جاده انقلاب مسیری سخت و پر از امتحانات و آزمایشات الهی است، مسیری است که هر کسی نمیتواند آن را تاب آورد و تا انتها طی کند اما مسیری است تضمینی برای رسیدن به بهشت و جاودانگی. مسیری که پر از سختی و فراز و نشیب و حتی ناسزا شنیدن از کسانی است که نمیشناسند و ندیدهاند تورا و شاید تحت تاثیر دشمنان درشتی هایی را حوالهات میکنند که چون برای خدا کار میکنی نباید از آنها ناراحت شده و ادامه مسیر را ترک کنی. مهم است بدانیم که جاده انقلاب را چطور میتوان شناخت و ثمره پایبندی به این مسیر را چطور میتوان مشاهده کرد؟!
اینها سوالاتی است که میتوان با توجه به نزدیک شدن به سالگرد ملکوتی شهادت سردار حسین همدانی پاسخ آن را در زندگی این مجاهد فیسبیلالله یافت.
تقوای دینی و سیاسی
شاید اولین نکتهای که برای قدم گذاشتن در مسیر انقلابیگری لازم است داشتن تقوای دینی و سیاسی است بدین معنا که همه تصمیمات اظهارنظرها و کارهای دینی و سیاسی تنها برای رضایت خداوند و با درنظر گرفتن خواست و مصلحت خدا باشد نه خوشآمد همحزبی و هم دستهای و... .
زندگی شهید همدانی سرشار از این قسم تصمیمات است، خصوصا در بزنگاههایی که تصمیمگیری در لحظه و پایبندی عملی به انقلاب را باید نشان داد. او در ماجرای جنگ تحمیلی حضور در کردستان، حل مشکلات کوی دانشگاه و تذکر به آشوبگران، روشنگری درباره فتنه ۸۸ و حضور در میدان مردانگی مبارزه با داعش در سوریه همواره نشان داده که انقلابیگری را از بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب و آنانی که صادقانه و خالصانه در راه انقلاب و میهن جانفشانی کردند به خوبی فراگرفته و تا شهادت که بالاترین پاداش الهی به مجاهدان مسیر حق است رسیده است.
پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی انقلاب اسلامی
جاده انقلاب آزمونی وقت و بیوقت دارد برای سنجدیدن پایبندی مدعیان حضور در آن مسیر، بر همین اساس کسانی که میخواهند در جاده انقلاب پیش روند باید دائما آماده آزمایشهای الهی برای سنجش پایبندیشان به مبانی و ارزشهای انقلاب اسلامی باشند. آنهایی که در جاده انقلاب پا میگذارند میدانند که اگر لازم باشد باید به میدان رزم رفته و در لباس رزمنده از تمامیت ارضی و اهداف و ایدئولوژیهای انقلاب دفاع کنند، و در جایی که لازم است لباس خدمتشان را با کسب علم و یا حتی تغییرمیدان خدمت در خارج از مرزها گسترش دهند.
سردار همدانی در این زمینه نیز مانند یک انقلابی تمام عیار بودند، در میدان جنگ داخلی، در زمان فتنه داخلی و در میدان سوریه همواره مانند سربازی آماده باش در مسیر انقلاب گام برداشته و بدون وقفه پیش رفتند، نه حضور در جبهه باعث شد که دین خود را به انقلاب ادا شده تلقی کنند و نه حتی شهادت در سوریه، برای همین است که در وصیتنامه این شهید بزرگوار قید شده که خود را بدهکار انقلاب میبیند و از خانواده هم خواسته که همین احساس را نسبت به انقلاب داشته باشند. پسر سردار همدانی هم در گفت و گویی که با سیاست روز درباره ویژگی اخلاقی پدرشان داشتند بارها بر همین موضوع تاکید کردند که همسر شهید با تبعیت از این وصیت پدر شهیدشان در مسیر حضور در کنار خانواده شهدا و کمک به آنها قرار گرفته و تلاش میکنند.
شجاعت؛ ایمان به وعدهی الهی
شجاعت منطقی و با برنامه یک انقلابی با عملیاتی کردن آنچه از کلاس انقلاب آموخته در میدان ظهور مییابد. اما مهمترین مولفه انقلابی واقعی نه از بن بستهای مقطعی در دل هراس راه میدهد و نه از حضور در میدانهای سخت میترسد. انقلابیگری با اعتقاد قلبی و ایمان به وعده الهی که پیروزی مجاهدین در مسیر الهی حاصل میشود نکتهای که هر کسی نمی تواند در آن مسیر پیش رود.
اما سردار همدانی در این مسیر هم پیشگام بود و با حضور به موقع در مقاطع حساس بدون توجه به تعدد همراهان و نیش و کنایه های بدخواهان ثابت کرد که در این وجه نیز به خوبی میتواند انقلابی بودن خود را به رخ همگان بکشد.
سردار همدانی جزو نخستین افرادی بود که در زمان بحران سوریه بدون فوت وقت و بیتوجه به برداشتهای کجاندیشان به کمک مستشاری مردم بیپناه این کشور در قبال جنایات وحشتناک تروریستها پرداخت. سردار همدانی در بخشی از وصیتنامهاش با اینکه شهید شده است اینطور به فضل خداوند امیدوار است که مینویسد: «خدا کند که در موقع جان دادن راضی باشد خدای مهربان و خودم به رحمت او امیدوار هستم نه به عملکرد خودم.»
ایمان به فضل خداوند و مسیری که در آن گام نهاده میشود هم جزو خصوصیاتی است که انقلابیون واقعی باید در آن سرآمد بقیه باشند و برای همین نیاز است که ایمان قلبی و شجاعت عملی را تمرین کرد.
بدون رودربایستی عمل کردن
جاده انقلاب جاده رودربایسی با اقوام و بستگان و همطیفیها و همسایه و... نیست، جادهای است که باید در آن عادلانه، خردمندانه، دقیق، دلسوزانه، منصفانه، قاطعانه و بدون رودربایسی عمل کرد و از حرکت در این مسیر پشیمان نبود. در مسیر انقلاب قطعا از اطرافیان و نزدیکان و دوستان صمیمی هستند افرادی که مسیر برایشان سخت و دشوار است و قصد منحرف کردن و یا بیتوجه کردن انقلابیون را دارند، انقلابی واقعی حتی اگر فرزندش در مسیر خلاف انقلاب واقع شود تردید در دلش برای ادامه مسیر ایجاد نمیشود مانند آیتالله جنتی که خود برای اصلاح و یا حتی مرگ فرزند در جهت ناامیدی از اصلاح دعا میکردند و پیشگام بودند.
سردار همدانی نیز در طی سالهای متمادی حضور در صف مقدم انقلابیون قطعا دوستان و همرزمهای زیادی را دیدند که در طی جاده انقلاب خسته و از ادامه راه انصراف دادند اما همه این رفتارها و صحبتها مانعی برای بهانهتراشی و ترک مسیر انقلاب نشد تا نهایتا به شهادت رسیدند.
انقلابیگری برای همهی دورانها
برخی فکر میکنند انقلاب برای دهه ۵۰ بود و بعد از پیروزی انقلاب و پایان جنگ تحمیلی نیازی به ادامه انقلاب وجود ندارد، از همینرو خود را سرگرم کارهای حاشیهای و تشریفاتی و زرقوبرق مادی میکنند و رفته رفته از مسیری که در آن واقع شدهاند دور میشوند، اما باید دانست که انقلاب برای همه دوران است و مسلمان واقعی قبل و بعد از پیروزی انقلاب روحیه انقلابیگری خود را حفظ میکند و در همین مسیر طی طریق خواهد کرد.
سردار همدانی هم همانطور که از زندگی او پیداست فردی است که در همه دورانهای انقلاب کنار مردم بودهاند و برای آسایش و آرامش مردم و اهداف جمهوری اسلامی تا پای جانشان تلاش کردند. نکته مهم در این زمینه توجه به این است که یک انقلابی در هیچ وضعی نباید از پیگیری اهداف بزرگ انقلاب و مردم منصرف شود یا به وضع موجود رضایت دهد و البته این را باید بداند که انقلابیگری تنها با شمشیر گرفتن و جنگ کردن در میدان قتال نیست؛ انقلابیگری شامل جهاد فکری، جهاد عملی، جهاد تبیینی و تبلیغی، و جهاد مالی است که هر یک در زمان مقتضی خود و در کنار هم میتواند فرد را در جاده انقلاب پیش برده و باعث شود که به جاودانگی نهایی برسد. انقلابی واقعی میداند که حتی اگر به ضرب گلوله دشمن شهید نشود مجاهدتی که در مسیر علمآموزی برای رضای خدا و پیروزی امت اسلامی داشته بیاجر نخواهد ماند و حتی در این مسیر مردن او هم از سوی پروردگار پاداشی کمتر از پاداش شهیدان در میدان نبرد نخواهد داشت.
نویسنده: مائده شیرپور