بهانه نزدیک شدن به هفته قوه قضاییه و شهادت نخستین رئیس قوه و ۷۲ تن از یارانشان در ادامه سلسله گزارشهای قوه قضاییه نگاهی داریم بر زندگی شهید بهشتی اویی که بعد از ریاست بر قوه قضاییه ساکن خیابانی در پایین شهر شد که بیشتر در دل مردم باشد، البته پیش از آن حساسیت قضاوت را بازگو میکنیم.
اهمیت قضاوت
قضاوت از جمله کارهایی است که در قرآن به آن اشاره شده است. حضرت امام خمینی(ره) در اینباره چنین میفرمایند: «منصب قضاوت از منصبهای با عظمتی است که خداوند آن را برای پیامبر اکرم(ص)، و از طرف او برای ائمه معصومین(ع)، و از طرف معصومین(ع) برای فقیه جامعالشرایط قرار داده است». مرحوم آشتیانی میفرمایند: «احادیثی که دلالت دارد بر اینکه منصب قضاوت از جمله منصبهای پیامبر اکرم(ص) و جانشینان اوست بسیار است، مهم این است که ببینیم از قرآن میتوان چنین مطلبی را استفاده کرد یا نه؟» و سپس آیه ۲۶ سوره «صاد» را به عنوان دلیل قرآنی بر این مدعا ذکر میفرمایند. مفهوم آیه چنین است: «ای داود، ما تو را در زمین خلیفه و جانشین گردانیدیم. پس میان مردم به حقّ داوری کن و زنهار که از هوس پیروی مکن که تو را از راه خدا به در کند». علامه طباطبایی(ره) میفرمایند: «حکم وقتی به انبیا نسبت داده میشود به معنای قضاوت است و از منصبهای الهی است که به انبیا واگذار شده است».
ویژگیهای قاضی از منظر امام علی(ع)
در اینکه کار «قضاوت» از جمله کارهای بسیار مهم حکومتی است شکی نیست. مهم این است که بدانیم قضات چه ویژگیهایی باید داشته باشند. سخنان گوهربار امیر بیان حضرت علی(ع) در مورد گزینش قضات، خطاب به مالک اشتر بسیار در خور تعمق بوده، گره گشای بسیاری از مشکلات کنونی جامعه اسلامی ما خواهد بود. حضرت علی(ع) در این بخش از نامه، ویژگیهای چندی را برای گزینش قاضیان یادآور میشوند: ۱- قاضی باید کسی باشد که فشار کار بر او دشوار نیاید؛ ۲- ستیز متخاصمان او را به لجاجت نکشاند؛ ۳- بر لغزش پایدار نباشد؛ ۴- وقتی حق را شناخت، در بازگشت به آن در نماند؛ ۵- چشم طمع به مال دیگران ندوزد؛ ۶- به شناخت اندک بسنده نکند؛ ۷- در شهادت، درنگش از همه بیشتر باشد؛ ۸- بیش از همه حجت و برهان به کار برد؛ ۹- از آمد و شد صاحبان دعوا کمتر به ستوه آید؛ ۱۰- در آشکار شدن کارها از همه شکیباتر باشد؛ ۱۱- در صورت روشن شدن حکم از همه قاطعتر باشد؛ ۱۲- ستایش فراوان او را به خودبینی نکشاند؛ ۱۳- خوش آمدگویی او را بر نیانگیزاند.. طبعا افرادی که دارای این ویژگیها باشد، بسیار اندک هستند، همانگونه که حضرت خود فرموده است: «اینان اندکند». سپس حضرت به سبب حساس بودن کار قضاوت به مالک سفارش میکند تا در رسیدگی به امر قضاوت کوتاهی نکند. بنابراین، منصب قضاوت از جمله کارهایی است که در درجه اول، جز انبیا و اولیای الهی کسی شایستگی عهدهدار شدن آن را ندارد، سپس این منصب از آنِ فقهای واجد شرایط است، و سرانجام در صورت اضطرار و ناچاری، اگر بنا شد به افراد دیگری واگذار شود، باید کسانی عهدهدار این منصب باشند که علاوه بر قدرت اجتهاد از ویژگیهای دیگری که آنها را از لغزشها در امان نگه میدارد، برخوردار باشند.
امام علی(ع) و توبیخ شُریح قاضی
حضرت علی(ع) در امور مربوط به خدا و خَلق خدا سختگیر بود و در مورد مسائل دینی به هیچ وجه اهل سازش و معامله نبود. لذا وقتی که این خبر به گوش حضرت رسید که قاضی ایشان در کوفه خانهای را به قیمت هشتاد دینار خریداری کرده است، او را از طریق بازگو کردن عواقب بد و ناگوار آن کار، توبیخ و ارشاد کردند و فرمودند: «اگر موقع خریدن این خانه پیش من میآمدی، قبالهای برای تو مینوشتم که در نتیجه آن رغبت نمیکردی که یک دینار برای خرید این خانه بپردازی. خانهای را در سرای فریب خریداری کردهای که پیشامدهای ناگوار، اندوهها، آرزوهای تباه کننده و شیطان گمراهگر آن را احاطه کردهاند و با این کار تو خود نیز فریفته آرزوها و خواهشهای نفسانی شدهای و از عزت قناعت دور، و به پستی دنیاپرستی نزدیک گشته ای». بدان امید که همه ما مخصوصا افرادی که بر مسند داوری نشستهاند، همواره این بخش از نامه حضرت امیر(ع) را که حاوی توبیخ و ارشاد حکیمانه است به یاد داشته باشیم و آن را مایه عبرت خویش قرار دهیم، تا مبادا خدای نخواسته، دچار لغزش و انحطاط شویم.
شهید بهشتی و هماهنگی میان علم و عمل
شهید بهشتی انسان جامع و وارستهای بود که به آموختن اکتفا نکرد، بلکه عمل کردن را سرلوحه کار خویش و لازمه آموختن قرار داد و قلههای کمال را با دو بال علم و عمل فتح کرد و موفقیت او نیز مرهون هماهنگی بین این دو مهم بود؛ چراکه ناهماهنگی بین علم و عمل چه بسا انسان را از رسیدن به ساحل خوش بختی محروم میسازد و در گرداب نیستی میافکند. صفحه صفحه زندگی این رادمرد فرزانه، حاکی از ایمان و ایثار و اخلاص است و بدین سبب حیات سبزش برای عصرها و نسلها آموزنده خواهد بود. یکی از خصیصههای اخلاقی شهید بهشتی تواضع و فروتنی است که از صفات پسندیده و سفارش شده، در اسلام است. شهید باهنر درباره فروتنی این بزرگوار چنین گفته است: «خصلتهای ایشان ممتاز بود. ایشان در عین آن متانت و ابهتی که داشت به لحاظ آن مقام و شخصیت در عین حال، حالت تواضع و برخورد بسیار مؤدبانهای، پر از احساس و عاطفه همراه با روان شناسی اصیل ژرف اسلامی داشتند. جلسات ایشان معمولاً همراه با صفا و نشاط بود و صداقت کاملی که در قضاوتها و اظهارنظرهایشان به چشم میخورد، اعتماد میآورد و اطمینان میبخشید».
واقعیتهای بهشتی
بخشی از خصوصیات شهید بهشتی که بر بهشتی شدنش منجر شد در کتاب صصد دقیقه تا بهشت مجید تولایی آمده است که مرور آن خالی از لطف نیست:
با بیادبی بلند شد به توهین کردن به شریعتی. بهشتی سرخ شد و گفت: «حق نداری راجع به یک مسلمان این طوری حرف بزنی.» هول شدند و چند نفر حرف تو حرف آوردند که یعنی بگذریم.گفت: «شریعتی که جای خود! غیرمسلمان را هم نباید با بیادبی مورد انتقاد قرار بدیم.»
هشت نفری نشسته بودند روبهروی بهشتی برای مناظره. آخر جلسه آمده بودند برای خواهش: «خواهش میکنیم پخش نشود، آبرویمان میرود.» بهشتی سفارش کرده بود پخش نشود. هیچ وقت هم به رویشان نیاورد. انگار جلسهای نبوده.
به جمع رو کرد و گفت: «قدرت اجرایی و مدیریتی رجوی به درد نخستوزیری میخوره. حیف که التقاط و نفاق داره. اگر نداشت مناسب بود.» تو بدترین حالت هم انگشت میگذاشت روی نکات مثبت.
به قاضی دادگاه نامه زده بود که: «شنیدم وقتی به ماموریت میروی، ساک خود را به همراهت میدهی. این نشانه تکبر است که حاضری دیگران را خفیف کنی.» قاضی را توبیخ کرده بود حساس بود؛ مخصوصا به رفتار قضات ...
از بهشتی پرسید: روحانی هم میتونه تو شورای شهر بره؟ گفت: روحانی همه جا میتونه بره به شرط اینکه علم اون رو داشته باشه؛ نه اینکه تکیهاش به علوم حوزوی باشه. گفت: صرف روحانی بودن به فرد صلاحیت ورود به هرکاری رو نمیده.
و این بود که کلید بهشت با مردمی بودن نصیبشان شد.