هر سال با فرارسیدن اول شهریورماه همزمان با ولادت حکیم نامی ایران "شیخ الرئیس ابوعلی سینا" روز پزشک در سراسر کشور گرامی داشته و مراسمی نیکو در تقدیر و تجلیل از پیشکسوتان جامعه پزشکی برگزار ميشود. اما هیچگاه سخنی از مسایل و مشکلاتی که پیشروی پزشکان وجود دارد، سخنی به میان نمیآید و از اینرو افکار عمومی اغلب پزشکان را افرادی به اصطلاح مرفه بیدرد دانسته که درآمدهای نجومیشان، سر به فلک کشیده است! در حالی که اکثر پزشکان کشور ما با مشکلات زیادی روبرو هستند.
هر چند در سالهای گذشته تقریبا تمامی پزشکان به حرفه خود عشق ميورزیدند و با آن عجین ميشدند اما امروزه به دلایلی مانند پایین آمدن جایگاه پزشکان در جامعه و کاهش درآمد اغلب آنان و نیز گرایشات پزشکستیزی در جامعه؛ عشق به پزشکی نسبت به گذشته کمتر شده و شرایط نامساعد کاری باعث شده است که بسیاری از پزشکان به مشاغل غیرمرتبط روی بیاورند.
هرچند شرایط سخت کاری پزشکان موجب شده تا این گروه زمان زیادی را به حرفه خود اختصاص دهند و همین اتفاق این قشر از جامعه را تاحدی از مسایل دیگر زندگی دور کرده که گذران ساعات کمتر با خانواده تنها بخشی از آن است که پیامدهای ناخوشایندی به همراه دارد اما اگر بنا باشد مشکلات این قشر از جامعه و به خصوص پزشکان عمومی را طبقهبندی کنیم با دو دسته مشکلات عمومی و اختصاصی روبرو ميشویم به این معنا که مشکلات عمومی به کلیت نظام سلامت کشور بر میگردد و ضرورت انجام اصلاحات در نظام سلامت را مطالبه ميکند.
و مشکلات اختصاصی نیز به پزشکان استخدامی و قراردادی (پزشک خانواده و...) پزشکان شاغل در بخش خصوصی، طرح نیروی انسانی، بیکاری و اشتغال به حرف غیرپزشکی و نهایتا آزمون دستیاری است باز ميگردد که پایین بودن حقوق مزایای پزشکان عمومی استخدام وزارت بهداشت یکی از مطالبات اصلی این عزیزان است. در حال حاضر حقوق یک پزشک عمومی استخدامی با حقوق یک بهورز برابری میکند و معادل نصف میزان حقوق یک پزشک عمومی استخدام وزارت و آموزش و پرورش است. و این در حالی است که مدرک پزشک عمومی معادل کارشناسی ارشد لحاظ شده و با وجود مکاتبات انجام شده درخصوص ارتقای سطح مقطع پزشکی عمومی نسبت به کارشناسی ارشد ولی تاکنون اقدامی صورت نگرفته است.
نکته قابل تامل اینکه در شرایطی كه یک کارشناسی ارشد ميتواند عضو هیأت علمی شود یک پزشک عمومی با وجود طولانیتر بودن مدت تحصیل وی و سپری کردن ۱۲۰ واحد بیشتر نسبت به کارشناسی ارشد و حتی با گذراندن دوره mph نمیتواند عضو هیات علمی شود.
بیشک بحث بیکاری پزشکان عمومی یکی از پارادکسهاي موجود در نظام سلامت ماست چراکه از یکسو در بعضی از مناطق کشور کمبود پزشک و از سوی دیگر حدود ۱۲۰۰۰ پزشک عمومی بیکار داریم و اشتغال به حرف غیرپزشکی صدمات جبرانناپذیری را ایجاد کرده و باعث تضعیف و تخریب وجهه پزشکی نزد عوام و خواص شده است تا جایی که بسیاری از نخبگان کنکور تجربی گرایش خود را نسبت به انتخاب رشته پزشکی از دست دادهاند و ترجیحا به سراغ سایر رشتهها ميروند. ناگفته نماند آزمون دستیاری یکی از دغدغههاي اصلی پزشکان عمومی جوان است چراکه سالانه حدود ۱۶ تا ۲۰ هزار پزشک عمومی در این آزمون شرکت میکنند که کمتر از۱۰ درصد آنها در دوره دستیاری پذیرفته ميشوند و بررسیها نشان ميدهد گرایش بیش از حد به اخذ مدرک تخصصی ناشی از عوامل متعددی از جمله امنیت شغلی و درآمد بالاتر است. در حال حاضر درآمد یک متخصص بعضا چند صد برابر یک پزشک عمومی است که با هیچ معیاری قابل توجیح نیست و تا زمانی که این دغدغهها لاینحل بماند داوطلبان آزمون دستیاری سال به سال بیشتر ميشوند و چه بسا بسیاری نیز جهت پاسخ به این نیاز خود رنج سفر به کشورهای دور و نزدیک را متحمل ميشوند.
النا کامرانی / پزشک عمومی و رزیدنت چشم