اخیراً آیتالله جوادیآملی از مراجع تقلید در سخنانی تاکید کرده است که ممکن است انقلاب با وجود اختلاس، حقوقهای نجومی و ربا با خطر مواجه شود.
وی با تاکید بر اینکه ما فرزندان حضرت امیر(ع) هستیم و با یک الله گفتن میتوانیم امور را اصلاح کنیم، گفت: همین آمریکا وقتی میگوید گزینه نظامی روی میز است عدهای حساب میبرند، اما وقتی خداوند به صراحت در مقابل «ربا» فرموده است گزینه نظامی من روی میز است عدهای هیچ ترسی به خود راه نمیدهند، در حالی که خداوند جدا در این مورد وعده عذاب داده است.
این سخنان نشان میدهد اکنون که در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی هستیم آفتهایی از درون کشورمان را تهدید میکند که میتواند منجر به افول آن و انقلاب مردمی شود.
این نکتهای بود که حضرت امام خمینی(ره) پیشتر نیز به آن اشاره کرده و تاکید فرموده بودند که «دنیادوستی با شعب مختلفش و بهویژه جاهطلبی ممکن است انقلاب و نظام اسلامی را به سقوط بکشد»
ایشان همچنین در سال ۱۳۶۰، در دیدار با اعضای شورای نگهبان ضمن طرح مسائل اساسی اقتصادی، به این نکته مهم اشاره نمودند: «امروزه ما گرفتار دو جریان هستیم; یکی آن جریانی است که همین که به نفع مستضعفین و محرومین سخن گفته میشود و از کاخ نشینها و غاصبین حقوق مردم صحبتی شود میگویند این همان کمونیسم است، و جریان دیگر این که وقتی گفته میشود خودسرانه اقدام به تقسیم زمین یا گرفتن اموال ننمایند، میگویند طرفداری از سرمایهدارها و فئودالها شده است; در حالی که همان طور که میدانید اسلام نه با سرمایهداران موافق است نه با کمونیسم، اسلام راه و رسم دیگری غیر از اینها دارد.
اهمیت مسائل اقتصادی در حدی است که قانون اساسی برای حفظ انقلاب یک فصل (فصل چهارم) را اختصاص به مسائل اقتصادی داده است. در مقدمه قانون اساسی نیز آمده است:
«در تحکیم بنیادهای اقتصادی، اصل، رفع نیازهای انسانی در جریان رشد و تکامل است نه همچون دیگر نظامهای اقتصادی تمرکز و تکاثر ثروت و سودجویی; زیرا که در مکاتب مادی اقتصاد خود هدف است و بدین جهت در مراحل رشد، اقتصاد عامل تخریب و فساد و تباهی میشود، ولی در اسلام اقتصاد وسیله است و از وسیله انتظاری جز کارایی بهتر در راه وصول به هدف نمیتوان داشت.»
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) یکی از علل سقوط و زوال حکومتها را تبذیر و هزینههای زیان بار اقتصادی معرفی مینماید. نگاهی به روش اقتصادی آن حضرت نشان میدهد که ایشان بر اساس عدالت و حقیقت به حق عمل میکردند و هیچ گونه تبعیض و امتیازی حتی برای خود و نزدیکانش قایل نبودند. زمانی که عقیل برادر وی تقاضای سه صاع (یک کیلو) گندم از بیتالمال کرد، از این کار امتناع ورزید و آهنی گداخته به دست او نزدیک کرد و فرمود: «ای برادر، در این مال چیزی جز آنچه به تو دادم حقی نداری، ولی صبر کن تا مالی از خودم برسد، آن گاه هر چه خواسته باشی به تو خواهم داد.»
دنیاطلبی آفت انقلاب
باید در نظر داشت، اگر ایمان مردم به ارزشهای دینی و آرمانهای اسلامی و پشتکار عملی آنان و رهبری داهیان ولایت دینی نبود هرگز انقلاب اسلامی ببار نمینشست و استمرار نمییافت.
در این میان اگر زندگی تجملی و روحیه تکاثرطلبی در میان عناصر انقلابی افزایش یابد این نیروها روحیه خود را از دست داده و داعیه دفاع از انقلاب و ارزشهای آن تضعیف میشود. شهید مطهری درباره انقلاب اسلامی مینویسد: «من تأکید میکنم اگر انقلاب ما در مسیر برقراری عدالت اجتماعی به پیش نرود، مطمئناً به نتیجه نخواهد رسید و این خطر هست که انقلاب دیگری با ماهیت دیگری جای آن را بگیرد...»
ایشان همچنین یکی از آفتهای مهم را تغییر دیدگاه که به معنی از دست دادن عدالت و اخلاص در مرحله تقسیم غنائم ودستاوردهای انقلاب می دالند و در باره آن می افزاید : تغییر دیدگاه به معنی امتناع عمدی درتحقق هدفهائی است که وعده آن در آغاز انقلاب به مردم داده شده بود.
باید در نظر داشت که گرايش به زندگي تجملي و روحيه تكاثرطلبي به ويژه در ميان عناصر انقلابي و مسئولان نظام، انگيزه دفاع از انقلاب و ارزشها را تضعيف ميكند و افراد را به زندگي شخصي و برآوردن نيازهاي تجملي مشغول ميسازد.
گسترش این تفکر اشرافیگری از جمله آفتها و آسیبهایی است که حقوقهای نجومی را رقم زده است و بدون تردید حقوقهای نجومی از مصداقهای بارز تهاجم به ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی محسوب میشود.
در چنین شرایطی مدیر انگیزهای برای تلاش مضاعف و محرومیتزدایی و تحمل سختیهای آن ندارد. تلاش برای اجرای عدالت و مبارزه با فقر و تبعیض و مفسدان اقتصادی با مدیر رفاه زده اشرافی تامین نمیشود و مدیران اشرافی شهد اشرافیگری را با همنشینی با فقرا و سختی دیدارهای مردمی معاوضه نمیکنند.
تجملگرايي مسئولان از زواياي مختلف انقلاب را تهديد ميكند، اولاً محرومان را در فشار روحي قرار ميدهد و مسئولين را از مردم جدا ميكند، ثانيا سبب افزايش هزينهها و اصراف ميشود که خود یکی از عوامل ويرانگر اقتصاد است. اين عمل سبب وابستگي بيش از پيش كشور به بيگانگان ميشود.
از سوی دیگر چگونه ميتوانيم از مردم انتظار ايثار و فداكاري داشته باشيم در حالي كه مسئولان حكومت در آرامش و رفاه كامل به سر ميبرند. اگر اعتماد و اطمينان مردم نسبت به رهبران، سلب شد، قابل جبران نخواهد بود.
حضرت امام رحمهالله درباره اخلاق و روش زندگي كارگزاران حكومت اسلامي ميفرمايد: ...آن روزي كه دولت، توجه به كاخ پيدا كرد، آن روز است كه بايد ما فاتحه دولت و ملت را بخوانيم. آن روزي كه رييس جمهور ما خداي نخواسته از آن خوي كوخنشيني بيرون برود و به كاخ نشيني توجه بكند، آن روز است كه انحطاط براي خود و براي كساني كه با او تماس دارند پيدا مي شود...
فسادهای سیاسی زمینهساز فسادهای اقتصادی
در عین حال باید در نظر داشت که رویکرد جناحی و سیاسی و اولویت دادن منافع حزب و جناح به منافع کشور موجب ایجاد فسادهای سیاسی شده که خود این فساد سیاسی در بعضی از دولتها بستر ساز فساد اقتصادی درون سیستمی میشود.
این فسادهای اقتصادی درون سیستمی گلوگاههای اقتصادی را به فساد میکشد.
از این رو بایستی برای حفظ انقلاب اصل فساد مورد مذمت و برخورد قرار گیرد و این که فساد در این دولت است و یا در گذشته بوده اهمیت ندارد، «فساد فساد است» و از جانب هر کس در هر دولتی که باشد مذموم است و باید با قاطعیت با آن برخورد شود.
رشوه معضلی که بایستی کاهش یابد
یکی از دیگرمواردی که بایستی مورد توجه قرار بگیرد، سوء استفاده از قدرت و همچنين رشوه از اموري است كه موجب فساد فراوان ميشود و عدالت اجتماعي را كه از اهداف اصلي انقلاب اسلامي است، مخدوش ميسازد. با پرداخت رشوه، كارها از غير مجاري قانوني خود انجام ميشود و هميشه آنان كه از امكانات مالي برخوردار هستند، از فرصتهاي موجود بيشترين استفاده را ميبرند. البته اين دو آفت در ممالك در حال توسعه با توجه به گستردگي دامنه فعاليتهاي دولتي و ضعف دستگاه قضايي و نظارتي، بيشتر به چشم ميخورد.
باید در نظر داشت همان گونه كه عدالت اجتماعي به عنوان يك آرمان از مؤلفههاي حركتآفرين در بروز و پيروزي انقلاب اسلامي نقش داشت، بيتوجهي به آن نيز ميتواند انقلاب را با شكست روبرو سازد.
اين معضل اگرچه در زمان کوتاه به طول كامل از بين نميرود ولي با وضع قوانين جديد و ايجاد محدوديت و اعمال تنبيه ميتوان آن را كاهش داد.
رهبر معظم انقلاب، حضرت آيتاللّه خامنهاي در مورد تأمين عدالت اجتماعي ميفرمايد: در اين مرحله از انقلاب، هدف عمده عبارت است از ساختن كشوري نمونه كه در آن رفاه مادي همراه با عدالت اجتماعي، توأم با روحيه و آرمان انقلاب، با برخورداري از ارزشهاي اخلاقي اسلام، تأمين شود. هر يك از چهار ركن اصلي ضعيف يا مورد غفلت باشد، بقاي انقلاب و عبور آن از مراحل گوناگون، ممكن نخواهد شد.
در نهایت
در نهایت باید گفت که فساد اقتصادی، تشریفات و تجملگرایی بزرگترین آفت انقلاب است و برای مصون ماندن از آسیب باید با مفسدان در هر دولتی برخورد جدی شود.
زمانی میتوانیم اقتدار وعظمت انقلاب را حفظ کنیم که فاسدان اقتصادی را معرفی و بیرون بریزیم و معتقد باشیم که فساد مانند خوره پایه انقلاب را بتدریج از هم میپاشد.