رژیم صهیونیستی بار دیگر حملات گستردهای را علیه غزه آغاز کرده که طی آن دههاد نفر شهید و زخمی شدهاند. در مقابل فلسطینیها نیز با پاسخ موشکی به مقابله با تجاوز صهیونیستها پرداختهاند. حال این سوال مطرح میشود که چرا صهیونیستها چنین حملاتی را آغاز کردهاند و در نهایت آنکه تحولات فلسطین چه پیامهایی را به همراه دارد؟
پیش از هر چیز باید به این امر توجه داشت که اقدام فلسطینیها پاسخ به تجاوزات صهیونیستها بوده لذا امری دفاعی است و نه تهاجمی. فلسطینیها همچون سایر ملتها حق دارند که از خود دفاع کنند و این رژیم صهیونیستی است که باید به جرم جنایت علیه بشریت مورد بازخواست جهانی قرار گیرد. دستاوردهای مقاومت با دستان خالی برای دفاع از خود قابل توجه است چنانکه مقاومت فلسطین با تشکیل اتاق عملیات مشترک، بیش از ۴۰۰ موشک در پاسخ به تجاوزات صهیونیستها به سرزمین اشغالی شلیک کرد. پاسخ موشکی مقاومت نشان داد که ارتش صهیونیستی همچنان در مسیر زوال حرکت می کند و ادعای توان برای جنگ بزرگ یک ادعای واهی است. هراس صهیونیست از توان مقاومت قابل توجه است چنانکه وزیر امور داخلی رژیم صهیونیستی از ترس موشکهای شلیک شده از نوار غزه، در یک پناهگاه در «بئرالسبع» پنهان شد.
در این میان نوع رفتار سازمان ملل در قبال غزه سوال برانگیز است.
این سازمان اقدامی برای کمک به غزه از سال ۲۰۰۹ محاصره این منطقه صورت نداده و در قبال تجاوزات صهیونیستها موضع گیری غیر اصولی داشته چنانکه هماهنگ کننده ویژه سازمان ملل در روند صلح خاورمیانه از تشدید اوضاع در نوار غزه به شدت ابراز نگرانی کرده و از تمامی طرفها خواست از خود خویشتنداری نشان دهند. نکته دیگر آنکه مواضع اروپا در قبال غزه غیر واقع بینانه و غیر اصولی است که نشانگر عدم رویکرد بشری اروپاست چنانکه سخنگوی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با صدور بیانیهای خواستار توقف شلیک موشکهای فلسطینیان از غزه به سرزمینهای اشغالی شد. غرب باید به جرم سکوت در برابر محاصره غزه و نیز حمایت از رژیم صهیونیستی بازخواست شود مسئله دیگر آنکه سکوت کشورهای عربی در برابر تجاوزات گذشته صهیونیستها به غزه و اشغال کرانه باختری زمینه ساز تجاوز اخیر بوده است. رویکرد کشورهای عربی به معامله قرن نه تنها موجب تحقق حقوق فلسطینیها نشده بلکه گستاخی بیشتر صهیونیستها را داشته که جنگ غزه نتیجه آن است
اما در باب اهداف صهیونیستها نیز چند نکته قابل توجه است. هدف صهیونیستها از تجاوز به غزه قدرت نمایی نتانیاهو در آستانه تشکیل کابینه است تا شاید با این حربه جریانهای افراطی را به همراهی در کابینه سوق دهد. سیاستی مقاومت فلسطینیها ان را به کابوس نتانیاهو و کل رژیم صهیونیستی مبدل میسازد. صهیونیستها با کشتار در غزه به دنبال باج خواهی در کرانه باختری هستند چنانکه این تجاوز همزمان با طرح آمریکا برای پذیرش سلطه صهیونیستها بر کرانه باختری است اما با مقاومت غزه این سیاست ناکام میماند.
صهیونیستها اخیرا از حمله به سوریه و لبنان گفتهاند و تجاوز به غزه را میتوان پیش زمینه این تجاوز دانست در حالی که ناتوانی در غزه نشانگر ناتوانی صهیونیستها در منطقه است صهیونیستها بحران منطقه را نقطه امن خود می دانند با از میان رفتن تروریسم، اکنون آنها نگران رویکرد جهانی به مقابله با این رژیم هستند لذا جنگ غزه را می توان برگرفته از خشم و ناتوانی صهیونیستها در حفظ تروریسم در منطقه دانست که آنها را به عمل مستقیم سوق داده است رژیم صهیونیستی در غزه و سعودی در یمن به کشتار کودکان میپردازند و این نشانگر ماهیت یکسان آنهاست که ریشه در سیاستهای ضد بشری آمریکا در منطقه دارد.
نویسنده: علی تتماج