دولت یازدهم اولین دولتی است که ادعا کرده با تصویب قانونی برای دفاع از حقوق شهروندی میخواهد به بهبود شرایط شهروندان و دفاع از حقوقشان در جامعه کمک کند، فارغ از اینکه همین حقوق شهروندی در ابتدای انتخاب دولت جدید آغاز و تنها چند ماه مانده به پایان دولت، مجددا مطرح و پیگیری شد، میخواهیم به این موضوع برسیم که آیا دولتی که مدعی حمایت از حقوق شهروندان دارد موفق در احقاق حقوق شهروندان بوده و تا چه حد کنار شهروندانش قرار داشته است، هر چند که شواهد نشان از دیر رسیدن و توقع داشتن از مردم به جای برآوردن توقع مردم حکایت دارد. برای گواه این فرض چند موضوعی را که دولت در جهت احقاق حقوق شهروندی میتوانسته قدمی بردارد مرور کردیم.
دفاع از گزینه پیشنهادی ایران در سازمان ملل
یکی از نخستین چالشهای حقوق شهروندی و حمایت از عزت ایرانی در همان ماههای نخست دولت یازدهم اتفاق افتاد آنجا که جمهوری اسلامی ایران حمید ابوطالبی را به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل متحد معرفی کرد و آمریکا از صدور ویزا برای وی به بهانه دست داشتن در تسخیر سفارت آمریکا در ایران ممانعت کرد. در این مورد علیرغم اینکه معاون حقوقی و بینالملل و وزیر خارجه هر دو در اظهارات اولیه از معرفی نشدن شخص جایگزین و شکایت به نهادهای حقوقی و پیگیری ماجرا خبر دادند و جمهوری اسلامی ایران در اعتراض به این اقدام آمریکا در نامهای به سازمان ملل متحد خواستگار رسیدگی به این امر شد اما بعد از حدود یک ماه نفر جدیدی برای این پست معرفی شده و بعد از گذشت حدود سه سال از ماجرا تکلیف شکایت ایران مشخص نشد.
آزمون پیگیری پرونده خونهای آلوده
مرداد سال ۹۴ میتوانست فرصتی باشد برای نشان دادن عزم جدی مدیران دولت تدبیر و امید در جهت ارتقای حقوق شهروندی و پیگیری پروندهای که سی سال در آن تاخیر افتاده است. در این زمان فابیوس وزیر خارجه فرانسه که در پرونده خونهای آلوده به ویروس اچ.آی.وی و هپاتیت در سال ۶۵ نقش موثری داشت راهی تهران شد، سفری که میتوانست حتی به صورت نمادین حتی با پرداختن یک رسانه دولتی به ماجرای قربانیان این ماجرا رنگ و بویی از پیگیری حقوق شهروندی در دولت روحانی به خود بگیرد اما دولت و رسانههای دولتی نه تنها به ماجرا اشارهای نکردند بلکه پرداختن رسانهها به این موضوع را عین تندروی و دلواپسیای ناشی از ناراحتی کاسبان تحریم قلمداد کردند، تا برگ زرینی دیگررا که میتوانست از نمادین بودن حقوق شهروندی وعده داده شده در دولت جلوگیری کند به باد داده باشند.
هر چند که اصل ماجرا مربوط به دولتهای قبل بود اما این سفر فرصتی برای احترام به شهروندان و حقوق آنها در دولتی بود که ادعا میکرد میخواهد حقوق شهروندی را احیا کند.
سرمازدگی شمال کشور و قصور کشاورزان!
آذرماه سال گذشته بود که سرمای شدیدی به باغات استانهای شمالی ضررهای فراوانی زد و به تعبیر برخی کارشناسان کمر کشاورزان را شکست، اما بحث غافلگیر شدن کشاورزان شمالی در شرایطی بود که به گفته سازمان هواشناسی هشدارهای لازم در این زمینه داده شده بود و مسئولان مربوطه به جای توضیح در اینباره که چرا مدیریت بحران از سه روز قبل که پیشبینی شده بود کمکی به کشاورزان نکردند پاسخ دادند که کشاورزان مقصرند که توصیهها را جدی نگرفتند!
مستندات ماجرا از قطعی آب و برق و دیر رسیدن نماینده رئیسجمهوری در این ماجرا و تکرار کلمه مردم مقصرند که جدی نگرفتند خبر میدهد.
فاجعه تصادف دو قطار در هفتخوان
آذر ماه ۹۵ دو قطار در ایستگاه هفتخوان با یکدیگر تصادف کردند و نتیجه آن قربانی شدن ۴۴ زائر امام رضا بود، استاندار بعد از چندین ساعت بر سر صحنه رسید و خدا را شکر کرد که ریلها سالم است وزیر راه به مردم اطمینان داد که قطارها و افراد کشته شده بیمه بودهاند، هرچند که استعفای پورسید آقایی مدیرعامل راهآهن در روزهای نخست التیامی به داغ مردم بود اما رفتار وزیر راه و استاندار سمنان نشانی از احترام به حقوق شهروندی که دولت مدعی احترام به آن است را نشان نمیداد و بعد لابیگریهای منتفی کردن استیضاح وزیر ماجرا را پیچیدهتر کرد، لابیگریهایی که بسیاری از کارشناسان بر آن صحه گذاشتند، البته گزارش حادثه هفتخوان هم خیلی کوتاه و دیر به دست مردم رسید.
پلاسکو و حساسیت به رقیب
دقایقی از فاجعه پلاسکو نگذشته بود که علی رغم حضور مسئولان مربوطه و مدیران شهری و آتشنشانها و شهردار بر سر صحنه و کمک سپاه و قرارگاه خاتم، رئیسجمهور به وزیر کشور دستور داد سفر را نیمه کاره رها کرده و به صحنه پلاسکو رود، با حضورهمیشگی نماینده رئیسجمهور در روزهای واقعه و حضور او و اغلب وزرا در صحنه باز هم هیات ویژهای برای پیگیری فاجعه معرفی و هنوز هم در اینباره پیگیری میشود. اما معلوم نیست که اگر رقیب روحانی در انتخابات ۹۲ مسئول پیگیری نمیشد آیا ماجرا با همان شدت دنبال میشد؟!
سیل سیستان و بلوچستان و کرمان
سیستان و بلوچستان سیل میآید، جنوب کرمان کشته میدهد و آقایان یکبار هم به منطقه سفر نمیکنند، حتی رسانههایشان واقعه را پوشش نمیدهند، مردم سیستان خدا را شاکر از اینکه خشکسالیشان به پایان رسیده چشم امید به حمایت دولت برای جبران خسارت دارند اما دولت درست در مواقع سیل در این مناطق که در دورههای مختلف رخ داد به کارهای دیگری مشغول بود و به مردمی که خسارت دیده بودند توجهی در خور رعایت شان حقوق شهروندی نکرد.
فاجعه منا
فاجعه منا فصل مفصلی است که از برنگشتن از نیویورک شروع و کوتاهیهایی برای پیگیری حتی بعد از سخنرانی قاطعانه مقام معظم رهبری حکایت دارد، کوتاهیهایی برای شکایت در نهادهای بینالمللی و حتی پیام تسلیتی به خانوادههای داغدار، آنقدر درباره قصورهای این فاجعه و فاجعه فرودگاه جده نوشتهایم که حدیث مفصلی شده است اما قطعا مردم و خانواده شهدا میدانند که کارها در شان دولتی که شعار دفاع از عزت پاسپورت ایرانی و حقوق شهروندی دارد، صورت نگرفته است.
ریزگردهای دنبالهدار
ماجراهای ریزگرد و ناپدید شدن متولی و گزارش ارائه ندادن و وقعی ننهادن به پیشنهاد پروفسور کردوانی هم که قصهای واقعی، تلخ و طولانی است، قصهای که در بارزترین آن با تاخیر دو هفتهای رئیسجمهور به حضور در کنار مردمی که به دلیل هجوم ریزگرد زندگیشان مختل، آب و برقشان قطع شده بود پایان نمییابد و اظهارنظری درباره عذاب الهی دانستن این ماجرا حقوق شهرندی و پایبندی به دفاع از حقوق مردم را به چالش میکشاند. چیزی که امیدواریم یکبار حداقل درباره چرایی نپرداختن به ماجرا و عذرخواهی از مردم توضیحی قانع کننده را بشنویم.
وارونگی دما و آلودگی هوا
وارونگی دما و آلودگی هوا در هر شهری رخ میدهد مسئول مربوطه در آن شهر رویت نمیشود، حتی در پایتخت که مقر اصلی خانم ابتکار است، وقتی وارونگی هوا نفسها را به شماره میاندازد خانم ابتکار مصاحبه با رسانه خارجی و تعریف از برجام را ترجیح میدهد و در واکنش عیدانه بدون توجه به سیلها و مشکلات تالاب و خشکسالی موضع انتخاباتی میگیرد. این رفتارها هم نمونه بارز نادیده گرفتن حقوق مردمی است که شعار حمایت از آن را دادهاند.
سیل آذربایجان شرقی
سیل آذربایجان و سیل انتخاباتی دولت که دیگر آخرین موضعی بود که میتوانست اخذ شود تا ما را به پیگیری حقوق شهروندی حداقل در زمانی که یک ماه به انتخابات باقی مانده امیدوار کند اما ادبیات نماینده رئیسجمهور در مقصر جلوه دادن مردم و تاخیر ۵ روزه در حضور در مناطق سیل زده آخرین امیدمان را برای تحقق وعده دولت نا امید میکند.
بحثی بر اینکه دولتهای دیگر هم مواردی مشابه داشتهاند نداریم، اگر ماجرای حقوق شهروندی را در دولت یازدهم بررسی کردیم تنها به این دلیل است که منشور حقوق شهروندی در این دولت متولد شده و عزت پاسپورت ایرانی در این دولت قرار بوده در دستور کار قرار بگیرد. شاید بتوان مهمترین کار در جهت احقاق حقوق شهروندی دولت را موضعگیری درباره اعتصاب غذاهای افراد خاص دانست و یا اظهارنظرهایی درباره دوچرخهسواری و استادیوم رفتن بانوان و حق سوار شدن به هواپیمای نو و حق شادی کردن به جای شنیدن صدای منتقد و اظهارنظر درباره اینکه نباید مردم را به زور به بهشت برد! دانست. حال خودتان قضاوت کنید؟!
سوشیانت آسمانی