شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۱:۲۳
کد مطلب : 94943
وقتي استاد آواز ايران مواضعي متفاوت از نظرات خود مي‌گيرد

به كدام سازِ شما برقصيم استاد؟!

به كدام سازِ شما برقصيم استاد؟!

اگر اشتباه نكنم، آخرين روزهاي دي‌ماه سال ۸۲ بود. يكي از دوستان تماسي گرفت و از برگزاري يك كنسرت باشكوه خبر داد. توضيح داد و دست آخر هم گفت: «هستي؟» و من هم پاسخش دادم و به تالار وزارت كشور رفتم. عنصر كوچكي از اتفاق بزرگي كه قرار بود در آن سالن رخ بدهد بودم. دو شبانه‌روز بي‌خوابي و دست آخر هم همه چيز مهيا شد تا جمعيت داغديده و البته مشتاق به سالن وزارت كشور بيايد تا «همنوا با بم» صداي آواز استاد و ساز اساتيد ديگر را بشنوند.
سه شب متوالي ميهمان هنر استاداني بوديم كه شب‌هاي زمستاني را برايمان گرم كرده بودند. آن شب‌ها اولين برخوردهاي «خيلي نزديك» من با استاد آواز ايران بود. كسي كه به شدت «قانون‌مند» بود و حتي بر كوچك‌ترين موارد و مسائل هم دقت نظر داشت. قانونِ نظم در كنسرتي كه پس از سال‌ها قرار بود در فضاي موسيقي كشور بدرخشد و همينطور هم شد.
اما چند سال بعد، همه آن شخصيت بزرگ در ذهن و دلم فرو ريخت. مرد قانون‌مندِ آوازِ ايراني به يكباره كسي شد كه نمي‌شناختمش. انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ بهانه‌اي شد تا «شجريان» موسيقي «ايراني»، حرف‌هاي «خارجي» بزند. استاد، در روزهاي گرد و غبار فتنه، كت‌ و شلوار و كراواتش را پوشيد و به سمت غرب قدم برداشت.
توهمات دوستان سياسي، روي او هم اثر گذاشت و عجيب آنكه حرف‌هايش را براي دل خنك كردن «خارجي»ها به بزم دشمنان ملت ايران برد.
مصاحبه‌هاي گوناگون با بي‌بی‌سی فارسی، صدای آمریکا، سیانان، تلویزیون استرالیا و‌... هركدام تصويري تيره‌تر را از استاد ارائه مي‌داد. مردي كه اول دولت را نشانه گرفت، بعد امام، نظام و انقلاب و دست آخر هم تيري به سمت «اسلام» پرتاب كرد. از قاري قرآن و شهره به «ربنا» بعيد بود، اما افسوس كه واقعيت داشت.
او از «تفنگت را زمين بگذار» گفت و خواند، اما تفنگ او رو به همه ارزش‌ها گرفته شده بود و «رگبار» واژه‌ها بود كه شليك مي‌شد.
اما هفته گذشته اتفاقاتي رخ داد كه باعث شد باز هم نام او بر سر زبان‌ها بيفتد. سخناني كه نمي‌توان در مورد آن به نتيجه درستي رسيد. آيا اين همان شجرياني بود كه سال ۸۸ به بعد مواضع «افراطي» داشت؟ باز هم باورپذير نبود.
اين سخنان آنچنان با مواضع وي در سال‌هاي قبل در تضاد است كه شايد نياز باشد به هركدام به صورت جدا و تفكيك شده بپردازيم.
«در این مدت ایرادهایی به خانه‌ موسیقی وارد شده و می‌گویند شورای عالی و هیأت‌مدیره غیرقانونی است که این موضوع به هیچ عنوان صحت ندارد. همه چیز قانونی است و حقوقدانان نیز بر این موضوع صحه می‌گذارند که فعالیت هیأت‌مدیره و شورای عالی تا اسفندماه سال ۹۴ قانونی است و در این تاریخ باید دوباره انتخابات برگزار و شورای عالی و هیأت‌مدیره‌ جدید انتخاب شود. من بیش از هر کس دیگری در این زمینه تحقیق کرده‌ام. به نظر می‌رسد گاهی در طرح این مسائل، برخی غرض‌ورزی‌های شخصی وجود دارد که باعث تأسف است.»
استاد در اين سخنان خود به وضوح بر قانون تاكيد مي‌كنند و همه چيز را قانوني مي‌دانند. ضمن آنكه براي تثبيت سخنان خود به كارشناسي حقوق‌دانان مي‌پردازند. حال سوال اين است كه آيا در سال ۸۸ قانون متر و معيار نبود؟ آيا آن موقع حقوق‌دانان و فقهاي شوراي نگهبان بر سلامت انتخابات صحه نگذاشتند؟ آيا آن زمان برخي غرض‌ورزي و كينه برخي‌ها از شخص خاصي باعث نشد كه امنيت ايران به خطر بيفتد؟ آيا آن موقع اردوكشي‌هاي خياباني كار قانوني بود؟ آيا اينها باعث تاسف نبوده و نيست؟ پاسخ استاد براي اين سوال‌ها لازم است كه هرچه باشد توجيهي براي رفتارهاي وي نيست.
«شما وقتی می‌خواهید مسأله‌ای را نقد کنید، باید آداب نقد را بجا بیاورید. اگر عضو خانه‌ موسیقی هستید و خودتان را جزو خانواده‌ی موسیقی می‌دانید، چرا نقدهای‌تان را رسانه‌ای می‌کنید؟ کسی که انتقاداتش را بدون آن‌که ابتدا در خود خانه مطرح کند، رسانه‌ای می‌کند، مصلح نیست.»
بياييد اين جملات را بازطراحي كنيم: «شما وقتی می‌خواهید مسأله‌ای را نقد کنید، باید آداب نقد را بجا بیاورید. اگر عضو ايران هستید و خودتان را جزو خانواده‌ی ملت ايران می‌دانید، چرا نقدهای‌تان را رسانه‌ای می‌کنید؟ کسی که انتقاداتش را بدون آن‌که ابتدا در خود خانه مطرح کند، رسانه‌ای می‌کند، مصلح نیست» عجب كه اين سخنان چقدر به اظهارات تند استاد مي‌چسبد. اظهاراتي كه در مصاحبه‌هاي رنگارنگ يك به يك رونمايي مي‌شدند و شجريانِ ايراني، از اينكه در رسانه‌هاي دشمن نقشي ايفا كند، ابايي نداشت.
همين نقد را چند سال پيش محمدرضاي لطفي عزيز به دوست دوران گذشته‌اش داشت «امروز من شخصاً نمی‌فهمم شجریان به عنوان یک موزیسین موفق که این همه کنسرت داده و کار تولید کرده و آثارش در رادیو و تلویزیون پخش شده و بیش از ۳۰۰ کنسرت خارج از کشور داشته، چرا اکنون اعتراض می‌کند؟‌ من این را نمی‌فهمم. یک وقت شما را برای سالیان دراز محروم کرده‌اند و با کلی بدبختی یک کنسرت برگزار می‌کنید و هزارگونه مشکل دارید و اعتراض می‌کنید؛ اگر چنین شخصی بخواهد بر روی این مسائل صحبت کند قابل فهم است... ضمن اینکه من اصلا دوست ندارم هنرمندان‌مان تریبون خودشان را از داخل به خارج از کشور ببرند. به همین دلیل شخص من هرگز با بی‌بی‌سی مصاحبه نکرده‌ام. با صدای آمریکا در طول ۲۵ سال فعالیتم در خارج از کشور به طور مشروط مصاحبه کرده‌ام... بی‌بی‌سی، صدای آمریکا، رادیو بین‌المللی فرانسه و یا سایر رسانه‌های آن‌طرفی در ۱۰ سال اخیر مواضع اپوزیسیون به ایران دارند و گاهی اوقات نیز کار را به براندازی حکومت نیز می‌کشانند. این را ما امروز به طور رسمی می‌دانیم و آخرین صحبت‌های وزیر امور خارجه انگلستان همه موید این رویکرد آن‌ها است. طبیعی است وقتی امروز رسانه‌های آن‌طرفی این امکان را به یک هنرمند می‌دهند تا بیاید در بی‌بی‌سی صحبت کند، حتماً باید در درجه اول اپوزیسیون یا نیمچه اپوزیسیون باشد... من حق دارم دوست نداشته باشم به عنوان یک هنرمند در صدای آمریکا و بی‌بی‌سی انگلستان که به عنوان دو ارگان دولتی مشغول فعالیت هستند، حرف بزنم. من حتی اگر هزار مشکل در ایران داشته باشم ترجیح نمی‌دهم هرگز در تریبون‌هایی که قصد اصلاح و کمک به مردم ایران را ندارند هم‌صدا شوم.»
حال سوال اين است كسي كه حرف خانه را به بيرون برد و از هرچه دلش خواست گفت و به ايران و اسلام و انقلاب تاخت، مصلح بود؟
«در میان این انتقادها به‌نظر می‌رسد، برخی می‌خواهند با مطرح کردن نام‌شان در رسانه‌ها، خودشان را بزرگ کنند که اتفاقا این اقدام کاملا به ضررشان است. برخی‌ها یک جانبه قضاوت می‌کنند و بعد هم آن را رسانه‌ای می‌کنند. در حالی که حتی حاضر نیستند به دعوت خانه‌ موسیقی برای حضور در جلسه‌ی نقد پاسخ دهند. اگر مشکلی دارید بیایید و همین جا پاسخ خود را بگیرید.»
نام شجريان بزرگ است، همان‌طور كه نام افرادي نظير حسین علیزاده، کامبیز روشن‌روان و... بزرگ است.
اما آيا شما و امثال شما در سال ۸۸ از همين ابزار استفاده نكرديد؟ شما يك‌طرفه به قاضي نرفتيد؟ هم‌فكرهاي شما در سال ۸۸ توهمات خود را رسانه‌اي و خياباني نكردند؟ مگر در سال ۸۸ از معترضان دعوت نشد تا بيايند و هرآنچه دل تنگشان مي‌خواهد در مقابل عالي‌ترين مقام اين مملكت بگويند؟ خروجي آن جلسه و جلساتي از اين دست چه بود؟ چرا آنها نيامدند تا اگر مشكلي داشتند پاسخي بگيرند؟ و چرا شما از چنين افراد قانون‌ندان و قانون‌شكني حمايت كرديد؟ يا شما هم مثل آنها یک جانبه قضاوت كرديد يا اساسا مسئله قضاوت نبود و غرض‌ورزي در كار بود.
چگونه مي‌شود كه امسال، باز هم به صورت يك‌جانبه شما و مجموعه تحت نظرتان را كاملا قانوني مي‌دانيد و مي‌گوييد «اگر مشکلی دارید بیایید و همین جا پاسخ خود را بگیرید» اما آنها كه در سال ۸۸ مشكل‌آفرين بودند، نه تنها نيامدند كه از راه‌ها و فرجه‌هاي قانوني استفاده نكردند؟ شما چرا قانون‌هاي اين مملكت را زير پا گذاشتيد و ابايي هم از آن نداشتيد و مدعي بودید من راه خودم را مي‌روم و آنها...
«بیان این مطالب می‌تواند از طرف خانه مورد پیگرد قانونی قرار گیرد. تمام این موارد جواب دارد و اگر خانه‌ موسیقی از طریق قانونی پیگیر باشد، به‌راحتی می‌تواند این کار را انجام دهد. ما حرمت هنرمندان را نگاه می‌داریم؛ اما به‌شرط آن‌که آبروی خودمان در خطر قرار نگیرد.»
بيان مطالب شما چطور؟ نبايد مورد پيگرد قانوني قرار مي‌گرفت؟ اتفاقا اگر برخوردي هم با شما نشد به خاطر حرمتي بود كه جمهوري اسلامي برايتان قائل بود. دولت و نظام و مردمي كه شما به دين، آيين، انقلاب و همه ارزش‌هايش توهين كرديد، در مقابل سخنان و رفتار شما به خاطر خاطرات خوب گذشته سكوت كرد.
مسئولانش هنوز هم كه هنوز است حرمت نگاه مي‌دارند، اما شما چه كرديد؟
شرمنده كه چنين مي‌نويسيم، اما شما براي حرمت‌شكني و سنگ زدن به ديوار بلند انقلاب از نردبان هر بي‌سر و پايي بالا رفتيد. شما براي بزرگ شدن چنين نكرديد، اما نمي‌توانيم آن سخنان خلاف قانون و منطق را به پاي غرض‌ورزي ننويسيم.
«عملکرد ما کاملا شفاف است. برخی افراد سخنانی بی‌پایه و اساس را مطرح می‌کنند، بدون آن‌که مدرکی برای آن داشته باشند و بدتر این‌که آن‌ها را رسانه‌ای می‌کنند که این اقدام به هیچ عنوان کار صحیحی نیست.»
عملكرد شفاف شما را خودتان تائيد مي‌كنيد يا مراكز قانوني؟ اگر كسي مبادي قانوني شما را قبول نداشته باشد چه مي‌كنيد؟ سخنانشان بی‌پایه و اساس مي‌شود؟ اگر چنين است، شما براساس كدام پايه محكم و استواري و برچه اساسي آن همه تهمت را به جمهوري اسلامي نسبت داديد؟ كار شما صحيح بود؟
باز هم با عرض شرمندگي ما نمي‌توانيم از يكي از چهره‌هاي ماندگار موسيقي و هنر اين مملكت بپذيريم كه روي بامي بنشيند كه دو «هوا» داشته باشد. بعضي وقت‌ها قانون برايش مهم باشد و برخي مواقع آنرا لگدمال كند. از غرض‌ورزي بگويد و خودش چنين كند. از منطق، سند و مدرك بگويد و خودش به آنها وقعي ننهد. بيرون بردن حرف درون خانه را نكوهش كند و خودش نه تنها حرف را از در خانه بيرون ببرد كه از مرزهاي يك مملكت هم فراتر ببرد. كسي كه از مردم بگويد و خودش در آغوش دشمنان اين مردم قرار بگيرد.
اينها از آدمي كه مويي سپيد كرده و در اين ملك و مملكت شهره شده است و هواداراني دارد، نه تنها بعيد است كه مايه خجالت است.
ما به جاي شما خجالت مي‌كشيم. ما از بيان چنين مباحثي خجالت مي‌كشيم، اما واقعا ما به كدام ساز شما بايد برقصيم استاد؟!

مولف :
https://siasatrooz.ir/vdcip3a3.t1a552bcct.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی

آرش
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می بری و زحمت ما میداری.

شما به ساز کسانی برقص که سرت توی توبرشونه.استاد آواز ایران نیازی به رقاص نداره.
حمید
روزنامه سبک وزن سیاست روز!!! عرصه سیمرغ نه جولانگه توست ...... مقاله نویس که نه ، قلم به مزد نامحترم "آقای رجبی!" هتک نام بزرگان راه نامدار شدن نیست .شما و رییساتون به ساز چماق و باتوم خوش رقصیهاتونو کردین و جیباتون هم سرشار از پولهای این مردم شده و هار شدین ، این پیرمرد که پیر مراد ماست و هنوز هم با صدای ربنای اون دوشنبه ها رو افطار میکنیم با این جلف گویی های شما پیش ملت ایران عزیزتر میشه خودتونو خسته نکنین . شما و رییساتون به اختلاستون برسین.
دوره سه ساله شورای عالی خانه موسیقی یک سال و نیم است تمام شده و در خرداد نود و سه اتمام پذیرفته و هم اکنون استفاده از عنوان رئیس شورای عالی غیر قانونی است. آقای شجریان که بر همه چیز اشراف دارید پاسخ دهید.
سعید
دشمن مردم متقلبانی هستند که رای مردم را جعل کردند و جواب اعتراض مردم را با گلوله و کهریزک دادند
اینهاهمه برداشتهای سلیقه ای است. به خوداستادهم حق بیان عقایدش رامی دهی.
حمید خرازی
ازاستادکه باصدای اسمانی خود همواره در گوش نااهلان ؛ آوا سرمیدانند/ جهان از توپر است/ وجهان از توبی نصیب / نام توبر زبان و/ زبان اتو بی نصیب /
ناگهان ویکباره نقش ورسالت داودی خود رافراموششان شود
حمید خرازی
ازاستادکه باصدای اسمانی خود همواره در گوش نااهلان ؛ آوا سرمیدانند/ جهان از توپر است/ وجهان از توبی بی خبر / نام توبر زبان و/ زبان اتو بی نصیب / و.......حیف است که
ناگهان ویکباره نقش ورسالت داودی خود رافراموششان شود ودرجبهه نا اهلان ورود نمایند وتسلیم نفس گردند چرا که خودضررخواهند کردهنرمندان باید همانند شهید آوینی مرافب حدیث نفس باشند؛ وآنرا ازخود دور کنند تالطمه به حساب موجودی وبانگی هنری دنیا وآخرت خود نزند
مدرس دانشکده هنر /نیشابوربهمن 94
اذان گوی عربستان هم خیلی اذان خوبی از خانه خدا ،مسجد نبی اکرم می گوید اما چه فایده که وهابی هست و...
عبدالله خدابنده
السلام. اقای شجریان یک اواز خوان معروفیست. اگر دولت یک کناس معروف هم گیر بیاورد که به نظام پشت کرده وحاضر شود بد وبیراه به جمهوری اسلامی بگوید در رسانه هایش عکس ومقاله میگذارد. این دولت هرچه بتواند به نظام انقلاب اسلامی ضربه بزند میزند. شک نکنید والسلام.
غلام
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می بری و زحمت ما میداری.