بررسی روند تحولات خاورمیانه نشان میدهد که ائتلافی از آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی همواره در ایجاد فضای بحران در منطقه همگرایی و تقسیم کار داشتهاند. بر اساس شرایط منطقهای و ظرفیتهای موجود هر کدام از آنها نقش محوری را ایفا کردهاند به عنوان مثال در باب مقاومت غزه، لبنان و سوریه این رژیم صهیونیستی بوده که محور بحران سازی است و محور اصلی آن را نیز اقدامات نظامی تشکیل میدهد. در همین حال حمایت از گروههای تروریستی در منطقه و البته اقدام مستقیم نظامی در مناطقی همچون یمن را عربستان بر عهده دارد. در این میان آمریکا نیز در حالی تامین کننده منابع تسلیحاتی سعودی و صهیونیستها است که در مواردی مانند سوریه گزینه نظامی مستقیم را اجرا کرده و در امور ایران نیز با اعمال تحریمها و تهدیدات نقش کلیدی ایفا میکند.
مثلث بن سلمان ، نتانیاهو و ترامپ در حالی راس این رفتارها هستند که بررسی روند تحولات نکات قابل توجهی را در سرنوشت آنها به نمایش میگذارد. ترامپ رئیس جمهور آمریکا هر چند با جوسازیهای گسترده رسانهای به دنبال نمایش اقتدار خویش است که ناکامی جمهوریخواهان در انتخابات کنگره و نیز فضای سنگین رسانهای و سیاسی علیه وی نشانگر ناتوانی وی در تحقق اهداف وی است. البته ناتوانی در مقابله با روسیه، چین ، کره شمالی و ناکامی در اعمال تحریمها علیه ایران را نیز باید به کارنامه وی افزود. بن سلمان نیز در حالی با رسیدن به ولیعهدی به دنبال معرفی خود به عنوان قدرت برتر سعودی و جهان عرب بوده که وی نیز سرنوشت چندان سفیدی ندارد. در حالی در جنگ یمن و سوریه با ناکامی مواجه شده و رسوایی مانند رسوایی ربودن سعد حریری نخست وزیر لبنان را در کارنامه دارد که قتل خاشقجی روزنامه نگار عربستانی در کنسولگری این کشور در ترکیه به رسوایی بزرگی برای وی مبدل شد بگونهای که بسیاری بر این امر تاکید دارند که وی گزینهای جز کنارهگیری از قدرت ندارد. نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز در حالی با طرحهایی مانند راضی ساختن آمریکا برای انتقال سفارت آمریکا به قدس، افزایش کمکهای مالی و نظامی از آمریکا و تحریک غرب به اقدام علیه ایران سعی داشت تا خود را فردی مقتدر نشان دهد که تحولات اخیر غزه به یک رسوایی برای وی مبدل شد. ناتوانی در اجرای عملیات نظامی در غزه و شکست گنبدآهنین در مهار موشکهای مقاومت موجب شد تا در نهایت برخی از اعضا کابینه وی نظیر لیبرمن وزیر جنگ از سمت خود استعفا داده و عملا دولتش در آستانه سقوط قرار گرفته است.
با توجه به این شرایط میتوان گفت که مثلت بن سلمان، نتانیاهو و ترامپ به رغم تحرکات گسترده نتوانستهاند اهداف سلطه طلبانه خود را اجرایی سازند و هر کدام به نوعی در آستانه برکناری از قدرت قرار گرفتهاند در حالی که با بحرانی ساختن فضا به دنبال پنهان سازی شکستها و ناکامیهای درونی و جهانی خود هستند.
نویسنده: قاسم غفوری