دوشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۰ - ۲۱:۰۹
کد مطلب : 118434

از ادعا تا واقعیت

نشست سران ناتو با حضور بایدن رئیس جمهور آمریکا دیروز در بروکسل در حالی آغاز شد که...

نشست سران ناتو با حضور بایدن رئیس جمهور آمریکا دیروز در بروکسل در حالی آغاز شد که حاضران از یک سو بر مقابله با چین تاکید کردند و از سوی دیگر از طرح ۲۰۳۰ ناتو برای آنچه امنیت اعضا و جهان می نامند خبر دادند. حال این سوال مطرح است که این ادعاها تا چه میزان با واقعیت همخوانی دارد و ناتو می‌تواند ادعاهایش را اجرا سازد؟
نگاهی به وضعیت درونی ناتو چند نکته را نشان می‌دهد. نخست آنکه اختلافات در میان اعضای ناتو به شدت بالاست و بسیاری از اعضا حاضر به پذیرش طرح آمریکا برای افزایش سهمیه آنها در تامین هزینه‌های ناتو نمی‌باشند. آنها تاکید دارند که در شرایط بحران اقتصادی به جای رویکرد به نانو ترجیح می دهند تا ارتش خود یا تشکیل ارتش واحد اروپایی را محقق سازند.
دوم آنکه ملت‌های اروپایی نیز با نگاهی بدبینانه به ناتو نگاه کرده و تاکید دارند که بزرگان ناتو در حال سوء استفاده از سایر اعضا برای اهداف خود می باشند و آنها نباید هزینه این وضعیت را بپردازند.
سوم آنکه افکار عمومی جهان نیز دیگر ناتو را یک ناجی نمی داند. ناتوانی آن در تامین امنیت در افغانستان و نیز وضعیت بحرانی که در سایر نقاط جهان از جمله لیبی ایجاد کرده است از ناتو نه چهره یک ناجی بلکه یک اشغالگر ساخته است. در این شرایط می‌توان گفت که ناتو نه وفاق داخلی و نه مشروعیت بیرونی دارد و عملا ادامه حیات برای آن دشوار می‌باشد.
بر این اساس این سناریو مطرح است که ناتو با طرح ۲۰۳۰ و برجسته سازی دشمنی به نام چین تلاش دارد تا از یک سو حوزه فعالیت خود را از دامنه نظامی به حوزه اقتصادی گسترش دهد چنانکه در سال ۲۰۱۰ و ۲۰۱۶ نیز در این چارچوب و مباحثی همچون هسته‌ای و سایبری گام برداشت.
ناتو با دشمن سازی به دنبال توجیه افزایش بودجه نظامی و رضایت افکار عمومی غرب برای پذیرش استمرار وجود ناتو دارد تا شاید با این حربه بتواند بقای خود را حفظ نماید حال آنکه میزان بحران داخلی و خارجی آن چنان است کخ تحقق این امر با چالشهای بسیاری مواجه است و احتمال شکست آن دور از ذهن نمی‌باشد. 

نویسنده: علی تتماج

https://siasatrooz.ir/vdcipvaz5t1az52.cbct.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی