مراسم تقدیر از فیلم «چ» با حضور ابراهیم حاتمیکیا کارگردان روز گذشته در موسسه همشهری برگزار شد.
در این مراسم ابراهیم حاتمیکیا، کارگردان برجسته سینمای ایران گفت: واقعیت این است که من خوشبختانه هیچ حلقه حفاظتی ندارم و هر کس هر چه بخواهد در هر لحظهای میتواند بگوید و حامی با قدرتی هم ندارم. حامی بزرگ من مرتضی آوینی بود. وقتی که او را از دست دادم در لحظه اول متوجه نشدم چه کسی را از دست دادهام، اما هرچه زمان گذشت بیشتر فهمیدم که چقدر جای او خالی است.
کارگردان فیلم «چ» عنوان کرد: مقداری سر و صدا راه انداختم و برخی این را دوست ندارند. اما من در این فضای سوءتفاهم زندگی کردهام. گذشت زمان همه چیز را مشخص میکند و به همین دلیل میگویم جای مرتضی آوینی خالی است. من هم نالههایی دارم، اما به حکم غریزه باید این کارها را انجام دهم. اصرار دارم خودم را صرف جامعه سینمایی نکنم و به علاقهای به این بحث ندارم. نه اینکه علاقه نداشته باشم؛ عشقم سینماست اما غرق شدن در آن را نمیپسندم و فکر میکنم برخی در این عالم غرق شدهاند و سینما برایشان بت شده است.
حاتمیکیا افزود: غرق شدن در عالم سینما شامل دوستان مطبوعاتی اینجا هم میشود که قبلا لهجه بچه مسلمانی داشتهاند و الان لهجه بسیاری از دوستان در اینجا بچه مسلمانی نیست. امسال فیلمهای بسیاری در جشنواره ساخته شده اما چه میزان از آن مربوط به جمهوری اسلامی است؟ چه میزان مربوط به این میشود که الان مقابل آمریکا یک حالت تحقیرآمیز داریم و نگران شدهایم؟ چقدر سخت است برای دولت و آقای ظریف با آن مشخصات، چه باید بکند. احوال ما تحقیر شده است و مثل کسانی است که گرفتار شدهاند و دستشان را بستهاند.
وی با اشاره به اینکه سینمای ما از دغدغههایمان صحبت نمیکند، افزود: سینمای ما این چیزها را نمیگوید و اصلا این مسائل مطرح نمیشود و ما داریم به جهان میگوییم که دروغگو هستیم. ما به سینما میگوییم اسم ما حسین، علی و نقی است ولی مثل آنها رفتار نمیکنیم و هیچ نسبتی با آنها نداریم. ما چطور بچههایمان را تربیت میکنیم؟ من در سینما این را نمیبینیم و وقتی نبینم سینما برای من جای غریبی است و در حال افتادن در اقلیت محض هستیم.
کارگردان فیلم «چ» خاطرنشان کرد: همچنان مصرم که جشنوارههای ما قرار بود فجر انقلاب را مطرح کنند. کجاست این نوع سینما؟ این سینمای جشنوارهای بلای جان ما شده است. کاش راه ما به دنیا قطع میشد تا به فکر خودمان باشیم.
حاتمیکیا ادامه داد: بین آنچه که مردم میخواهند و آنچه بچههای سینما میگویند فاصله است. سینما برای من بت نیست. فرش قرمز برای ما مسیر خون است. ما با چیزهايی عجین بودیم که نمیتوانیم از آن دست بکشیم. کجاست قلمهایی که با قدرت پای این بحثها بایستد. زمانی زیادی است که مجله و روزنامه نمیخوانم چون احوالشان با من یکی نیست. اگر دیر اقدام کنیم و توجهای نداشته باشیم اوضاع بدتر میشود. اوایل انقلاب فیلمهای خانوادهای داشتیم و مسئله جامعه در آن بود اما الان کاملا پاکسازی شده است.