داستان فلسطین تنها داستان یک ملت و یک کشور یا موضوعی اسلامی و انسانی نیست بلکه با نگاهی دقیق به تحرکات سالهای اخیر و حوادثی که در این نطقه از جهان روی دادهاست میتوان دریافت که این منطقه از اهمیتی استراتژیک برخوردار است.
از زمان تولد نامبارک رژیم صهیونیستی در منتهی الیه خاورمیانه و در کنار دریای مدیترانه این منطقه دچار درگیریها و جنگ های متعددی شده که همواره یک سرآنها به تحرکات رژیم صهیونیستی بر میگردد.
بررسی حوادث منطقه نشان میدهد که بحرانهای اخیر در خاورمیانه بر محور موضوع فلسطین و تأمین امنیت رژیم صهیونیستی طراحی شده و این طراحی پس از شکست اسرائیل در جنگهای ۳۳ و ۲۲ روزه به اجرا درآمده است. از جمله این حوادث میتوان به طراحی داعش برای تسهیل سلطه صهیونیسم بر جهان اسلام اشاره کرد. این اقدام تلاشی برای ایجاد وحدت میان دشمنان برای مقابله انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت بود. اما در این زمینه دشمنان ایران نیز بیکار نمانده و تمامی تلاش خود را برای تبدیل مسئله فلسطین به مسئلهای فرعی و حاشیهای در جهان اسلام بکار بردند.
ارائه راهکار سازش از سوی برخی از کشورها درست در مقابل راهبرد مقاومت و حمایت مردم ایران از مردم فلسطین قرار دارد و این سوال مطرح است که چطور میتوان با دشمنی که با اصل موجودیت مسلمانان مشکل دارد به سازش و تعامل رسید ؟
امروز میتوان به خوبی دستاوردهای سازش و مقاومت را بررسی کرد تا مشخص شود کدام راهکار منافع فلسطینیان را تأمین کرده و کدام راهکار جز تضییع حقوق حقه ملت فلسطین نتیجه دیگری در برنداشته است.
شکل گیری قیام انتفاضه نشان داده است که مردم این کشور از همه روشهای سازشکارانه ناامید شده و دریافتهاند که پیروزی صرفاً در گرو مقاومت خود آنان است
همچنین با مرور سرگذشت ۶۰ ساله فلسطین و اسراییل میتوان دریافت که هیچ گونه مداخله خارجی در سرنوشت مردم فلسطین قادر به پایان دادن به این درگیریها نیست بلکه کلید حل این مشکل به دست مردم این سرزمین است که مدتهاست از جان خود برای آن هزینه داده اند.
دراین میان رهبر معظم انقلاب اسلامی با ارائه راهکاری هوشمندانه موضوعی را مطرح ساختند که عمل به آن میتواند راهکاری اساسی برای حل مسئله چندین ساله فلسطین باشد و در عین حال بیتوجهی به آن نیز نشاندهنده حقانیت ادعای ایران درباره حمایت یکجانبه غرب از رژیم صهیونیستی و اهداف استکباری کشورهای غربی در منطقه است.
اخیر رهبر معظم انقلاب در دیدار صدها نفر از اساتید، اعضای هیئتهای علمی و پژوهشگران دانشگاهها و مراکز علمی، دانشگاه با انتقاد از سکوت اروپاییها در مقابل جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و قدس تاکید کردند: باید از همه فلسطینیان واقعی اعم از مسلمان و یهودی و مسیحی که حداقل ۸۰ سال در این سرزمین بودهاند چه در داخل و چه در خارج از سرزمینهای اشغالی نظرخواهی و همهپرسی شود.
ایشان افزودند: این طرح جمهوری اسلامی که رسماً در سازمان ملل به ثبت رسیدهاست آیا با موازینی که جهان قبول دارد منطبق نیست؟ پس چرا اروپاییها حاضر نیستند آن را بفهمند؟
آموزههای اسلامی و قانون اساسی
باید در نظر داشت، اگرچه بارها برخی از افراد موضوع حمایت از مبارزات مردمی در فلسطین را زیر سوال بردهاند که نمونه آن شعار «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» بود اما اساس این موضوع برمبنای آموزههای اسلامی و قانون اساسی کشورمان است.
تدابیری که رهبر معظم انقلاب در خصوص مسئله فلسطین برآن تاکید دارند، برگرفته از قاعده قرآنی «نفی سبیل» و تلاش مسلمانان برای خارج شدن از زیر یوغ سلطه مستکبران است.
این اصل فقهی نقش پایدار و تأثیرگذاری بر رفتار، تصمیمات و سیاستهای کلان نظام اسلامی دارد و در روابط خارجی دولت با بیگانگان از جایگاه ویژهای برخودار است. نفی ظلم و ستم بر مردم مسلمان و حفظ استقلال و نفی وابستگی نسبت به بیگانگان شالوده و اساس این قاعده در سیاست خارجی جمهوری اسلامی است. در قانون اساسی ایران نیز هرگونه ستمگری، ستمکشی، سلطهگری و سلطهپذیری را نفی و نهی میکند و این اصل به عنوان پایههای تأمین استقلال جامعه و همچنین جلوگیری از سلطه اقتصادی، سازههای سیاست خارجی وکلان جمهوری اسلامی ایران را شکل میدهد. اصول ۱۱، ۱۵۲، ۱۵۴ قانون اساسی با چنین بینشی تدوین یافته است.
در حالی که انقلاب اسلامی به دهه چهارم خود نزدیک می راهبرد ثابت جمهوری اسلامی فراموش نشدن مسئله فلسطین و زنده ماندن آن به عنوان مسئله اول جهان اسلام بوده است.
رویکرد دوگانه غرب
دراین میان اگرچه بسیاری از کشورهای غربی با طرح شعار دموکراسی، خود راحامی مردم فلسطین معرفی میکنند اما سوال این است که چرا غربیها به راهکار برگزاری یک رفراندوم آزاد با حضور همه فلسطینیان تن نمیدهند؟
این سوالی است که با هوشمندی از سوی رهبر معظم انقلاب مطرح شد و دروغ بودن ادعاهای غرب در زمینه طرفداری از دموکراسی را برای ملتهای اسلامی و غیراسلامی روشن ساخت.
بسیاری از کارشناسان سیاسی معتقدند که مشکل فلسطین با برگزاری یک رفراندوم آزاد حلشدنی است ولی غربیها زیر بار این راه حل نمیروند چون میدانند همه فلسطینیان، از مسلمان گرفته تا یهودی و مسیحی، مخالف رژیم صهیونیستی هستند و میخواهند که از زیر سلطه آن خارج شوند.
غربیها به جای حل مسئله فلسطین از طریق رفراندوم، طرحهای مختلف سازش را مطرح میکنند و ریاکارانه خود را طرفدار صلح جا میزنند، اما تجربه نشان داده است که نتیجه همه این طرحهای سازش، اشغال قسمتهای بیشتری از خاک فلسطین توسط صهیونیستها و آواره شدن جمعیت بیشتر فلسطینیان بوده است.
علاج واقعی
طرح برگزاری رفراندوم از چند سال پیش از سوی ایران به عنوان راه حلی واقعی برای حل مسئله فلسطین مطرح شد.
مقام معظم رهبری در پنجمین اجلاس بینالمللی حمایت از انتفاضه فلسطین که در مهر ماه سال ۱۳۹۰ با حضور سفراء ، روسای مجالس کشورهای مسلمان، فرهیختگان و علمای کشورهای مختلف جهان و شخصیتهای بر جسته کشورهای اسلامی برگزار شد پیشنهاد برگزاری همه پرسی برای حل قضیه فلسطین را دادند.
همچنین رهبر معظم انقلاب در بیانات خود در بیست و دومین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) به این موضوع اشاره کردند و فرمودند: راهحل مسئله فلسطین، این راهحلهای آمریکائی و امثال آنها نیست؛ اینها راه به جائی نخواهد برد. راه حل این است که یک رفراندوم و همهپرسیای از مردم فلسطین انجام بگیرد؛ هر رژیمی را که آنها بر طبق رفراندوم رأی دادند، آن رژیم باید بر کل فلسطین حاکم شود. بعد آنها خودشان تصمیم خواهند گرفت که با این صهیونیستهائی که از خارج وارد کشور فلسطین شدند، چه معاملهای بکنند؛ این بسته به نظر آن رژیمی است که برخاستهی از آراء مردم فلسطین است.
در این میان ایشان مقصر اصلی پایان نیافتن بحران فلسطین را آمریکا و کشورهای غربی معرفی کردند. حضرت آیت الله خامنه ای در سخنانی در جمع فرماندهان و کارکنان ارتش فرمودند که « آمریکا ثابت کرده است که در مقابل هر گونه فشاری به رژیم صهیونیستی مقاومت میکند و وتوی قطعنامههای شورای امنیت که علیه اسرائیل صادر میشود، نمونه بارز حمایت آمریکا از جنایتهای صهیونیستهاست. »
طرحی حداقلی
باید گفت طرحی که رهبر معظّم انقلاب در خصوص حلّ مسئلۀ فلسطین مطرح کردند، طرحی است که در سطح بینالمللی و در همه جا، مبنای شکل دادن به حکومتها و مبنای حل و فصل اختلافات است.
در تمام دنیا، ملتها از طریق صندوق رأی تعیین میکنند که چه دولتی بر آنها حکومت بکند یا در انتخابات رأی میدهند که چه قانونی در جامعه، جاری و ساری باشد.
متاسفانه ملّت فلسطین بدون دلیل موجه از این قاعدۀ عمومی مستثنی شده و از این حق طبیعی خودشان که ملتهای دیگر نوعاً برخوردار هستند، کنار گذاشته شدند و در واقع رهبر معظّم انقلاب همۀ دنیا را متوجۀ این نکته کردند و این راه حل پذیرفته شدۀ بین المللی را برای حل مسئلۀ فلسطین ارائه نمودند.
مسلم است که اگرپشت موضوع اسراییل، اهداف استکباری و استثماری موجود نباشد قاعدتا دنیای امروز باید از پیشنهاد برگزاری رفراندوم حمایت و پشتیبانی کند و این طرح را بپذیرد، دراین صورت روشن میشود که مردم فلسطین و صهیونیستها چه جایگاهی درجهان دارند.
در این میان کشورهای غربی که به دنبال تحقق شعارهای دموکراسی درجهان هستند باید از این طرح استقبال کنند. طرح پیشنهادی، رفراندوم در سرزمینهای اشغالی، طرحی است که در آن درگیری و خشونت وجود ندارد و طبق منشور سازمان ملل متحد هم داده شد است. این طرحی است که در میان مردمان خاورمیانه که از جنگ خسته هستند، مورد اقبال واقع میشود. درحقیقت نپذیرفتن رفراندوم در فلسطین مهمترین دلیل کذب بودن ادعاهای مدعیان دموکراسی است.