهی تاریخ. من نظرم این بود ایشان با پشتوانه مردمی به هر دلیلی در هر روندی که می‌رود باید این پشتوانه را پویا نگاه دارد. مسئله‌ای بود مثل انتخاب وزرا من نظرم این بود اگر او از ابتدا بخواهد انتخاب وزرایش تحمیلی باشد اولا به تدریج پشتوانه مردم را از دست می‌دهم و دوم استقلال نظر رئیس‌جمهوری را از دست می‌دهد و عملا می‌شود همان که خودش می‌گفت یک تدارکاتچی بیشتر نخواهد بود و در اینجا فقط دو نفر از کارگزاران آمدند یکی عبدالله نوری بود و دیگری مهاجرانی و سایرین از اصلاح‌طلب‌ها. اتفاقا در دور دوم ریاست جمهوری‌اش از ما دعوت کرد که بپرسند چه باید کرد من گفتم متاسفانه شما راهی را رفتید که اگر کاندیدایی را معرفی کنید کاندیدای شما تایید نخواهد شد و بنابراین متاسفم. بعد آقای احمدی‌نژاد که آمد مردمی که بی‌تفاوت شده بودند و حتی از نهضت آزادی کاندیدا شدند برای شورای شهر. آن زمان که شورای نگهبان برای شورای شهر نبود یادم هست از ساعت ۷ تا ۱۱ صبح بحث می‌کردیم که شما اشتباه می‌کنید مردم بی‌تفاوت شده‌اند و رأی نمی‌آورید سابقه تاریخی و احساس این را نشان می‌دهد ولی رفتند و رأی هم نیاوردند. بنابراین آدم باید شرایط زمانی را درک کند و بعد وارد گود شود. متاسفانه آقای خاتمی آن اشتباه را کرد و آقای روحانی هم همینطور. آقای روحانی بیانات مثبتی دارد اما در عمل چیزی ندارد. وقتی رئیس‌جمهور هستید شما در مقابل رای‌دهندگانتان مسئولید در برابر تاریخ مسئولید در برابر وجدان خود نیز مسئول هستید. شما اگر پاسخگو هستید باید وقتی می‌بینید مسئله‌ای درست نیست با مردم مطرح کنید و توضیح دهید و بعد هم هرکس سعی می‌کند حدود خود را مشخص کند. بنابراین جامعه با آن جلو می‌رود. ولی اگر شما برخلاف میل خود به لبیک‌گو تبدیل شوید به وضعی دچار می‌شوید که الان شده‌اید. 

یعنی شما موافقید که رأی مجلس شفاف باشد؟
بعضی‌ها از اینکه رئیس‌جمهور شده‌اند خوشحالند چون به جمع تاریخ رفته‌اند مهم نیست که چه اتفاقی برای کشورشان روی می‌دهد، اما برخی فراتر از این فکر می‌کنند و کشورشان و آینده مردمشان را اولویت قائل می‌شوند. متاسفانه تا جایی که ارزیابی می‌کنیم در این راستا حرکت نکرده اند. 

با این صحبت‌ها از اینکه قراردادهایی بسته شد در زمان منعقد شدن برجام مثل توتال شفاف نبود و الان این سوال برای مردم مطرح است که چرا ما نتوانستیم از شرکتی مانند توتال غرامت بگیریم چرا ما نتوانستیم از بوئینگ و... . 
می‌دانم چه می‌گویید ... . 

جواب نمی‌دهید که این شفاف نبودن عرف است و یا ...
قبل از شکایت ایران به دیوان لاهه من گفتم که شما می‌توانید به سه جا شکایت ببرید. یکی شورای امنیت است. شورای امنیت ممکن است امریکا وتو کند. دومی دیوان بین‌المللی دادگستری است که آن هم باید با رضایت طرفین باشد اما چون ما معاهده‌ای داریم که در آن معاهده متعهد شدیم نیازی به رضایت نیست. سوم نظر مشورتی دیوان را بخواهیم از طریق مجمع عمومی. یعنی مطرح کنیم از نظر حقوقی، عقب‌نشینی از نقض یک قرارداد قابل پیگیری و بررسی است و حق غرامت باید در نظر گرفته شود، چراکه ایران کلی هزینه کرده بود برای تکنولوژی هسته‌ای و همه اینها را از بین برده و کلی متضرر شده و درباره این می‌تواند شکایت کند، اما این شکایت ابتدا باید زمینه‌اش را فراهم می‌کردند که افکار عمومی جهان هم آگاهی پیدا می‌کرد یک عده طرفدار موضع ایران می‌شدند و به نفع ایران بسیج می‌شدند ولی هیچ کدام از اینها صورت نگرفت. مع ذالک بابت این خسارات این حق ایران است که می‌تواند اقامه دعوا کند.

ایران می‌تواند غرامت بگیرد؟
آری می‌تواند بگیرد این مسئله‌ای نیست. وقتی دیوان رأی دهد اگر طرفی که محکوم شده آن را اجرایی نکند طرف مقابل می‌تواند از شورای امنیت بخواهد که مسئله را پیگیری نماید. شورای امنیت نیز می‌تواند یا توصیه کند و یا تصمیماتی اتخاذ نماید. در جامعه ملل نه تنها دیوان حتی آنهایی را که به داوری برده بودند اگر اجرا نمی‌کردند می‌توانستند به شورای اجرایی جامعه ملل منتقل کنند و پیگیر حق خود باشند. 

به شورای امنیت هم برود آنجا بازهم آمریکا آن را وتو می‌کند؟
نه اینطور نیست روند متفاوت است. وقتی دیوان به عنوان یکی از نهادهای سازمان ملل تنها مرجعی است که صلاحیت حقوقی در سطح جهانی دارد بنابراین حکمی که صادر می‌کند لازم‌الاجرا است و وتو در این مسئله کاربرد ندارد. 

با جمیع شرایطی که الان در آن قرار داریم اف.ای.تی.اف را بپذیریم یا نپذیریم؟
آن را باید پذیرفت. 

آخر ما باز هم یک چیزی را بپذیریم بعد دستاوردی نداشته باشد؟
ببینید سیستم بانکی است. نتانیاهو رفته بود به اروپا تا به آنها تفهیم کند که ایران به دلایل مختلف خطر است. در آستانه سفر وی موضع گیری در داخل ایران صورت گرفت مبنی بر اینکه بقای اسرائیل تمام شده است و همین عبارت‌ها کافی بود برای توجیه آنچه او می‌خواست به اروپا بگوید.
آخر ما نگفتیم که می‌خواهیم اسرائیل را نابود کنیم و یا آنها را بکشیم می‌گفتیم خودش نابود می‌شود.
من از نظر زمانی می‌گویم به هر حال تفاوت می‌کند که هر سخنی در چه تایمی گفته می‌شود شما می‌توانید این مباحث را یک ماه بعدش بگویید.
امام خمینی(ره) هم به گورباچف گفت شوروی در حال فروپاشی است اما ما تاثیری در این فروپاشی نداشته‌ایم و در اصل یک هشداری بوده که مطرح شده است.
مسئله گورباچف متفاوت است. گورباچف فضایی را در داخل روسیه ایجاد کرد که بعد هم به فروپاشی رسید. این را هم بگویم در مورد روسیه هر حرفی هم بزنید آنها چیزی نمی‌گویند چراکه در سیستم‌های انقلابی به این مسائل عادت دارند وقتی نازی‌ها آمدند حزب کمونیست فکر می‌کرد که با نازی‌ها می‌تواند سوسیال دموکرات را از صحنه خارج سازد و بعد هم نازی‌ها را کنار زده و قدرت را در دست می‌گیرد غافل از اینکه نازی‌ها همان سیاست کمونیست‌های آلمان را اجرا کرده و موفق شدند که جامعه آلمان را به نفع خود بسیج کنند. بنابراین نازی‌ها آمدند اول سوسیال دموکرات‌ها را کنار زدند و بعد هم کمونیست‌ها را. منتهی نظام ایدئولوژیک یک ویژگی دارد که سریع می‌تواند یک شکست را جبران کند. استالین گفت که نازی‌ها توانستند بر مشکلات اقتصادی پیروز شوند و روند پیشرفت را در پیش گیرند و سریع به آن نقطه اوجی برسند که بورژوازی سرنگون می‌شود و لذا آنها دوامی نخواهند داشت. استالین در اصل با یک توجیه ایدئولوژیکی توانست آن شکست را جبران کند. این را می‌خواهم بگویم که کشورهایی که فاقد این نگاه ایدئولوژیک هستند نمی‌توانند چنین تفاسیری را به کار برند و شکست را به پیروزی مبدل کنند. 

بعد هم در کشورمان وحدت استراتژیک در مسائل سیاست خارجی نداریم، دستگاه دیپلماسی آخرین نهادی است که موضع گیری می‌کند و سعی می‌کند تا موضع دیگران را تعدیل کند، نماز جمعه اظهارنظر می‌کند، سرداران اظهارنظر دارند مسئولان دولتی همین طور و در کل همه اظهارنظر می‌کنند. 

شاید، اما این موضوع تاثیری ندارد وقتی سازمان بین‌المللی انرژی اتمی چندین‌بار تایید می‌کند که ایران در مسیر برجام بوده و تعهداتش را اجرا کرده، دیگر اظهارنظرهای متفاوت تفاوتی ندارد حال امام جمعه‌ای هم چیزی بگوید تاثیری در روند برجام ندارد؟
درست است اما آنهایی که به دنبال سوء‌استفاده از صحبت‌ها هستند آنها را تبدیل به قصد و نیت علیه کشور می‌کنند.
در همه کشورها همین است که همه
 اظهارنظر می‌کنند مثلا در آمریکا...
اینهایی که می‌گویید همه شعار است، ما ۴۰ سال است این شعار را می‌دهیم ولی برای آنها اقتضا می‌کند که این را به قصد و نیت مبدل کنند. 

آنها این زیرکی سوء‌استفاده را دارند چرا ما نداریم مثلا...
خودتان جواب سوال خودتان را می‌دهید آنها زیرکی دارند و ما نداریم. آنها مشارکت کردند در تجاوز به عراق اما ما اصلا مطرح نکردیم این را که بخواهیم غرامتی از آنها بگیریم، اینکه از غرامت گرفتن لااقل چشم پوشی می‌کنیم، در دنیا مطرح نکردیم! تا احساس یک غرور و ارزش انسانی کنیم. 

یعنی خیلی بلد نیستیم که ژست بین‌المللی بگیریم؟
نه بلد نیستیم. در ضمن نیاز به وحدت استراتژیک داریم، در حالی که همیشه قوه قضائیه و مقننه در برابر قوه مجریه هستند. 

به نظر شما با تمام این اتفاقاتی که روی داده و ما تحریم شده‌ایم و آمریکا خلاف دیوان بین‌المللی رفتار می‌کند و اروپا هم در عمل اقدام چندانی صورت نمی‌دهد ما می‌توانیم امیدوار باشیم که گشایشی صورت گیرد؟
من امیدوارم که اروپا به صورت نسبی به برجام پایبند باشد و سایر کشورها که ظاهراً دوستان ما هستند مانند چین، هند و دیگران نیز پایبند باشند یعنی وضعیت قبلی را اجرا نکنند. البته به اعتقاد من خودمان یک تجدید نظر نسبی نیز باید داشته باشیم یک ارزیابی صحیح، چون چنانکه گفتم با یک دید واقع‌گرایانه سعی کنیم مذاکره‌ای کنیم که افق روشنی را ایجاد کند. سه نکته از نظر آنها اولویت دارد که دو نکته آن مربوط به آینده می‌شود یکی از آنها هم این است که شما می‌توانید به آنها بگویید که فعلا ادامه نخواهید داد. 

منظورتان موشکی ، منطقه ...
منطقه را که می‌گویند دخالت نکنید که ما دخالتی نداریم. 

به هر حال الان وقت بازسازی منطقه است و ما می‌توانیم در ازای هزینه هایی که داده‌ایم بهره‌برداری داشته باشیم؟
ببینید شرکت‌های مهم که از روابط با ایران عقب‌نشینی کردند و شرکت‌های کوچک هم که آن توانایی را ندارند. در پارس‌جنوبی توتال که رفت چینی‌ها آمدند و گاز پروم روسیه آمد و شرکت مالزی آمد ولی هیچ کدام آن تکنولوژی را نداشتند و آن پیشرفتی که قطر دارد ما نداریم. بنابراین ضرر پشت ضرر است. شرکت‌های بزرگ هر چند که دولتهایشان روند را ابزاری برای پایبندی به برجام کرده بودند اما شرکت‌های همسو با دولت‌های خود نبودند و دولتها نیز گفتند که نمی‌توانند از شرکت‌ها چنین خواسته‌ای داشته باشند که تعهداتشان را به ایران انجام دهند. ولی اینکه نهاد مالی که اروپا گفته تا چه میزان کارکرد دارد، دیگر بحثی جداست در ضمن آن شرکت‌های کوچک هم آن توان مالی لازم را ندارند. 

آن مسئله‌ای که در بازسازی مطرح شد این است که اکنون از منطقه نظیر عراق و سوریه ویرانه‌هایی برجای مانده و دنیا دنبال این است که از این شرایط برای بهره اقتصادی سود جوید. خروج ما از منطقه یعنی بی‌بهره شدن از این سفره در حالی که در منطقه هزینه‌های بسیاری داده ایم. با این وضعیت چه باید کرد؟
آن هم سفره آنچنانی نیست در عین حال من هم مخالف کمک به هیچ کشوری نیستم. 

به هر حال آن بازی درآمدهای خاص خودش را دارد و می‌تواند فعال شدن شرکت‌های ایران و حتی برخی ارز‌آوری‌ها را داشته باشد؟
عرض می‌کنم برای بازسازی بستگی دارد به میزان مشارکت در بازسازی و هیچ‌کس مخالف نیست و این دولت حاکم بر کشورهاست که این میزان مشارکت را تعیین می‌‌کند. در سوریه ایران به صورت یک طرفه هزینه‌ها را پرداخت کرده است هر چند که ما با سوریه خاکریزهایمان را به ورای مرزها برده‌ایم اما به هر حال در برابر اسرائیل هم سوریه همیشه سرش پایین‌تر بوده است و اقدام نظامی علیه آن نداشته و حتی در جولان نیز وارد مناقشه‌ای نشده است. 

بنابراین سوریه همواره سعی داشته تا وضعیتی را ایجاد کند که با اسرائیل درگیر نشود اتفاقا اسرائیل از تنها همسایه‌ای که از موضعش آگاه بوده سوریه است. به هر حال دولت بعدی که در سوریه بر سر کار می‌آید اگر بخواهد این نگاه را داشته باشد که ایران دائم از اسد حمایت کرده آن وقت روابط دچار چالش‌هایی خواهد شد در حالی که این نگاه احتمالی نادرست خواهد بود چراکه ما همیشه کمک دهنده به سوریه بوده ایم و حتی آن ۴۰۰ میلیون دلاری که زمان شاه وام به سوریه داده بودیم را نگرفتیم، یا آن ۹۰میلیون دلاری که در گذشته به سودان داده شد را بخشیدیم یک کمک خوبی هم به مصر داشتیم زمانی که از اتحادیه عرب اخراج شد. بنابراین آن ۲ میلیارد ما که اگر بخواهیم منافعش را حساب کنیم بسیار قابل توجه است هر چند که چنان شرایطی شده که حتی صحبت آن را هم نمی‌توانیم داشته باشیم. 

به هر حال همه باید دعا کنیم که برای آینده مردم و کشورمان از این وضعیت خارج شویم. هر کاری از هر ایرانی که در این مقطع بر می‌آید باید انجام دهد. یکی از روزنامه‌ها نوشته بود که چگونه به باوند ارمنی اجازه فعالیت می‌دهید با خودم گفتم خوب است که ما را در حد ارمنی دانسته‌اند. 

بعضی از وقت‌ها برخی اظهارنظرهایتان در مقاطع حساس عجیب می‌آید مثل صحبت‌های شما درباره اقلیم کردستان عراق که استقلال این منطقه را طبیعی می‌دانستید. این را قبول دارید؟
ببینید اینطور نیست. من معتقدم موضع ما در قبال کردها باید متفاوت از موضع سوریه و یا عراق باشد ،ترکیه آمده برای برخی از اقوام اوره آتایی که از مغولستان آغاز و تا آسیای مرکزی ادامه پیدا می‌کند تا داغستان و چچن و جمهوری آذربایجان و مجارستان و ... صفحه‌ای باز کرده که براساس آن حتی دانشجویان آنها می‌توانند به راحتی در ترکیه تحصیل کنند. حتی رهبران آنها مشکلی دارند مرجع و محفلی برایشان قرار داده است و حتی سرمایه‌ گذاری زیر ساختی در آنها داشته است. ما در برخورد با کردهای عراق و حتی ترکیه باید طوری باشیم که آنها ایران را پناهگاه و مرجع تلقی کنند موضع ما نباید همسو با ترکیه باشد که حتی کردها را ترک‌های کوهستانی عنوان می‌کنند. کردها باید نگاهشان به ایران مثبت باشد. 

درست است شاید ما آنطور که باید با اقوام به درستی رفتار نکرده ایم اما...
اتفاقا این قابل پیش بینی بود که همه پرسی به ضرر خود کردهای عراق بود ولی انگلیس هم برای اسکاتلند همه‌پرسی می‌گذارد ولی آنها یک حسنی دارند و آن اینکه در اروپا کسی بخواهد جدا شود بازگشت می‌کنند و به اتحادیه اروپا باز می‌گردند یعنی جدایی در آنها چندان مفهومی ندارد. چنانکه جمهوری چک از اسلواکی جدا شده و یا یوگوسلاوی چندین کشور شد. 

الان در کاتالونیا اسپانیا هم درگیری‌های شدیدی صورت می‌گیرد؟
نه. ببینید آنجا اینطور است که اگر جدا هم شوند عضو اتحادیه اروپا می‌شوند و در نهایت در جمع بازار مشترک قرار می‌گیرند، در حالی که این خصوصیت را ما این طرف نداریم و اگر یکی جدا شود چون کوچک هم هست و این مشکل‌ساز می‌شود. به هر ما باید نگاهمان به اقوامی که گویش فارسی دارند متفاوت باشد، بنابراین رفتار ما باید به گونه‌ای باشد که کردها ایران را مرجع و سرزمین نهایی خود قلمداد کنند. 

در زمان انتخابات اقلیم کردستان عراق گفته می‌شد که بسیاری از ساکنان این منطقه به سفارت ایران پناه آورده بودند و درخواست کمک داشتند چراکه قیمت بنزین به شدت افزایش یافته بود و ایران در حال خدمات دادن به آنها بود. اما به هر حال موضع رسمی درباره جدایی‌طلبی یک منطقه قطعا با مسئله کمک‌ به مردم متفاوت است که شما داشتید؟
ببینید کشوری مانند ترکیه هر چند با جدایی‌طلبی کردستان عراق مخالفت می‌کند اما بی‌سرو صدا و آرام به صورت دوفکتو در حال کار کردن با این منطقه است. من زمانی در دفتر مشترک هماهنگی ایران و عراق بودم جلسه‌ای در بصره داشتیم در آنجا با صدر الحمادی وزیر خارجه عراق و ریاض الغیضی دیدار داشتم. ریاض الغیضی چون در سازمان ملل و اجلاس‌های متعدد با هم دیدار داشتیم به من گفت ببین هرمیداس ما زمان شاه خیلی ضربه خوردیم، اما کمکی که ایران بعد از انقلاب در برابر صدام به ما کرد بسیار زیاد بود، اما ما کردها، انقلابی را که در لوای آیت‌الله خمینی(ره) می‌بینیم را احیای امپراطوری ایرانی می‌دانیم. یعنی می‌خواست بگوید در این دوران که دوران ماه عسل روابط طرفین است نگرانی ما از ایران بسیار بیشتر از دوران شاه است. حالا خوشبختانه بار دوم من یک گزارش هم دادم چون دلیل هم داشتم آن زمان تانک‌های عراقی هر روز می‌آمدند نزدیک شلمچه مانور می‌دادند و بر می‌گشتند بعد من هر پیشنهادی می‌دادم بدون چون و چرا قبول می‌کردند چون دیپلمات‌های عراقی را می‌شناختم من این مسائل را کنار هم گذاشتم و در گزارشم آوردم که به نظر من عراق خیال حمله به ایران را دارد. براساس توافق قرار بر این بود که در دوره‌های سه ساله یک دوره دبیرکل از ایران و معاون از عراق باشد. در آن دوره دبیر کل از عراق بود، در حالی که وی موافق بود که انفجار در خط لوله‌های المثنی صورت گیرد من می‌گفتم که این انفجار در المثنی از نظر ما قابل قبول نیست و آنها قبول کردند. در همین حال براساس توافقنامه عراق ۷ سال انحصار لای روبی شط‌العرب (اروند) را داشت و ایران مباحثی را مطرح کرد و عراق پذیرفت. این برایم قابل توجه بود که چندین مسئله‌ای که هرگز برای عراقی‌ها قابل قبول نبود در این مدت قبول کردند و مخالفتی با خواسته‌های ایران نداشتند و همین نگران کننده بود.
نکته قابل توجه آن بود که در زمان حمله صدام به ایران، استاندار خوزستان ارتش را تقریبا منحل کرده بود و در زمان حمله ما تقریبا ۳۰ تانک برای دفاع داشتیم. بنابراین می‌خواهم بگویم که از همان ابتدا نگاه عراقی‌ها به ایران منفی بوده است و همچنان ادامه دارد. من با قاطعیت می‌گویم که شیعیان عراق دارای تعصبات عربی بیشتری هستند درست است که از زمان گذشته سنی‌ها هم بوده‌اند و انگلیسی‌ها وقتی آمدند همان رویه را حفظ کردند ولی من قول می‌دهم عراق کمی قدرت بگیرد با نگاه عربی احیا شده و در وادی سیاسی خود را از ایران عقب خواهد کشید. بنابراین ما باید فکر خودمان باشیم. 

در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید؟
آینده دست جوانان است و باید براساس خرد و اندیشه برای کمک به کشور بهره گیرد این خرد اجتماعی است که می‌گوید که چه کاری درست و یا درست نیست. یعنی خرد انسان است که کارها را می‌تواند به نتیجه برساند. من تعصب خاصی ندارم و شیعه اثنی‌عشری هستم. من به پندار و کردار و گفتار آدمی کار دارم. این نوع نگاه و رفتار فرد در قبال جامعه‌اش است که آینده را می‌سازد. زمانی مسئله جهانی شدن مطرح می‌شود و این نگاه‌های ملی کمرنگ می‌شود اما هنوز هر فردی از جمله یک ایرانی باید فکر کند چه کاری می‌تواند برای جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند انجام دهد. هر چند بخشی از رفتارها و نگاه‌ها برگرفته از فرهنگ خانوادگی است مثلا بچه افسرها و نظامیان اکثرا سلطنت‌طلب هستند ولی اکنون همه چیز تغییر کرده باید ارزیابی‌ها باید صحیح باشد . برای من به جای تعصبات اولویت کشورم مهم است. ببینید چرچیل یک شخصیت ضد کومونیسم بود ولی موقعی که آلمان به انگلیس حمله کرد اعلام می‌کند که من برای نجات کشورم حاضرم با شیطان هم دست دوستی دهم چه رسد به شوروی. و با این تفکر نماینده‌ای به مسکو فرستاد و درخواست اتحاد داد.
یک خاطره بگویم از دوران گذشته. پهلوی با خاندان ما خیلی بد بود و ضربه‌های زیادی به ما زدند چنانکه عموهایم را از بین بردند و عده‌ای از ما را تبعید کردند و اموال ما را مصادره کردند و پدرم تحت نظر بود و هر جا می‌رفت باید مفتش همراهش بود. 

زمان شاه؟
بله زمان رضاشاه. من همیشه آرزو می‌کردم که انتقامم را از پهلوی بگیرم اما وقتی رئیس دفتر حقوقی دولت بازرگان بودم مسئله استرداد شاه مطرح شد من مخالفت کردم به هر حال او مدتی شاه این سرزمین بوده و تاریخ درباره او قضاوت خواهد کرد تاریخ آنهایی را که ضعیف بوده‌اند و از کشورشان دفاع نکرده‌اند محکوم خواهد کرد. ولی در آن مقطع به نفع کشور نمی‌دیدیم که این استرداد صورت گیرد. می‌خواهم بگویم من که آرزویم انتقام‌گیری از پهلوی بود مسئله را شخصی نکردم.

نویسنده: قاسم غفوری- مائده شیرپور

https://siasatrooz.ir/vdci5yazpt1auq2.cbct.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی