?>?>
تشکر ميكنيم که به ما وقت داديد و تجديد خاطرهاي شد براي آن دوراني كه شما سخنگو بوديد و ما در جلسات شما شرکت ميکرديم. اميدمان اين هست كه اين گفتوگو برخلاف دوره سخنگويي کمتر از واژههايي مثل «در دست بررسي است» و «تكذيب ميكنم» استفاده بشود.
بله هر زماني يك اقتضائاتي دارد. در خدمت شماييم.
با توجه به سوابقي که در عرصه ديپلماتيک داريد و حضور فعال و گستردهاي که در عرصه وزارت خارجه داشتهايد، يکي از مباحثي که ما در حوزه وزارت خارجه شاهدآن هستيم، اين است که در اين ۲ سال دولت، چارچوب سياست خارجه ما بيشتري معطوف به مذاکرات هستهاي بوده، يعني عمده فعاليتهايي که ما انجام داديم در چارچوب مذاکرات هستهاي و با کشورهايي بوده که در اين عرصه حضور داشتند و معادلاتي مثل روابط گستردهتر با آمريکاي لاتين حتي با کشورهاي آفريقايي کمتر توي اين معادلات بوده و خيليها اين را جزء نواقص و ضعفهاي وزارت خارجه ميدانند نظر شما چيست، آيا واقعا اين طور هست يا نه؟
نظر شما درست است. ما در اين مدت گذشته سياست خارجه بيشتر معطوف به حل و فصل موضوع پرونده هستهاي بوده. خب اين اولويت آقاي روحاني بوده يعني آقاي روحاني اعلام کردند که يکي از اولويتهايشان حل و فصل اين مساله است که براي کشور در عرصههاي مختلف چالش به وجود آورده. نميگويم بحران به وجود آورده، ولي بالاخره چالش به وجود آورده. خب طبيعي است که در اين رهگذر دستگاه سياست خارجه بيشتر براي حل و فصل اين مساله کمر همت ببندد و ۲ سال يا ۲۰ ماه روي اين مساله متمرکز بشود. خب به اين خاطر توان و بنيه وزارت خارجه محدود است، اولويتبندي ميکند و بعد عمل ميکند. بله ممکن است با برخي نقاط مثل آمريکاي لاتين، مثل گذشته تحرک نبوده، من اين را ميپذيريم. ولي به نظر من ايراد نيست؛ به چند دليل. اول اينکه در دوره گذشته كه بر روي آمريکاي لاتين تمرکز شده بود و تحرک در آنجا زياد بود، البته با يکي دو تا کشور نه همه. در درجه اول ونزوئلا بود بعد هم تا حدودي بوليوي. جاي ديگري نبود. شما درباره آمريکاي لاتين وقتي صحبت ميکنيد کشورهايي مثل پرو، اکوادور و کلمبیا را داريم. با آنها هيچ کاري نشد. بهتر است بگوييم ۲ کشور بود. آن سياست هم سياست انتخابي نبود، سياست اجباري بود. چون در کشورهای ديگر بنا به هر دليل امکان تحرک نبود، آنجا تمرکز شده بود و ما اين را شاهد بوديم. البته به اين معنا نيست که ما به آن کشورها توجه نکنيم. آنها کشورهای مهمي هستند و بايد همکاري داشته باشيم. دليل ديگر هم انتخاب صرف ما نبود یعنی دولت گذشته ما نبود. يک مقدار به خاطر آقاي چاوز بود که شاکلهاش ضد آمريکايي بود، طبيعتا به ايران نزديکتر شده بود. الان چون چاوز نيست و شخص دیگری رئیسجمهور شده که مثل چاوز نيست و يک مقدار ديد این فرد ایجاد توازن در سياست خارجي است، اين رابطه ماهيت قبل را ندارد.
يعني اگر تحرکي در گذشته بوده، اگر چه چيز بدي نبوده، اما همه این رابطه به اختيار ما نبود. نکته ديگر اين است که اگر بخواهیم انتخاب کنیم که حل و فصل موضوع پرونده هستهاي مهمتر است يا رابطه با آمريکاي لاتين، خب جوابش روشن است. ما الان بر روي سوريه و عراق تمرکز داريم و اينها نسبت به آمريکاي لاتين مهمتر هستند. البته به این معنا نيست که ما با آمريکاي لاتين نبايد کار کنيم. ولي ما در سياست خارجي اولويتهاي جديتري داريم. همسايگان ما اولويتجديتر هستند، لذا شما اين وضعيت را ميبينيد و به نظر من اين اتفاق خيلي خوبي است و موضوع ايرادداري نيست.
اگر بخواهيد يک نمره کلي به عملکرد وزارت خارجه بدهيد چه نمرهاي است؟
در سياست خارجي نمره دادن سخت است. در حوزههايی که کيفي است و متری برای اندازهگیری نداريم سخت است. نمیشود نمره يک و دو و سه داد، ولي من نمره خوب ميدهم.
يکي از مباحثي که به هر حال در اين ۲ سال اخير ما شاهد بوديم بحث تحولات منطقه بوده است. گرايشي که جمهوري اسلامي ايران داشته، همگرايي بيشتر با همسايهها و حتي کشورهاي عربي بوده، هرچند که آنها به هر حال يک نوع نگاه تخاصمي داشتند.
شما به عنوان کسي که سابقه حضور در کشورهاي عربي را به عنوان سفير داشتهايد و آشنايی نزديک با آنها داشتيد، دليل و ریشه اصلی اينكه کشورهاي عربي به ويژه عربستان طی ماههاي اخير اين قدر بر علیه ايران فعاليت ميکنند و به عنوان مثال در حوزه رسانهاي فرافکني ميکنند و مساله ايرانهراسي را مطرح ميکنند در چه میبینید؟
در زمان گذشته و رژيم گذشته رابطه ايران و عربستان اگرچه يک رابطه دوستانه بود ولي دو کشور همديگر را رقيب ميدانستند، يعني در زماني كه حكومت هر دو كشور پادشاهي بود، رابطه دو کشور چالشي بود. کافي است که خاطرات دوران شاه را بررسی کنيد. بعد از انقلاب، جمهوري اسلامي تلاش کرد با کشورهاي همسايه رابطه برادرانهاي به وجود بياورد. با خيلي از این کشورها هم توانست ارتباط برقرار کند. مثلا رابطه ما با عمان خيلي برادرانه است. يا رابطه ما با کويت مشکلي به آن معنا ندارد. حتي رابطه ما با امارات متحده عربی عليرغم اينكه يک موضوع بيجهتي را اماراتيها مطرح ميکنند ولي عاري از مشکل بود. حتي در جنگ ايران و عراق، امارات اگر نگویيم طرف ما بود، طرف صدام هم نبود. ببينيد ما سعي