يکشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۷ - ۲۰:۴۹
کد مطلب : 107969

همیشه پای یک گاو در میان است

دو هزار گوسفند داریم. آنها را سوار هواپیما می‌کنیم. در هواپیما را محکم می‌بندیم. گوسفندان...

دو هزار گوسفند داریم. آنها را سوار هواپیما می‌کنیم. در هواپیما را محکم می‌بندیم. گوسفندان همگی مودب و فهمیده‌اند فقط یکی از آنان گریه می‌کند و دلش می‌خواهد کنار صندلی خلبان بنشیند. به هر حال با او صحبت می‌کنند و مشکل حل می‌شود. هواپیما از یک جای دور می‌آید و در فرودگاه می‌نشیند. در هواپیما را که باز می‌کنند هزار و صد راس گوسفند از پله‌ها پایین می‌آیند. به نظر شما چطور چنین چیزی ممکن است؟
علی بابا - هشت ساله از تهران: احتمالا گوسفندها را خوب نشمرده بودند.
نصرت نمکی هفتاد ساله از کازرون: شاید نهصد گوسفند بر اثر استرس و فشار هوا مرده‌اند.
کتایون توهم‌نژاد - هجده ساله از رشت: ممکن است نهصد گوسفند توسط آمریکای جهانخوار یا عوامل انگلیس در بین راه به سرقت رفته باشند.
شمسی خانم - همسایه روزنامه سیاست روز: وا! خدا مرگم بده. آخرالزمون شده!
 شاهین مرکباتچی - بجنورد: به احتمال قوی بقیه "گاو" بودند. به هر حال همیشه پای یک گاو در میان است.
بهنام خوشخیال - شلمرود: شاید پرواز طولانی بوده و مسافرها و خدمه پرواز الباقی گوسفندها را کشتند و خوردند.
بابک زنجانی - تهران: اگر قول بدهید آزادم کنید به جای نهصد راس گوسفند نود هزار راس گوسفند برایتان می‌خرم و پرونده را می‌بندم.
اسفندیار.ر. م - رامسر: نهصد گوسفند را در راه سلامتی آقای رئیس عزیز قربانی کردند. خدا قبول کند.
وزیر جهاد کشاورزی: بروید سبوس‌تان را بخورید.

https://siasatrooz.ir/vdcjmaevhuqeyhz.fsfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی