?>?> فاجعه فرهنگی در دوران ژنرال‌های امنیتی | سیاست روز
دوشنبه ۳ آبان ۱۳۹۵ - ۲۳:۳۹
کد مطلب : 97329
آیا وزارت ارشاد جنتی در مسیر شکوفایی خلاقیت‌ها در تبیین ارزش‌های اسلامی - ایرانی قدم برداشت؟

فاجعه فرهنگی در دوران ژنرال‌های امنیتی

بخش نخست
فاجعه فرهنگی در دوران ژنرال‌های امنیتی

«علیرغم این واقعیت که اختیارات و امکانات آن وزارتخانه در حوزه فرهنگ تناسبی با مسئولیت و توقعات جامعه از آن ندارد، لیکن حرکت سه سال اخیر آن در مسیر درست گسترش آگاهی مردم، ایجاد فضای احساس امنیت و آزادی برای اهل فرهنگ، و شکوفایی خلاقیت‌ها در تبیین ارزش‌های اسلامی - ایرانی بوده است؛ و دولت با قوتِ تمام و با سرعتی بیشتر در این مسیر حرکت خواهد کرد.»
اینها بخشی از نامه رئیس‌جمهور در قدردانی از وزیر مستعفی فرهنگ و ارشاد اسلامی بود که در پاسخ به نامه استعفای وی مرقوم شد.
نکته جالب در این نامه محورهایی است که رئیس‌جمهور محترم در خصوص اقدامات و فعالیت‌های سه‌ساله وزارت جنتی نگاشته است. «گسترش آگاهی مردم، ایجاد فضای احساس امنیت و آزادی برای اهل فرهنگ، و شکوفایی خلاقیت‌ها در تبیین ارزش‌های اسلامی - ایرانی» آیا واقعا وزارت فخیمه ارشاد علی جنتی سبب آگاهی بیشتر مردم شد؟
آیا منظور از فضای امن و آزادانه برای اهالی مردم، همان هجمه‌ها و توهین‌ها و سیاه‌نمایی‌ها و بروز مواردی خلاف شرع، عرف و قانون بود؟
و آیا کارنامه مردودی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این دوره نشان از شکوفایی در تبیین ارزش‌های ایران و اسلام داشت یا آنکه برخی ورشکستگان سیاسی و فرهنگی این مجال را داشتند تا اسب‌های خود را نعل تازه بزنند و بر پیکر ارزش‌های ایرانی و اسلامی بتازند؟
این سوالات را باید مسئولانی پاسخ دهند که طی این سه سال فرمان فرهنگ را به سمت دره اضمحلال کشاندند و حالا هم با این نوع نگرش خود قصد دارند با همان فرمان و در همان مسیر گذشته برانند. همان‌هایی که در متنی که برای رئیس‌جمهور آماده کرده‌اند تا وی زیر آن‌را امضا بزند، نوشته‌اند «دولت با قوتِ تمام و با سرعتی بیشتر در این مسیر حرکت خواهد کرد»
اما از این پیام قدردانی جالب‌تر، استعفانامه‌ای بود که جناب جنتی نوشته بود و در آن به اقداماتی اشاره کرده بود که اگر با عینک واقع‌بینی به گذشته سه‌ساله ارشاد نگاهی بیندازیم، عملی غیر از نگاشته‌های وزیر مستعفی را به وضوح می‌بینیم. «در اجرای رهنمودهای مقام معظم رهبری حمایت از نیروهای جوان و مسئول در بخش‌های مختلف فرهنگی و هنری در دستور کار قرار گرفت و در این زمینه گام‌های مثبتی برداشته شد. و در جهت تقویت جبهه فرهنگی انقلاب اقدامات متعددی صورت گرفت.» منصفانه چقدر عملکرد وزارت ارشاد با این سخنان قابل سنجش است؟ اگر چنین بود چرا طی این سه سال رهبر معظم انقلاب اسلامی، همواره از عملکردها و سیاست‌های حوزه فرهنگ گلایه و شکوه داشتند و با ادبیاتی نظیر «ولنگاری» به نقد برنامه‌ها و عمل آقایان پرداختند.
نگرانی‌ها و ابراز گلایه‌های رهبر انقلاب اسلامی در این دوره شباهت بسیاری به زمان تصدی وزیر فراری دولت اصلاحات دارد.
شاید برای یادآوری جناب رئیس‌جمهور و وزیر مستعفی‌شان بهتر باشد حوزه‌های مختلف فرهنگی - هنری را مرور کنیم تا مشخص شود آیا مسیر وزارت‌خانه فرهنگ دولت تدبیر در جهت «اجرای رهنمودهای مقام معظم رهبری» و «تقویت جبهه فرهنگی انقلاب» بوده یا خیر؟

مطبوعاتی که دوباره زنجیره‌ای شدند
«امروز مطبوعاتی پیدا میشوند که همه همّتشان، تشویش افکار عمومی و ایجاد اختلاف و بدبینی در مردم و خوانندگانشان نسبت به نظام است! ده عنوان، پانزده عنوان‌روزنامه، گویا از یک مرکز هدایت میشوند؛ با تیترهای شبیه به هم در قضایای مختلف. قضایای کوچک را بزرگ میکنند و تیترهایی میزنند که هرکس این تیترها را میبیند، خیال میکند که همه چیز در کشور از دست رفته است! اینها امید را در جوانان میمیرانند؛ روح اعتماد به مسؤولان را در آحاد مردم کشور تضعیف میکنند و نهادهای اصلی کشور را مورد اهانت و توهین قرار میدهند! من نمیدانم مدل اینها کجاست و کیست!؟ مطبوعات غربی هم این‌طور نیستند! این یک نوع شارلاتانیزم مطبوعاتی است که امروز بعضی از مطبوعات در پیش گرفته‌اند!»
اینها بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار ده‌ها هزار تن‌ از جوانان‌ با رهبر معظم انقلاب در اردیبهشت ۷۹ است.
حالا اگر مروری بر مطبوعات حامی دولت و اصلاح‌طلبان و حتی رسانه‌های رسمی دولت بیندازیم، به وضوح مشاهده می‌شود که با همان الگو کار خود را در این دوره نیز با شدت بیشتری ادامه دادند. از توهین به حکم شرعی و زیر سوال بردن ولایت امیرالمومنین گرفته تا حمله به نهادهای انقلابی، نشان می‌دهد که ظاهرا همه این جریانات «گویا از یک مرکز هدایت میشوند».
گویا در این دوران «بهار» رسانه‌هایی بود که در «آسمان» سهل‌انگاری برخی‌ها می‌توانستند به راحتی «قانون» را زیر پا بگذارند.
در این دوران و در زمان تصدی مدیران اعتدالی برخی رسانه‌های حامی دولت در کوران مذاکرات هسته‌ای به «بزک» کردن چهره دشمن پرداختند و آنقدر بر این موضوع اصرار ورزیدند که رهبر انقلاب در این خصوص هم هشدار دادند. در همین دوران و در زمان نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری، باز هم همین رسانه‌ها شروع به تخطئه جایگاه شورای نگهبان کردند.
همین جریان رسانه‌ای یک هجمه سنگین علیه نیروهای انقلابی به راه انداختند و کلید‌واژه‌هایی نظیر تندرو و افراطی را مطرح کردند. رهبری اینجا نیز مجبور به پاسخگویی شدند و کاری که وزارت ارشاد از زیر بار آن شانه خالی می‌کرد را خود انجام دهند. «این روزنامه‌ها و مطبوعات گوناگون را هم آدم نگاه میکند، من میفهمم که بعضی وقتی میگویند تندروی، جریان حزب‌اللّهی و مؤمن مورد نظرشان است؛ نه، جریان مؤمن را، جریان انقلابی را، جوانان حزب‌اللّهی را متّهم نکنید به تندروی...»
در مسائلی دیگر نظیر ماجرای دروغین بورسیه‌ها و یا مجلس نهم هم این توپخانه با قدرت به کار خود ادامه داد و دریغ از کوچکترین برخوردی از سوی متولیان دولتی. عجیب که مثلا در ماجرای توافق هسته‌ای به مطبوعات دستور می‌رسد که اینگونه بنویسید و آن‌گونه تحلیل نکنید، اما در موضوعات امنیت ملی و یا شرعی از این دستورالعمل‌ها خبری نبود.
فاجعه‌بارتر آنجاست که همین رسانه‌ها نه تنها با تشر وزارت ارشاد مواجه نشده و نمی‌شوند که اتفاقا اولا از توقیف قانونی آنها «ابراز ناراحتی» می‌شود و دوم آنکه چون «مجیزگویی» را در حد اعلا مشق کرده‌اند، از صله و مراحم دولتی هم محروم نمی‌شوند و به خوبی و با اعداد و ارقام درشت می‌توانند از «یارانه» دولتی بهره ببرند و بودجه «بیت‌المال» را خرج تخریب و تضعیف ایران و اسلام کنند.
رفتارها و اغماض‌های اینچنینی ذهن را به همان سال‌هایی می‌برد که مطبوعات اجاره‌ای و زنجیره‌ای با یک هماهنگی خاص و البته پشت‌گرمی خاص‌تری می‌تاختند و یا برخوردی با آنها نمی‌شد، یا اگر هم تن به توقیف می‌دادند، مجوزهای زیرِ بالشتی وجود داشت و فقط نام و لوگوی روزنامه‌ها عوض می‌شد. حالا باید این سوال را پرسید که در حوزه مطبوعات، مدیران امنیتی حوزه فرهنگ «در مسیر شکوفایی خلاقیت‌ها در تبیین ارزش‌های اسلامی - ایرانی» گام برداشتند؟ پاسخ با وجدان‌های بیداری که خودشان را به خواب نمی‌زنند.

مولف :
https://siasatrooz.ir/vdcjhteh.uqea8zsffu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی