فرهنگنامه انقلاب دارای واژگان بیشماری است که یک ویژگی خاص دارند و آن اینکه هرگز کهنه و قدیمی نمیشوند و هر روز پویایی جدیدی در آنها نمود مییابد. شاید سایر فرهنگ لغتها پس از یکبار خواندن به قفسه کتابخانهها اما فرهنگ لغت انقلاب را همواره باید مرور کرد و خواند چراکه هر روز به فراخور زمان خویش دارای کارکردهای بسیار بوده و چراغ راهی برای حرکت در مسیر صحیح هستند.
در میان واژگان موجود در فرهنگ انقلاب، کلید واژهای به نام حزبالله و حزباللهی به چشم میخورد که همزمان با آن سوالاتی به ذهن میرسد. حزباللهی کیست؟ چگونه میتوان حزبالهی بود؟ چگونه میتوان حزباللهی و غیرحزبالهی را از هم تشخیص داد؟ ویژگیهای حزبالهی بودن چیست ؟ و این دست سوالان ذهن را به خود مشغول میکند.
برای پاسخ به این سوالات راهکارهای بسیاری مطرح میشود اما به نظر میرسد برای درک صحیحتر این مسئله و شناخت صحیح اینکه واقعا چه کسی حزباللهی و چه کسی نیست مروری بر اوایل انقلاب و حتی دوران دفاعمقدس میتواند مسئلهای قابل تامل است. شواهد و فتارهای آن دوران نشان میدهد که افراد از به کار بردن واژه حزباللهی هستم ابا میکرده و تلاش داشتند تا در پیش دیگران از بیان گفتاری این ماهیت دیدگاهی خود خودداری کنند و همواره خود را از دیگران پایینتر میدیدند. آنان روزها افراد برای گرفتن پست و سمت رفابت نمیکردند بلکه به دنبال افرادی بودند که از نظر آنها بهتر امور را اداره میکردند و همواره سعی داشتند تا اصل اصلح بودن را رعایت کنند. البته در جایی مانند جبهههای جنگ این اصلح بودن معنای دیگری داشت و آنها با این عنوان که دیگران برای زنده ماندن اصلحتر هستند خود در خط مقدم نبرد حاضر میشدند. جالب است آن روزها ظاهر و نوع پوشش افراد چنان بود که در نگاه نخست تصوری منفی از آنها در ذهن ایجاد میشد اما در وادی عمل چنان بودند که تمام آن تصورات را باطل و اعتماد همگانی را به خود جلب میکردند. آن روزها ظاهر افراد شاید حزباللهی نبود اما درونشان سراسر حزباللهی بود و این امر قشر و یا ساکنان منطقهای خاص را در بر نمیگرفت بلکه در هر حرفهای و هر نقطهای از کشور میشد این افراد را یافت که بدون هیچ ادعایی به تحقق حزبالله و حزباللهی بودن پرداختند.
شاید این روزها در آسیبشناسی مسئله حزباللهی بودن باید به آن توجه داشت آن است که حزباللهی بودن از مسیر رفتاری به شکل ظاهری و پوشش تغییر جهت ندهد. اینکه افراد ظاهری حزباللهی داشته باشند و مانند آنها صحبت کنند قطعا نمیتواند معیار درستی برای تحقق حزباللهی بودن باشد بلکه رفتار و عملکرد افراد است که ملاک حزباللهی بودن و خارج از این جرگه بودن را نشان میدهد چنانکه بسیاری از کسانی که به عنوان مدافع حرم و حریم جان خویش بر دست گرفته و به سیل شهدا پیوستند جوانانی بودند که ظاهرشان هرگز با جوانان دوران انقلاب و دفاعمقدس همخوانی نداشت اما دلشان و رفتارشان حزباللهی بود و در این راه نیز به درجه بالای شهادت نائل آمدند.
نویسنده: مهدیس پارسا