عاقبت نفوذ

وقتی رهبر انقلاب از نفوذ فرهنگی صحبت می‌کنند و خواستار کارهای فرهنگی برای هویت بخشی به جوانان می‌شوند نشان می‌دهد که چقدر اوضاع فرهنگی جامعه غیرمنطبق با هویت ملی و مذهبی‌‌مان است. حالا اما این بی‌هویتی را هر چه پرنگ‌تر حس می‌کنیم، وقتی کریسمس و یلدا با هم اختلاط پیدا می‌کنند.
واقعیت این است که امروزه بعضی از آدم‌ها کلا همه چیز که رنگ و بوی غربی داشته باشد را دوست دارند. حالا می‌خواهد لباس با برچسب خارجی باشد یا مراسم و جشنی.
اما عیب کار اینجاست که ما این دسته از آدما‌ها را نمی‌فهمیم، آدم‌هایی که ۷ آبان‌ماه هر سال مطابق با تولد کوروش شروع می‌کنند به بیانیه نوشتن که آی ملت تجمع کنید در آرامگاه او. جماعت دیگری شروع می‌کنند به حاشیه‌سازی‌های دیگر و...
ولی همین جماعت در باقی روزهای سال کلا همه چیز زندگی‌شان آنور آبی می‌شود. مثلا به جای اسپندگان، ولنتاین برگزار می‌کنند و شهر را پر از خرس‌های قرمز و مشکی می‌کنند.
یا جماعت دیگری در آخرین روزهای پاییزی به جای شب یلدا گرفتند پیشاپیش به استقبال کریسمس می‌روند و در این بین افراد سودجو شروع می‌کنند به فروش اقلام این جشن غربی. کار به جایی رسیده که حتی فروشگاه‌های پت‌شاپ نیز برای حیوانات خانگی شروع به فروش درختچه کاج و اقلام اینچنینی می‌کنند.
جشن هالوین هم که چند سالی است در بین دختران و پسران مد شده و در خانه‌های خود اقدام به برگزاری این مراسم می‌کنند. در آخر باید بگوییم متاسفانه آنقدر که بعضی از هموطنان ما برای اینگونه جشن‌ها شور و شوق دارند خود مردم غرب ندارند.

^{نویسنده: نسیم بابایی}