شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۳:۲۳
کد مطلب : 110081

حلوایتان شیرینی ندارد

انگلیس طی روزهای اخیر با تغییراتی در ساختار سیاسی همراه بوده است که در نتیجه آن ترزا می از مقام نخست وزیری کناره گیری و بوریس جانسون که...

انگلیس طی روزهای اخیر با تغییراتی در ساختار سیاسی همراه بوده است که در نتیجه آن ترزا می از مقام نخست وزیری کناره گیری و بوریس جانسون که سمت وزیر امور خارجه را نیز در کارنامه دارد، بر این کرسی تکیه زد. این تغییرات در ساختار سیاسی انگلیس در حالی رقم خورد که این کشور در عرصه داخلی با چالشهای اجتماعی و اقتصادی بسیاری همراه است و در عرصه اروپایی نیز مساله برگزیت و چگونگی توافق لندن و اروپا برای خروج انلگیس از این اتحادیه چالشی بزرگ برای ساختار سیاسی این کشور شده که نتیجه آن نیز سرنگونی دولت ترازمی بوده است؛ لذا تغییر در ساختار سیاسی انگلیس نه رویکردی اختیاری بلکه ناشی از وضعیت بحرانی این کشور است که تزلزل درونی وعدم موقعیت برتر منطقه ای و جهانی آن را نشان می دهد.
در کنار آنچه در باب تغییر در ساختار انگلیس مشاهده می شود یک نکته قابل توجه وجود دارد و آن مباحث مطرح شده درباره دیدگاه جانسون در قبال جمهوری اسلامی ایران است. رسانه های انگلیسی و عربی پردازش قابل تاملی در باب دیدگاه او مطرح کرده اند چنانکه برخی وی را دوست دار ملت ایران عنوان کرده اند و حتی به نقل از برخی مقامات عربی همچون الجبیر وزیر خارجه پیشین سعودی ادعای علاقه وی به ایران را سر داده اند.
جالب توجه آنکه حتی پدر جانسون نیز بر علاقه مندی پسرش به ایران اشاره و خواستار تعاملات وی با تهران شده است. این نوع رفتارهای رسانه ای چنان طراحی شده که نزد افکار عمومی از وی چهره ای مثبت و اهل گفت وگو و تعامل و حتی دوست دار ایران به نمایش گذارد، حال آنکه بررسی برخی حقایق نکات دیگری را آشکار می سازد.
نخست آنکه جانسون در مقاطعی سمت وزیر امور خارجه انگلیس را عهده دار بوده و حتی به تهران نیز سفر داشته است. مروری بر مواضع جانسون نشان می دهد که او خروج آمریکا از برجام را مثبت دانسته و در قبال برجام نیز بر اصل مقابله با ایران تاکید داشته و حتی مشارکتی فعال در تحریم های ضدایرانی داشته است.او همچنین بارها ایران را به نقض حقوق بشر متهم ساخته است. وی از حامیان بازگشایی پرونده های موشکی و منطقه ای به عنوان مکمل های برجام بوده است.
دوم آنکه بررسی تاریخی ساختار سیاسی انگلیس نشان می دهد که تصمیم گیری نه براساس نظرات فردی بلکه برگرفته از ساختار انگلیس علیه جمهوری اسلامی بوده و حتی تمام برنامه های آن در چارچوب اهداف آمریکا قرار می گیرد، لذا عملا نمی توان پذیرای نگاه مثبت انگلیس به تهران بود. به هر تقدیر جانسون بخشی از این ساختار است و نمی تواند ورای آن رفتار داشته باشد لذا جوسازی رسانه ای صورت گرفته برای مثبت جلوه دادن چهره وی جای تامل دارد.
با توجه به این حقایق جانسون برای آنچه رویکرد تعاملی با تهران نامیده می شود راهی طولانی در پیش دارد و پیش از هر چیز باید گام هایی بردارد. آزادسازی نفت کش ایرانی که در دزدی دریایی انگلیس در جبل الطارق توقیف شده و عذرخواهی از ایران به خاطر اقدام غیرقانونی نفت‌کش انگلیسی در تنگه هرمز که به توقیف آن منجر شد، اذعان بر لزوم اجرایی ساختن تعهدات انگلیس و اروپا در برجام و اقدام عملی و سریع در تحقق این مهم به جای دادن وعده های توخالی، پذیرش حق ایران مبنی بر اجرایی ساختن مصوبه شورای عالی امنیت ملی مبنی بر تعلیق گام به گام تعهدات برجامی در برابر بدعهدی طرف های مقابل، دست کشیدن از همراهی با آمریکا علیه ایران از جمله در حوزه تحریم ها، پایان دادن به زیاده خواهی های موشکی و منطقه ای و ... تنها بخش کوچکی از اقداماتی است که جانسون و تیم وی برای اعتماد سازی باید صورت دهند.
در این میان یک نکته مهم وجود دارد و آن درسهای تاریخی است که می‌تواند برای همگان از جمله جانسون تازه‌کار مفید باشد. امروز ششم مرداد ماه است روزی که در تاریخ انقلاب اسلامی روزی مهم و بسیار ماندنی است. در همین ایام در سال ۱۳۶۷ گروهک تروریستی منافقین و البته ارتش بعثی با تصور آشوب زده بودن شرایط ایران پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸، حملات گسترده نظامی علیه ایران را آغاز کردند. تجاوز گری آشکارا که هدف از آن اشغال ایران و سرنگونی نظام اسلامی بود، اما درعملیات مرصاد مردان و زنان ایران زمین چنان درسی به آنان دادند که دیگر هرگز توهم اشغال ایران را در سر نداشته باشند.
این روزها در حالی سالگرد آن حماسه بزرگ است که انگلیسی ها از جمله جانسون دو درس بزرگ از مرصاد را باید در خاطر بسپارند. 
اولا آنکه هر چند که عاملان آن تجاوزگری به ایران گروهک تروریستی منافقین و رژیم صدام بودند اما ملت ایران به خوبی می داند که همچون ۸ سال جنگ تحمیلی، نظام سلطه به ویژه آمریکا و انگلیس پشت پرده این تجازگری بودند.
انگلیس نمی تواند کتمان کند سلاح هایی را که در اختیار صدام برای کشتار مردم ایران قرار داد.
آنها همچنین نمی توانند این حقیقت را که گروهک تروریستی منافقین آزادانه در خیابان‌های این کشور فعالیت داشته و حتی حمله مسلحانه علیه سفارت ایران در لندن داشته اند، پنهان سازند. انگلیس همچون جنگ جهانی که با قحطی میلیون ها ایرانی را به کام مرگ فرستاد، در ملی شدن صنعت نفت کودتای ۲۸ مرداد را رقم زد و در دوران پهلوی برای حفظ غارت گری اش به حمایت از سرکوب مردم ایران پرداخت، در طول ۸ سال جنگ تحمیلی در کنار صدام بود، در عملیات مرصاد نیز با حمایت از منافقین و صدام نقش فعال داشته است و نمی تواند این جنایت بزرگ علیه ملت ایران را پنهان سازد و باید تاوان این حمایت‌ها را بپردازد.
ثانیا افرادی همچون جانسون باید این درس را از مرصاد آموخته باشند که ملت ایران در برابر متجاوزان و تهدیدکنندگان این سرزمین سکوت نخواهند کرد و هرگز تسلیم نمی شوند چنانکه در فتنه ۸۸ و نیز تحریم های ظالمانه غرب تسلیم نشد. اکنون که دوران جنگ اقتصادی و توطئه نفوذ است، ملت ایران در برابر جنگ افروزان خواهند ایستاد و با تکیه بر تولید داخلی و داشته های درونی در قالب مقاومت فعال و نیز تحقق تعلیق گام به گام برجامی پاسخی سخت به طراحان جنگ اقتصادی از جمله آمریکا و انگلیس خواهند داد. لذا جانسون باید بداند که با جوسازی رسانه ای و ادعای دوستی نمی تواند چهره سیاه انلگیس و شخص خود، نزد ملت ایران را تغییر دهد و سیاست وعده و ژست دوستانه دستاوردهای برای وی نخواهد دانست. آنها نیز مانند آمریکایی‌ها حلوایشان شیرینی ندارد، چرا که انگلیس در ایران هم ردیف آمریکا قرار دارد و خباثت آن اثبات شده و غیرقابل پنهان کاری است. 

نویسنده: قاسم غفوری

https://siasatrooz.ir/vdcivuazzt1azu2.cbct.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی

محمد
سلتم ، اول بخاطر قرار دادن صفحه نظر در این روزنامه ممنونم ،خواستم بگم ،مرصاد بزرگترین درسی که بما داد این بود هیچوقت به قطعنامه خا و قرارداد ها بچشم پایان کار نگاه نکنیم ،دوم با مقاومت جانانه مردم اسلام اباد باید درس گرفت که حضور مردم گره گشاست نه دردسر ، و مشگل ، و سوم اینکه ما باید بخودمون تکیه کنیم کسی که به امید همسایه نشست گرسنه میخوابد و چهارم، اینکه هنوز اروپایی ها و غربی ها ،نفهمیدن قدرت مردم متحد یک کشور از بمب اتم واسه اونها خطرناکتره