رئیسجمهور در مراسم تجلیل از خادمان قرانی گفت: صبر و حلم برای صلح سختتر از صبر و استقامت در میدان جنگ است و امام حسن(ع) مظهر صبر برای صلح بود.
وی افزود: امام حسن(ع) مظهر حلم و صبر بود. صبر و حلم برای صلح، سختتر از صبر و استقامت در میدان جنگ است.
روحانی با بیان اینکه "امام راحل هر دو این حالات یعنی صبر و حلم در صلح و صبر و استقامت در میدان جنگ را تجربه کرد و ما هر دو را در امام دیدیم"، اضافه کرد: شجاعت امام در سالهای آغاز انقلاب و دوران دفاعمقدس و صبر و حلم ایشان در دوران پایانی جنگ در پذیرفتن صلح بهگونهای بود که کسانی که در متن امور بودند، میتوانند سختی این صبر و شجاعت را درک کنند.
رئیسجمهور با اشاره به حدیثی از پیامبر اسلام(ص) که در آن یک شب ایستادگی در میدان نبرد و در راه دفاع از سرزمین را بالاتر از شب قدر میداند، گفت: از جان گذشتن و شجاعت در میدان نبرد، کار دشواری است، اما با این حال تحمل صلح بسیار دشوارتر از جنگیدن است و این در حالی است که امام(ره) برای دوران انقلاب و جنگ هرگز نگفت که جام زهر نوشیدم، اما در زمان صلح این مطلب را بیان کرد.
روحانی با اشاره به اینکه شهامت بسیار زیادی میخواهد که انسان برای مصالح جامعه اسلامی در برابر دشمنان دست صلح دراز کند، افزود: امام حسن(ع) برای دین خدا و امت اسلام این کار را کرد و با صلح خود شمشیر و نیزهای را تحمل کرد که بسیار دردناکتر از شمشیر و نیزه در میدان جنگ بود.
اظهارات رئیس جمهور در حالی در این باره بیان میشود که ایشان پیشتر از این نیز به این مطالب اشاره کرد و بسیاری بر این باورند که دیدگاههای سازشکارانهای که در برخی مقامات دولتی مشاهده میشود ناشی از مقایسه این دیدگاهها با ماجرای صلح امام حسن (ع) است.
صلحی تحمیلی
در حقیقت به نظر میرسد این اظهارات در حالی بیان میشود و بسیاری هستند که سعی دارند ازاین صلح دستاویزی بسازند تا بگویند صلح امام حسن و معاویه یک نمونه از اتفاقات تاریخ اسلام است که به ما میگوید با دشمن هم باید صلح کرد.
اما ماجرا آنجاست که این گروه از دیگر مسائل آن صلح سخن به میان نمیآورند و نمیگویند که چه شد امام حسن مجتبی(ع)تن به صلح ناخواسته و اجباری داد.
نگاه به شاخصهها و ویژگیهایی که امام حسن مجتبی از مردم زمانه خود دارد نشان از اوضاع بسیار آشفتهای میدهد که شاید در مقایسه با هیچ برهه دیگری از تاریخ نباشد. بیتردید صلح امام(ع) خاری در چشم و استخوانی در گلوی آن بزرگوار بود، اما چارهای هم نداشت.
مهمترین و اساسیترین دلیلی که امام حسن مجتبی(ع) با معاویه صلح کرد سستی مردم در حمایت از امام بود.
نگاهی به تاریخ نشان میدهد که امام حسن مجتبی(ع) تدارک جنگ با معاویه دیده و آماده جنگ با وی شده بود اما مردم آن زمان از امام خود حمایت نکردند.
هنگامی امام حسن مجتبی(ع) برای جنگ با معاویه اعلام بسیج نمود که استمرار کار حضرت علی(ع) بود خود به نخیله رفت و ۱۰ روز در آنجا ماند. در این مدت چهار هزار نفر حاضر شدند در حالی که سپاه معاویه دهها هزار جنگجو داشت و اکثر اهل کوفه به معاویه نامه نوشتند که ما با تو هستیم.
علاوه بر این ماجرا، ماجراهای دیگری نیز در تاریخ اسلام به چشم میخورد که نشان از بیوفایی مردم نسبت به امام حسن داشت.
بارها امام حسن برای مقابله با معاویه از مردم یاری خواستند اما با مشاهده پراکندگی اصحاب و در هم ریختگی سپاه خود از یک سو و از سوی دیگر تجربهای که از رفتارهای این مردم با پدرش مشاهده کرده بود از سوی دیگر ایشان را واداشت که از جنگ کنارهگیری کنند.
یکی از دیگر دلایلی که حضرت امام حسن مجتبی(ع) از جنگ منصرف شدند، حفظ جان شیعیان بود. ایشان هنگامی که دیدند مردم چگونه پشت او را خالی کردند، برای نجات جان شیعیان در پیمان صلحی که معاویه آن را امضاء کرد، تعهداتی را از او به عنوان خلیفه گرفت تا تعدی و تعرضی به شیعیان نشود.
با این حال تاریخ نشان داد که معاویه نیزبرای تعهداتی که در پیمان صلح با امام حسن(ع) داد، پایبند باقی نماند و پس از مدت کوتاهی همه عهدی که با امام حسن مجتبی بسته بود، زیر پا گذاشت که مهمترین آن نشاندن یزید به جای خود بود.
درس تاریخی
در مرحله اول باید در نظر داشت که و مردم ایران اسلامی همچون مردم کوفه در زمان امام حسن مجتبی(ع) نیستند که پشت امام خود را خالی کردند تا اینکه حضرت بفرمایند؛ حاضرم ۱۰ تن از شما را با یکی از یاران معاویه عوض کنم. آنها در باطل خود از شما که در حقید استوارترند.
از سوی دیگر باید دانست همانطور که معاویه بر عهد خود پایبند و پابرجا نماند، اکنون آیا آمریکا بر سر عهد و پیمانی که با ایران بسته است، پابرجا و پایبند میماند.
درسی که امام حسن(ع) در صلح با معاویه به ما نشان داد اعتماد نکردن به طرف مقابل حتی اگر با او پیمان امضا کرده باشی بود.
حال با استفاده از این درس آیا میتوانیم بگوییم که جمهوری اسلامی ایران با گذشت نزدیک به ۴۰ سال از عمر خود در شرایط ضعف قرار دارد؟ که اگر در شرایط ضعف قرار داشت بدون تردید دشمن برای حمله درنگ نمیکرد.
در چنین شرایطی ایجاب میکند که ایران قدرتمند و مقتدر تن به مذاکره و سازش ندهد. اگر آبی از مذاکرات هستهای با آمریکا برای ایران گرم شده بود، ابایی برای ادامه مذاکرات برای رسیدن به یک فهم و درک مشترک در دیگر مسائل نبود اما شاهد هستیم که دشمن ایران هر روز با تصویب یک قطعنامه و قانون تحریمهای شدیدتری را نسبت به ایران اعمال میکند.
در این شرایط میتوانیم نتیجه مذاکراتی که سالها ادامه داشته است و اکنون به توافق هستهای انجامیده، با رفتار و بدعهدی معاویه مقایسه کنیم.
صلحی که امام حسن مجتبی(ع) انجام داد، تحمیلی بود. احادیث و سخنانی که از امام حسن مجتبی(ع) دیده میشود ناخرسندی خود را از آن صلح اعلام کرده است.
البته قرار نیست ایران آغازگر جنگی باشد، مخالفت با سیاستهای نظام سلطه و استکبار، تلاش برای حمایت از مردم مظلوم جهان اسلام و دیگر آزادیخواهان جهان، دفاع از ملت خود و پیشرفت برای ارتقای همه جانبه سطح زندگی مردم کشور از اهداف و برنامههایی است که تا اندازه زیادی به دست آمده است.
اما مردم ایران مردمی نیستند که تن به ذلت بدهند و قرارداد و پیمانی را امضا کنند که طرف مقابلش پایبند به هیچیک از آن عهدهای داده شده نباشد. سازشی که در نظر برخی در داخل وجود دارد، همان است که آمریکا انتظار آن را دارد. باید در نظر داشت که امریکا با ایران سر سازش ندارد و اگر ایران در مقابله گزافهگوییها و قلدرنماییهای امریکا و تحریمهای این کشور کوتاه بیاید نه وعدههای انجام شده از سوی غرب محقق نمیشود بلکه ایران داشته خود را نیز از دست میدهد.
صلح و سازش با دشمنی که به هیچیک از قوانین بینالمللی و پیمانها پایبند نیست و از حوادث تروریستی در ایران ابراز شادمانی میکند، نه تنها با عقلانیت در یک جا نیست بلکه هزینههای گزاف نیز دارد.
پذیرش قطعنامه
روحانی در بخشی دیگر از سخنان خود به ماجرای پذیرفتن قطعنامه ۵۹۸ از سوی حضرت امام(ره) و جام زهری که او در نامه خود به آن اشاره کرده است پرداخته است.
اما باید دانست که امروز پس از گذشت سالها از پایان جنگ تحمیلی و رحلت حضرت امام برخی از حقایق آشکار شد که نشان میدهد در آن زمان برخی از فرماندهان و مسئولین بودند که بستر جام زهر را برای امام(ره) مهیا کردند.
بسیاری از آنها به امام نامه نوشتن و حضورا اعلام کردند که ایران مجبور به پذیرفتن قطعنامه است و ایشان را مجبور به پذیرش قطعنامهای کردند که حضرت امام از آن به تعبیر نوشیدن جام زهر یاد کردند.
دلایل واسناد مخالفت حضرت امام(ره) با قطعنامه ۵۹۸ هم موجود است، همه شواهد حاکی از آن است که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران با پذیرش قطعنامه مخالف بود.
از جمله اینکه هنگامی که عراق و نیروهای مستقر منافقین در این کشور بار دیگر به ایران حمله کردند و حضرت امام فرمان داد تا همه برای نجات کشور به جبههها بروند، رهبر کبیر انقلاب گفت؛ اگر میدانستم مردم اینگونه پای کار هستند، قطعنامه را نمیپذیرفتم.
پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی امام(ره) نشان صلحطلبی و سازشکاری ایشان نبود، تعبیر جام زهر برای پذیرش آن قطعنامه نشان از تحمیلی بودن آن بود. قطعنامهای که بیشتر در داخل و از سوی برخی سازشطلبان بر آن تأکید میشد.
در نهایت
در نهایت آنچه که از مردم کشورمان در زمان حال میتوان در نظر گرفت این است که این مردم به هیچ قیمت پشت ولی امر خود را خالی نمیگذارند و خواهان عزتی هستند که نه تنها هشت سال در طول جنگ تحمیلی به پای آن خون ریختهاند بلکه هنوز هم خونهای بر زمین جاری شده جوانان این مرز و بوم گواه بینقص و رد نشدنیای از این مدعاست.
چطور میشود چنین ملتی را با ملت زمان امام حسن قیاس کرد این مردم سالهاست که انقلاب را با چنگ و دندان از دست بیتدبیری برخی خواص حفظ کردهاند و سالهاست که دشمن با هیچ تطمیعی نتوانسته آنها را از آرمان خود برهاند.
این کملطفی است بدون توجه به شرایط و واقعیتهای زمان حاضر این مردم را با مردم زمان امام حسن(ع) مقایسه کرد.