دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در یادداشتی، قاطعیت دولت در امور داخلی کشور و اقتدار در عرصه بینالمللی را مورد تأکید قرار داد و افزود: مردم از شنیدن شعار خسته شدهاند.
متن یادداشت محسن رضایی که در صفحه شخصی اینستاگرام خود منتشر کرده به شرح زیر است:
کشور ما نیازمند جدیت و اقتدار است، چه در برخورد با فیشهای حقوقی، چه در پاسخ دندانشکن به الجبیر و چه در حفاظت از محیطزیست.
مردم از شنیدن شعار و شعار و شعار خسته شدهاند. آنان انتظار دارند خودروهای کشور با کیفیت شوند و با سازندگان خودروهای بیکیفیت به طور جدی برخورد گردد. مردم انتظار دارند که دزدان و قاچاقچیان از دولت بترسند و مردم میخواهند آمریکا وادار شود که تعهداتش را در برجام عمل کند و آن را نقض نکند.
مردم به درستی از مسئولان کشور انتظار دارند در امور داخلی قاطعیت نشان دهند و در عرصه بینالمللی نیز اقتدار داشته باشند. کمی تعامل در این سخنان نشان میدهد که رویکرد شعارزدگی به افت این روزهای مسئولان مبدل شده است.
این درحالی است که آنچه باعث به ثمر نشستن انقلاب اسلامي شد، ازخودگذشتگي، صداقت در کردار و گفتار، اعتقاد به باورها و ارزش هاي اسلامي، پرهيز از شعارهاي عوام فريبانه، اشتياق خدمت به کشور و ملت، از سوي افرادي بود که هيچگاه چشم طمع به دستاوردهاي انقلاب نداشتند.
کارکرد دو سویه شعار
شعار به خودی خود کارکردی دو سویه دارد. همان طور که کمک به ایجاد و تدوین نقشه راه میکند و موجبات انگیزش را فراهم میآورد اما به خاطر وجه آرمانگرایی که در آن نهفته است، اگر عمل ضمیمه آن نباشد علاوه بر اینکه به نوعی کارکرد روحیهبخشی خود را از دست میدهد، کاربردی معکوس پیدا کرده و طی فرآیندی افراد مبتلا را به اغمایی فرو میبرد که خصیصه آن این است که این افراد حقایق را میبینند، اهداف را میدانند اما بخاطر نوعی مدهوشی، در حالت تعلیق فرو میروند و همین، موجب کرختی و در نهایت از دست دادن سنگرها یکی پس از دیگری میشود.
از آن طرف، این بلا نوعی بلای خاموش است که به مرور در ضمیر فرد ریشه میدواند با این توضیح که افراد مبتلا چون شعار را در ذهنشان نشخوار میکنند و پس ذهنشان بدان اذعان دارند، با خود فکر میکنند در حال حرکت و مهم تر از آن رسیدن به هدف هستند. این در حالی است که اگر به خود بیایند، هدف را خیلی دور مییابند و متوجه خواهند شد.
مدیریت اجرایی کشور دچار شعارزدگی شده است
در حال حاضر نباید فراموش کنیم که مشکلات کشور در شرایط کنونی ریشه در سوءمدیریت برخی مدیران اجرایی دارد و این درحالی است که امروز مشکلات کشور با سردادن شعار از سوی مدیران حل نمیشود.
در حال حاضر ناتوانی مدیران و اجازه دادن به برخی اعمال نفوذها در تصمیمگیریهای اجرایی، زمینهساز بروز و تشدید مشکلات در جامعه شده است.
در عین حال طرح برخی شعارها و عدم انجام آنها خود به خود اثرات منفی بر جامعه تحمیل میکند و موجبات نگرانی مردم را پدید میآورد. در این میان برخی به جای آنکه بخواهند در قبال مسئولیت خود پاسخگو باشند و تکلیفهای محول شده را انجام دهند، مسائل حاشیهای را مطرح میکنند.
باید در نظر داشته باشیم که سردادن شعار در زمانهای خاصی کاربرد دارد اما مشکلات امروز جامعه با سردادن شعار حل نمیشود. مردم پس از شعار از مدیران انتظار کار و عمل دارند، پس از طرح شعار، اگر عملی انجام نشود و تغییری و تحولی در حوزه کاری مدیر به چشم نیاید، مردم به بخشهای مدیریتی کشور بدبین خواهند شد بنابراین باید معضل شعارزدگی از حوزه اجرایی کشور حذف شود.
مسئولان در حد توان تلاش کنند
برخی مدیران اجرایی در زمان بروز مشکلات به دنبال این هستند که مدیران قبلی یا دیگر دستگاهها را به عنوان مقصر معرفی کنند تا سوءمدیریت آنها نمایان نشود. اگر مسئولان و مدیران اجرایی کشور به جای وقت گذاشتن برای کارها و مسایل حاشیهای و آنچه در گذشته روی داده است، در حد توان خود برای حل مشکلات امروز تلاش و تصمیمات عاقلانه در چارچوب قانون اتخاذ کنند چون در این قالب بسیاری از مشکلات حل میشود و پیشرفتهای خوبی برای کشور به دست میآید.