خلاصه به هر کاری مشغول شدیم به غیر از آنچه که در قرارداد ما آمده بود. روز اول به عنوان "ننجون" در روزنامه "سیاست روز" استخدام شدیم قرار بود مسئولیت آبدارخانه را بر عهده بگیریم اما حالا با مدرک "دکترین سیاسی" نشسته ایم در تحریریه و مسائل سیاسی را تجزیه و تحلیل میکنیم.
البته دور باشد از ساحت آقایانی که از اول قرار بود سینی چای را بگردانند و الان مسائل مهم ملی و بینالمللی را رتق و فتق میکنند. بله ... عرض میکردم. ما قرار بود اینجا چای و نسکافه بدهیم اما از آمریکای جهانخوار و امپریالیسم شرق و غرب با ما تماس گرفتند و قرار شد در کنار آبدارچی گری یک جاسوسیهای ریزی هم مرتکب بشویم که شدیم.
آن اوایل که آمدیم به بچههای تحریریه به عنوان عصرانه تخم مرغ نیمرو و نان سنگک میدادیم که بعد تعدیل اقتصادی کردیم و نان و پنیر دادیم. حالا با تنخواه آبدارخانه نه دستمان به تخم مرغ بند میشود نه حتی تخم گنجشک فلذا تا اطلاع ثانوی دو عدد ساقه طلایی میگذاریم کنار چای عصرگاهی و سر و ته قضیه را هم میآوریم. اینجوری هم به آرمانهای ننجونی خودمان پایبندیم و هم اصول اقتصاد مقاومتی را رعایت کرده ایم.
بعد هم رفتم کهریزک و وضعیت بازداشتگاه را دیدم و گریه کردم... آخ ببخشید... این تکه از فایل متن یکی از نمایندگان مجلس بود که اشتباهی اینجا کپی شد. داشتم عرض میکردم. تا تصویب توافق نامه برجام که هنوز به ذات پلید ما پی نبرده بودند از اینطرف و آنطرف حق جاسوسی و فتنهگری میگرفتم تا بعد که معلوم شد نفوذی هستم همان را هم قطع کردند و مجبور شدم دزدی کنم.
چرا چپ چپ نگاه میکنید؟ مگر دزدی بد است؟ چند نفر را نشان تان بدهم که دزدی میکنند و خیلی هم سربلند در جامعه زندگی میکنند؟ اصلا روایت داریم اگر حقوق کسی زیر ده میلیون تومان باشد حق دارد دزدی کند. این را من نمی گویم.نماینده مجلس میگوید. بروید خودتان بخوانید.من که دیوانه نیستم اسمش را بیاورم ولی همین جمله را در اینترنت سرچ کنید آن وقت میفهمید که ننجون اهل دروغ گفتن نیست. ممکن است دزدی کنم ولی دروغ نمی گویم.
ادامه اعترافات ننجون را حتما در شماره بعدی بخوانید.