فتنه ۸۸ تا زمانی که اصلاحطلبان به گناه خود اعتراف نکنند و در صدد جبران آن برنیایند، همچنان باقی است و باید مراقب رفتارهای این طیف سیاسی بود.
از آنجا که آشوبهای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، پس از اعتراضات غیرقانونی و قانون شکنانه دو نامزد ریاست جمهوری اصلاحطلبان با دروغ تقلب در انتخابات باعث آغاز فتنه در کشور شد، اما آنچه که باعث شد تا حکم حصر خانگی آن دو نامزد از سوی شورای عالی امنیت ملی کشور صادر شود، موضوع انتخابات نبود بلکه پیروی اصلاحطلبان و هدایت دو نامزد شکست خورده انتخابات ریاست جمهوری از طرحها و برنامههایی بود که آمریکا و غرب با بهرهگیری از فضای خیزشهای اسلامی که به بهار عربی شهرت یافت، شکل گرفت. یکسال پس از فتنه ۸۸ بود که دو نامزد اصلاح طلب حصر خانگی شدند و این موضوع مهمی است که جریان سیاسی اصلاح طلب نمیخواهد به آن دامن زده شود.
طیف افراطی اصلاحطلبان از انقلابهایی که در تونس و مصر آغاز شده بود، به این گمان افتادند که فضا اکنون برای ایجاد بهار ایرانی آماده است، این تفکر از آنجا نشأت گرفت که آمریکاییها با سیاستهای خود فضا را در ایران به این سو گرایش دادند چرا که در بحث فتنه ۸۸ و دروغ تقلب در انتخابات ریاست جمهوری نتوانستند به اهداف خود در ایران دست یابند.
اکنون پس از گذشت ۸ سال از فتنه ۸۸ هنوز هم اصلاحطلبان خود را مقصر آن نمیدانند به همین خاطر است که رفع حصر را پیگیری میکنند. حتی آنها طرف مقابل را که به جریان احمدینژاد نام گذاری شده است، مقصر اصلی میدانند و اعتقاد دارند که جریان احمدینژاد طراح فتنه ۸۸ بود و اصلاحطلبان هم در این بازی افتادند.
آقای عباس عبدی، در گفت وگویی با یکی از خبرگزاریها این ادعا را مطرح کرده و حتی گفته است که فردای آن مناظره ۱۳ خرداد ۸۸، در کردستان سخنرانی داشته و عین همین قضیه را گفته است.
اکنون پرسش اصلی و مهم این است که اگر اصلاحطلبان به این نتیجه رسیده بودند که فتنه ۸۸ یک بازی از سوی جناح احمدینژاد است، چرا وارد آن شدند و بازی خوردند؟!
اگر اصلاحطلبان بازی نمیخوردند و خود را کنار میکشیدند، آیا احمدینژاد میتوانست باز هم فتنهای بپا کند؟
چنین موضعی از سوی اصلاحطلبان فرار رو به جلو است تا خود را نزد افکار عمومی موجه جلوه دهد، چرا که هنوز نه تنها متهم، بلکه مقصر اصلی فتنه ۸۸ و تبعات گسترده آن هستند که دامن کشور را گرفت و هنوز هم ادامه دارد.
نمیتوان باور کرد که یک جناح سیاسی با وجود سیاستمدارانی که خود را خبره این کار میدانند، فریب خورده باشد و در دام یک بازی سیاسی افتاده باشد. اگر چنین ادعایی را درست بدانیم، فتنهای که در سال ۱۳۷۸ باز هم از سوی اصلاحطلبان کلید خورد را چه باید نامید؟ آیا در آن زمان هم اصلاحطلبان بازی خوردند؟ آیا در سال ۷۸ جریانی به نام احمدی نژاد وجود داشت؟
ساده انگاری است که فتنه ۸۸ را یک بازی از سوی جریان احمدینژاد بدانیم، هر چند رفتارهای این جریان هم در آن دوران بی تأثیر نبوده است، اما پیشینه و سابقه کدام جریان سیاسی از میان جریان احمدینژاد و جریان اصلاحطلبان از وجود نخبگان سیاسی! بهره مند است؟
احمدینژاد و جریان او یک واحد سیاسی نوپا و تازه کار بود در حالی که اصلاحطلبان سابقه دولت و مجلس را در کارنامه خود دارند.
در هر حال چنین توجیهاتی را نمیتوان به عنوان یک واقعیت پذیرفت چرا که جریان فتنه ۸۸ و پس از آن فتنه ای دیگر با نام ایجاد بهار ایرانی، همچون بهار عربی در تونس، مصر و برخی دیگر از کشورهای عربی، طراحی آمریکا با اجرای سیاسی اصلاح طلب با رهبری داخلی از سوی سران فتنه بود.
مقصر دانستن و پذیرفتن عملکرد غلط سیاسی شاید بتواند اندکی از بار سنگین جرم را بکاهد که البته هنوز هم چنین رویکردی در اصلاحطلبان دیده نمیشود.
نویسنده: سیاوش کاویانی