دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۱:۰۶
کد مطلب : 109426

مرثیه‌ای بر مزار هژمونی آمریکایی

دولتمردان آمریکا در حالی با بحران سازی جهانی به دنبال نمایش قدرت هستند که بسیاری از نظریه پردازان تاکید دارند، هژمونی آمریکا را «مرده» توصیف کرده و نوشته است که حضور ترامپ در کاخ سفید ضربه آخر به استیلای واشنگتن بر جهان بود.
«روزی در دو سال گذشته، هژمونی آمریکایی مُرد. دوران استیلای ایالات متحده، کوتاه و گذرا بود و حدود سه دهه حدفاصل دو اتفاق مهم، که هریک نوعی از فروپاشی بودند، دوام آورد. در بحبوحه فروپاشی دیوار برلین در سال ۱۹۸۹ زاده شد و همزمان با یک فروپاشی دیگر، یعنی فروپاشی عراق در سال ۲۰۰۳ پایان یافت، یا در حقیقت پایان آن آغاز شد و از آن زمان به مرور در حال از هم گسیختن است.»
«فرید زکریا» از نظریه‌پردازان شناخته‌شده روابط بین‌الملل با این مقدمه در یادداشتی در نشریه «فارین افرز» به بررسی دلایل افول «موقعیت فوق‌العاده ایالات متحده» در جهان پرداخته است. او در این یادداشت با عنوان «نابودی قدرت آمریکا به دست خود»، نوشته است: «مانند هر مرگ دیگری، عوامل زیادی در آن دخیل بودند. نیروهای ساختاری عمیقی در نظام بین‌الملل بودند که بی‌وقفه علیه هر کشوری عمل می‌کنند که این میزان از قدرت را انباشته کرده باشد. خصوصا در مسئله آمریکا، میزان سوءعملکرد واشنگتن در به کارگیری هژمونی و سوءاستفاده از قدرت، از دست دادن متحدان و تقویت دشمنان، تکان‌دهنده است. و حالا در دولت [دونالد] ترامپ، به نظر می‌رسد که ایالات متحده دیگر به ایده‌ها و اهدافی که در سه چهارم یک قرن محرک حضور بین‌المللی این کشور بوده‌اند، علاقه‌ای و در حقیقت اعتقادی ندارد.» زکریا ظهور چین به عنوان یک قدرت جهانی از دهه ۱۹۹۰ را «اولین و مهمترین» عامل در افول هژمونی آمریکا توصیف کرده و نوشته است که قدرت‌گیری مجدد روسیه و دور شدن این کشور از غرب، که تا حدی به دلیل بی‌توجهی کشورهای غربی به دغدغه‌های امنیتی روسیه رخ داد، عامل دیگری بود که تضعیف نظم جهانی مورد حمایت آمریکا را تسریع کرد.
این تحلیلگر برجسته آمریکایی حملات یازده سپتامبر ۲۰۰۱ به مرکز تجارت جهانی در نیویورک و پس از آن حمله آمریکا به افغانستان و عراق را عامل تشدید روند نزولی قدرت آمریکا توصیف کرده و با اشاره به «اشتباهات» آمریکا در جریان حمله به عراق از جمله از بین بردن نهادهای سیاسی این کشور، یکجانبه‌گرایی و اتکا به داده‌های نادرست، عراق را یک «نقطه عطف» خوانده است. او نوشته است: «هریک از این اشتباهات، به تنهایی قابل جبران بودند، اما همه آن‌ها با هم، عراق را به یک ناکامی پرهزینه بدل کردند.»
زکریا نوشته است که هرچند آمریکا بر خلاف انگلیس رو به افول، کشوری ورشکسته نیست، اما دیگر در وضعیتی که «در حدود سه دهه نظام بین‌الملل را تعریف می‌کرد و بر آن استیلا داشت» قرار ندارد.در پایان این یادداشت آمده است: «اکنون، آنچه باقی می‌ماند، ایده‌های آمریکایی است. ایالات متحده یک هژمون منحصر به فرد بود که از بسط نفوذ خود برای ایجاد یک نظم جدید جهانی استفاده کرد... اکنون سؤال این است که آیا همزمان با رنگ باختن قدرت آمریکا، نظام بین‌المللی که از آن پشتیبانی کرد (آن قواعد، عرف و ارزش‌ها) دوام می‌آورد؟ یا آمریکا افول امپراطوری ایده‌هایش را هم شاهد خواهد بود؟»
در ادامه این یادداشت، دهه ۹۰ بهترین فرصت برای تغییر نظم جهانی به صورت دلخواه آمریکا توصیف، اما عنوان شده است که پس از فروپاشی شوروی سیاستمداران آمریکایی علاقه خود به حفظ حضور در اروپا و نقاط مختلف جهان برای حمایت بلندمدت از کشورهای مختلف در راستای حرکت به سمت مدل آمریکایی و لیبرال را از دست دادند و صرفا از الگوی «شوک‌درمانی اقتصادی» و دموکراسی‌سازی سریع پشتیبانی می‌کردند. به گفته زکریا، هرچند مقام‌های آمریکایی در آن دوران، از لزوم تغییر ساختارهای جهانی صحبت می‌کردند، اما هرگز به اندازه کافی بر تلاش برای تحقق این هدف متمرکز نشده و برای آن هزینه نکردند. زکریا در سال ۱۹۹۸، در یادداشتی در مجله نیویورک‌تایمز، با اشاره وضعیت آمریکا در آن دوران را «هژمونی پوچ» توصیف کرده بود. او حالا در این مورد نوشته است: «آن پوچی، از آن زمان تا حالا، ادامه یافته است.»

https://siasatrooz.ir/vdcj8hevmuqeyxz.fsfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی