هرچند اغتشاشات اخیر تهران و دیگر شهرهای کشور با رنگ و بوی اعتراضات اقتصادی کلید خورد اما شواهد و قرائن متقن نشان میدهند که کنترل ناآرامیهای روزهای گذشته، به دست مخالفان نظام و کشور افتاده است. وقتی اواخر هفته قبل، تصاویر و ویدیوهای اعتراضات مشهد در شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای پیدا کرد، این گمانه به شدت تقویت شد که بدخواهان زخم خورده انقلاب اسلامی بر موج گلایههای ناشی از گرانی، تورم، بیعدالتی و فساد خواهند نشست و روند تحولات را از فاز «مطالبهگری مشروع» به سمت «نافرمانیهای خشن مدنی» سوق خواهند داد. نکته جالب ماجرا اینجاست که مبدأ اصلی تحولات روزهای گذشته، یومالله ۹ دی بود و پیام این اتفاق آن بود که سرویسهای اطلاعاتی غربی، عبری، عربی روی سالگرد خاموش شدن آتش فتنه ۸۸ حساسند و نمیخواهند که این روز به نقطه عطفی برای تاریخ انقلاب تبدیل شود.
اما مهمتر از جولان پادوهای خارجی و عربدهکشی آنها در شهرهای ایران اسلامی، عوامل و دلایلی است که سبب بسترسازی خروج دجالهای نظام سلطه شده است. ماجرا از آنجا آغاز شد که جماعتی در بدنه حاکمیت، اینگونه تصور یا وانمود میکردند که باطلالسحر مشکلات اقتصادی، زدن پلهای ارتباطی با غرب و فتح باب گفتمان در زمینههای مختلف است. به گمان این عده، مشکلات راهبردی انقلاب اسلامی با غرب، ناشی از سوء تفاهم و فقدان دیپلماسی فعال بوده و برخلاف آنچه تبلیغ میشود، آنچنان جدی هم نیستند! با این پیشفرض نادرست، برخی تلاش کردند غربیها را به صلحطلب بودن جمهوری اسلامی متقاعد کنند و این در حالی بود که کشورمان در طول قرنهای گذشته، آغازکننده هیچ جنگی نبوده و تا جایی که تاریخ به یاد دارد، همیشه قربانی تهاجم بیگانگان از جمله جنگ تحمیلی بوده است.
کار به اینجا ختم نشد و برای اینکه آمریکا و اروپا مطمئن شوند که واقعا هیچ ریگی به کفش انقلاب اسلامی نیست، مسئله توافق هستهای به طور جدی در دستور کار قرار گرفت و «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) به تصویب رسید. نوبت به اجرای تعهدات که رسید، با فراموش کردن بدعهدیهای حریف در طول قریب به ۴ دهه گذشته، همه پیشپرداختها انجام شد ولی طرف مقابل از پایبندی به تعهداتش شانه خالی کرد. آمریکا و اروپا بنا بود در قبال محدود کردن بخش قابل توجهی از فعالیتهای هستهای، گروه ۱+۵ تحریمهای غیرقانونی که بر اقتصاد و معیشت کشور سایهاند اخته بود را بردارند ولی نه تنها مهمترین حوزه تحریمی یعنی محدودیتهای مالی و بانکی برداشته نشد، بلکه مقامات کاخ سفید با سکوت معنادار اروپا، مدعی شدند ایران به الزامات برجامی خود پایبند نبوده و حتی سخن از خروج از توافق هستهای به میان آوردند! در نهایت، پس از اینکه ترامپ، پایبندی ایران به برجام را تایید نکرد، ارکستر سنا، مجلس نمایندگان و کاخ سفید، سمفونی شوم «کاتسا» را به اجرا درآوردند و بیسابقهترین و شدیدترین محدودیتها را در قالب تحریمهای جدید اعمال کردند که این قصه کماکان ادامه دارد.
بنابراین، سنگ بنای کجی که شاقول آن چشم دوختن به آن سوی مرزها برای رونق اقتصادی بود، موجب شد تا دیوار وضعیت کنونی کشور، سست و ناایمن بالا رفته و با فراموش کردن توانمندیهای داخلی که در نسخه شفابخش «اقتصاد مقاومتی» بر آن تاکید شده است، مقدمات تحولات نامیمون اخیر در کشور رقم بخورد. سوال اینجاست که اگر واقعا و به دور از شعارزدگی به دنبال رونق اقتصادی منهای سیاستهای نئولیبرالیسم بودیم، آیا کار به اینجا میرسید که بجای اتکاء به پتانسیل عظیم صنعتگران و کشاورزان به برداشت از «صندوق توسعه ملی» چشم دوخته شود و عرصه چنان به مردم تنگ آید که دست به اعتراض بزنند؟!
برخی از مسئولین که از قضا دستاندرکار اجرای نقشه راه اقتصاد مقاومتی هستند، با تاکید صوری بر مقاومسازی اقتصاد، ترجیعبند «ضرورت سرمایهگذاری خارجی» که در تناقض کامل با استقلال اقتصادی است را تکرار کرده و میکنند ولی گویا فراموش کردهاند که ظرفیت بسیار عظیم و مغفول ماندهای به نام «سپردههای بانکی» در کشور وجود دارد که به فرموده رهبر حکیم انقلاب، درصورت استفاده درست از آنها، مشکل تامین اعتبارات و معطل ماندن پروژههای عمرانی و اقتصادی نیز حل خواهد شد.
از طرفی، نفوذ عوامل دشمن در رأس هرم دستگاهها و ارگانها یک واقعیت غیرقابل انکار است. همه مسئولین بخصوص مقامات اجرایی باید مراقب عناصر نفوذی که هدفی جز تحمیل شرایط کنونی برای پیروزی حریف در «نبرد اقتصادی» و تحقق سناریوی اعتراضات خیابانی با مستمسک اوضاع معیشتی و قرار دادن آنها در مقابل حاکمیت ندارند، باشند. به عنوان نمونه، چگونه است که در یک چشم بهم زدن، برخی کالاهای اساسی ناگهان بیش از ۵۰ درصد افزایش قیمت پیدا میکنند ولی در مدت کوتاهی با واردات همان کالاها، قیمتها نسبتا متعادل میشود؟ آیا ممکن نبود که پیش از شیوع نگرانیها در سطح جامعه، تدابیر لازم برای افزایش قیمتها به صورت تصاعدی صورت بگیرد؟ آیا پشت پرده دستهایی مشغول صحنه آرایی برای اغراض خاص و ایجاد نارضایتی عمومی نیستند؟!
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیرشان با اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، نکته بسیار مهمی را در این خصوص به مسئولین یادآور شده و فرمودند: «در مورد کارهای تبلیغاتی، جنگ روانی، مقابله با نفوذ، مراقب باشند نفوذی دشمن در دستگاههای تصمیمساز و تصمیمگیر وارد نشود.»
و بالاخره باید گفت برای اینکه تراز اقتصادی و شرایط معیشتی کشور به میزان دیگر مولفههای اقتدار جمهوری اسلامی رشد و پویایی داشته باشد و چالشها و تهدیدات معاندان نظام در این حوزه خنثی شود، چارهای جز حرکت به سوی اقتصاد درون زا نداریم. به تعبیر مقام معظم رهبری: «آنها تحریم میکنند، ما بایستی اقتصادمان را درونی کنیم، درونزا کنیم، اقتصاد مقاومتی کنیم تا تحریم اثر نکند. اقتصاد مقاومتی را مسئولان محترم جدی بگیرند، به زبان اکتفا نکنند؛ اقتصاد مقاومتی با واردات بیرویه نمیسازد، با ضعف تولید نمیسازد؛ تولید داخلی را قوی کنند... اینها را اگر دانستیم، اینها را اگر مراعات کردیم، بدانید که جمهوری اسلامی همچنان این حرکت روبهجلو را پیش خواهد رفت و این مشکلاتی که وجود دارد - که بنده میدانم مشکلات گرانیها و مشکلات تورم و مشکلات رکود و مشکلات گوناگونی که مردم در زمینه مسائل معیشتی و اقتصادی دچارش هستند - با همت مسئولین قابل رفع است و خدای متعال پاداش این همت را خواهد داد که انشاالله گرهها را باز کند.» (۶ دی ۹۶)
نویسنده: حسین ارجلو