اين شايد براي اولينبار نباشد كه رئيس دولت تدبير و اميد، در يك همايش يا نشست تخصصي درخصوص مسائلي صحبت كند كه چندان ارتباطي با آن مراسم نداشته باشد.
اتفاقي كه طي يك سال و اندي از عمر دولت يازدهم بارها و بارها رخ داده و رئيسجمهور محترم در زماني كه پشت تريبون قرار ميگيرد، يا منتقدان را به باد انتقاد ميگيرد و يا به مسئولان گذشته از خود ايراد ميگيرد.
اين اتفاق ديروز هم رخ داد. هفتمين جشنواره بينالمللي فارابي در سالن شهيد بهشتي نهاد رياست جمهوري برگزار شد. جشنوارهاي كه در زير عنوان آن نوشته شده بود: «ويژه تحقيقات علوم انساني و اسلامي» يعني يك جشنواره كاملا تخصصي با موضوعات مشخص. اما رئيسجمهور محترم به عنوان يكي از سخنرانان اين مراسم، باز هم فرصت را غنيمت شمرد تا منتقدان دولت را مورد نوازش قرار دهد.
آقاي روحاني در سخنراني خود با كنايه به منتقدان پيادهروي وزير امور خارجه كشورمان و جان كري، عنوان ميدارد: «حالا ممکن است ایراد بگیرند و بگویند تند و کند راه رفته، کتاش کج بوده و یا عینکش طوری بوده است. اینها حرف نشد.»
آيا واقعا منتقدانِ به قدم زدن آقاي ظريف و جان كري، به كتِ كج وزير خارجه ايراد گرفتهاند يا از فِرِيم عينك آقاي وزير خوششان نيامده است؟ آيا مشكل اين بوده كه چرا تند يا كند قدم زدهاند؟ قطعا مشكل منتقدان با آن پيادهروي نابجا، چيزي فراتر از آنچه رئيسجمهور ميفرمايد است. مشكل منتقدان با رفتارهاي منفعلانه دستگاه ديپلماسي كشورمان است كه ظاهرا همه قدرتهاي غربي را كدخدا ميداند و جسارت پاسخگويي متقابل به آنها را ندارد.
منتقدان، انتقاد دارند چرا كه رفتارهاي اخير سرداران عرصه ديپلماسي نشان از عدم رعايت برخي بديهيات دارد. نگراني منتقدان همان نگراني رهبر انقلاب است كه در ديدار با «دكتر ظريف و دوستانشان» اشاره داشتند. ضررهايي كه نشست و برخاست با طرف امريكايي دارد. اينكه «این کار، ما را در افکار عمومی ملتها و دولتها به تذبذب متهم میکند و غربیها با تبلیغات عظیم خودشان، جمهوری اسلامی را دچار انفعال و دوگانگی جلوه میدهند.»
رهبر انقلاب در همين تابستان گذشته درخصوص مضرات گفتوگو با دشمنان ايران اسلامي سخن گفتند و از تجربه ذيقيمت سخن به ميان آوردند: «یک تجربهی ذیقیمت دیگر برای همه بود که متوجه شویم نشست و برخاست و حرف زدن با آمریکایی ها، مطلقاً تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد و بدون فایده است.»
البته شايد برخيها همچنان به دنبال كسب تجربه باشند!
آقاي رئيسجمهور در جشنواره فارابي باز هم از خجالت منتقدان خود درآمدند و اينچنين گفتند كه: «آن طرفیها برای جمع خودشان کف میزنند و این طرفیها معلوم نیست چه میکنند و گاهی هم برای آن طرفیها کف میزنند. بعد میگوییم چرا برای آنها کف میزنید میگویند انتقاد چیز خوبی است. باید گفت خدا عقل سالم را به بدن سالم بدهد.»
اول آنكه تهديدات كنگره امريكا كه به گفته اغلب ديپلماتهاي كاركشته و كاربلد يك تقسيم وظايف است، نشان ميدهد كه آن طرفیها برای جمع خودشان کف نمیزنند، بلكه با تهديدات هماهنگشده خود سعي ميكنند توان و ظرفيت مذاكرهكنندگان خود را بالا ببرند. در واقع آنها منتقدان خود را اهرم فشار دربرابر ايران ميدانند تا با اين وسيله قدرت چانهزني خود را افزايش دهند.
دوم آنكه از شخص رئيسجمهور انتظار نميرود كه منتقدان خود را به صفت «بلاهت» مفتخر كنند يا سعي در «ابلهنمايي» منتقدان نمايند. آيا واقعا منتقدان براي «آنطرفيها» كف ميزنند يا از برخي رفتارهاي عجيب «اينطرفيها» بر سينه ميزنند؟!
ضمن آنكه آيا منتقدان دولت و به خصوص دستگاه ديپلماسي دليل انتقاد خود را چون «انتقاد چیز خوبی است» ميدانند و براي همين اشتباهات و خطاهاي مسئولان را گوشزد ميكنند؟
از آقاي دكتر بعيد است كه اينقدر سادهانگارانه مخاطبان خود را آدمهاي ناقصالعقلي بداند كه بيهيچ دليل و هدفي انتقاد ميكنند.
آقاي روحاني انتقاد را «هو کردن، تهمت و تخریب» نميداند، اما متاسفانه برخي از دولتمردان در قبال انتقادهاي دلسوزانه و مشفقانه دقيقا همين رفتار دور از اخلاق را در مقابل منتقدان به كار ميگيرند. افرادي كه منتقدان را هو ميكنند، به آنها تهمت ميزنند كه مثلا از قبل تحريمها جيبشان را پر كردهاند يا با برچسبزني آنها را تخريب ميكنند.
اتفاقي كه براي دولتي كه يكي از اهداف خود را «احیاي اخلاق» ميداند برازنده نيست.
به گفته آقاي رئيسجمهور «انتقاد یعنی راه را بهتر نشان دادن» تعريف درستي كه شايد لازم باشد مجال بيشتري را براي آن اختصاص داد. اما ملاك «راه درست» كيست و چيست؟ قطعا هر فردي در هر جايگاهي، تصميم و تفكر خود را بهترين راه يا همان راه درست ميداند، اما وقتي يك منتقد «فانوس» خود را روشن كند، ميتوان به راحتي راه را از چاه نشان دهد.
براي همين است كه معتقديم، دميدن بر فانوس منتقد، شيوه منطقي براي حل مشكلات نيست.
اتفاقا شايد بزرگترين نقد به دولت، شيوه برخورد با نقد باشد.
اين را بارها اشاره كردهايم كه دولت محترم به راحتي ميتواند از منتقدان خود به عنوان يك بازوي قوي و اثرگذار استفاده كند. منتقدان به خصوص در روياروييهاي خارجي ميتوانند اهرم فشار در برابر زيادهخواهيهاي طرف مقابل باشند، اما متاسفانه دولت محترم نه تنها از اين فرصت و ظرفيت استفاده نميكند بلكه دقيقا كار نبايد خود را با قدرت و جديت ادامه ميدهد تا منتقدان خود را از مسير خارج كند.
دولت حتي از منتقداني كه به زعم دولتمردان داراي اتاق فكر و عمليات هستند هم ميتواند به خوبي استفاده كند و براي آنها نيز سناريويي داشته باشد، اما متاسفانه ظاهرا تصميم بر آن است كه همه منتقدان و حتي دلسوزان را با يك چوب بتاراند.
اتفاقي كه نه تنها از اعتدال به دور است، بلكه از دولتي كه رئيس آن يك فرد باتجربه، باسابقه و البته باسواد است بعيد به نظر ميرسد.