ظهر پنجشنبه در ساعتی که انتظار نمی‌رفت شبکه سوم سیما مستندی پخش کرد به نام «برادران». کار حکایت شبهه دخالت نیروهای حزب‌الله لبنان در ایام فتنه۸۸ و تصویر معروفی بود که در ماجرای تعطیلی ستاد قیطریه به نام «حسین منیف اشمر» دست به دست می‌شد.
مستند به لطف صدای ناصر طهماسب روح پیدا کرده بود و صدای گوینده به گرمی به تصاویر جان می‌داد. نویسنده هم خیلی به موقع از سوالات استفاده کرد و به اصطلاح با ورق هایش خوب بازی کرد و در نهایت هم کلاف‌هاي سردرگم را طوری به هم رساند که مخاطب از ابتدا برایش مسئله روشن نشود، ولی کار جذبه و کشش برای دنبال کردن داشته باشد و در نهایت از روشن شدن موضوع لذت ببرد.
تصاویر بعد از طرح شبهه حضور منیف اشمر در تهران، سریع به لبنان مي‌رود و ضمن تعلیق و در غبار نگه داشتن مخاطب پرونده جدیدی برای او باز مي‌کند. برادران منیف اشمر. علی برادر وسطی در عملیات استشهادی علیه صهیونیست‌ها در لبنان شهید شده، کارگردان هنر خود را در استفاده از آرشیو به اوج رسانده و مخاطب پای تصاویر میخکوب مي‌شود، هم تصاویر سخنرانی سید‌حسن نصرالله پس از شهادت علی منیف اشمر که هنوز بسیار جوان است و هم تصاویری از اندرونی بیت رهبری و دیدار برادر بزرگ منیف اشمرها با رهبر انقلاب، همگی به خوبی کنار هم گنجانده شده است.
حالا مخاطب از برادر سوم منیف اشمرها مي‌پرسد و اینکه واقعا حسین منیف اشمر کجاست؟ نکند واقعا تصویر فردی که بله فاتح لانه‌ی جاسوسی ستاد قیطریه شهرت یافته، همان برادر گمشده منیف اشمرهاست؟ این تعلیق باز هم جواب داده نمي‌شود تا باز تصاویر به آشوب‌های تهران بر می‌گردد و نوبت رسوایی رسانه روباه پیر، بی.بی.سی مي‌شود.
تصاویر و مصاحبه و گزارش‌های بی.بی.سی و صدای آمریکا و دیگر رسانه‌های معارض، این خط را دنبال مي‌کنند و درصدد القای دخالت نیروهای حزب‌الله لبنان در تهران هستند و چه بهتر از این، یک تیر و دو نشان، هم حزب‌الله لبنان را مي‌زنند و هم حزب‌الله تهران.
مستند روایت سریعی هم از فتنه سوریه و عراق و داعش طرح مي‌کند و چهره جوانی آغشته به خون در سامرا نشان مي‌دهد و برای باز کردن گره‌ها به تهران بر مي‌گردد و چهره‌اي جوان را معرفی مي‌کند: مهدی نوروزی، فرزند جانباز، کرمانشاهی، شجاع و نترس، بسیجی و عاشق مبارزه. از سوابق نوروزی می‌گوید از دستگیری قاچاقچی‌ها در بندرعباس، تا مبارزه با قاچاق در کرمانشاه، از مبارزه با گروهک جندالشیطان ریگی و حضور دلیرانه در جمع کردن اغتشاشات فتنه‌گرها در سال هشتاد و هشت تا کشف فساد اقتصادی و دستگیری و بازجویی بابک زنجانی.
مستند به اوج خودش رسیده که پای همسر و فرزند نوزاد نوروزی به ماجرا باز می‌شود و تعریف ماجرای شنیدن خبر شهادت مهدی نوروزی. حالا مخاطب گره‌هایش کاملا باز شده مهدی نوروزی دلاور کرمانشاهی، مدافع حرم، همان مبارز با فتنه‌گرها بوده است.
تصاویر حضور پیکر شهید نوروزی در حرم حضرت عباس علیه‌السلام و سینه‌زنی‌هاي او در بین‌الحرمین ۱۰ سال پیش وقتی که تازه جوان بود، خیلی خوب به هم گره خورده است و در نهایت نوروزی در برابر کسانی که روز قدس سال ۸۸ شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران مي‌دادند، ثابت کرد که آن که جان خود را برای ایران و لبنان و حرم و اسلام مي‌دهد، امثال او هستند نه فتنه‌جویان و فتنه‌گران.
حالا از نام مستند هم گره‌گشایی مي‌شود و معلوم مي‌شود که فتنه گران پر بیراه نام حسین منیف اشمر را روی مهدی نوروزی نگذاشته بودند، چه آن که هرچند برادران خونی نبودند اما در شجاعت و دفاع از اسلام و شهادت با هم برادری طولانی و ناگسستنی دارند.
ای‌کاش رسانه ملی زمان بهتری برای دیدن این مستند جذاب و روشنگر انتخاب مي‌کرد، اي‌کاش...(فارس)
