طی ماههای اخیر بسیاری از کشورها معطوف به عرصه سیاست داخلی خود شده اند که محور آن را نیز مقابله با ویروس کرونا تشکیل میدهد. ویروسی که سراسر جهان را فرا گرفته و هر روز نیز ابعاد تازه تری میگیرد که لزوم همگرایی جهانی برای مقابله با آن را ضروری میسازد.
ضرورتی که البته آمریکا و اروپا با اعمال تحریم علیه سایر کشورها به کارشکنی در قبال آن میپردازند که سکوت سازمانهای بین المللی در قبال این کارشکنی جای تامل دارد. البته آمریکاییها یک سیاست دیگر را نیز به جای رویکرد به مقابله با کرونا در دستور کار دارند و آن ایجاد جنگ روانی علیه کشورهایی که دشمنان آمریکا نامیده میشوند است که چین و روسیه و جمهوری اسلامیایران در راس آن قرار دارند. در باب رفتار آمریکا در قبال ایران دیروز پومپئو وزیر خارجه آمریکا ادعا کرده است که رئیس جمهور ترامپ رویکرد جدید را در قبال ایارن اجرا کرده است که با دولتهای قبلی آمریکا متفاوت بوده است. این ادعا در حالی مطرح شده که کارنامه ۴ دهه عملکرد آمریکا از کارتر و ریگان گرفته تا اوباما و ترامپ نشان میدهد که ماهیت رفتاری آنان یکسان بوده و صرفا در ابزار مورد استفاده علیه ایران متفاوت بوده اند و در نهایت هیچ کدام به تعهدات خود عمل نکرده و یا در زمان آشوب به حمایت از ناآرامی در ایران پرداخته اند. در کنار تمام این مباحث آنچه در عملکرد آمریکاییها طی ماههای اخیر به ویژه از زمان ترور سردار سپهبد قاسم سلیمانی مشاهده میشود رویکرد همه جانبه آمریکا به سیاست تخریب چهره ایران در میان دوستان و متحدان خویش است. در کنار تشکلهای حقوق بشری ادعایی آمریکا از اعدام کنید گرفته تا اعدام نکنید، آمریکا در قبال هر کدام از کشورهای منطقه سناریویی علیه ایران اجرا میکند.
در حوزه افغانستان فضای رسانه ای از تصاویر و گزارشهای غیرمستند با ادعای بدرفتاری مرزبان ایرانی با اتباع افغانستان منتشر میشود و یا تصادف ماشین قاچاق اتباع فعال در یزد به سوژه تخریبی روابط دو کشور مبدل میشود. در عراق نیز جنگ روانی معرفی مقاومت مردمی به عنوان مهره ایران و عامل ناآرامی در عراق شدت گرفته است. حملات نیروهای امنیتی به فرمان آمریکا به مقر حشدالشعبی و نیز حملاتی که به بهانه مقابله با تروریسم به این جریانها صورت گرفته در این چارچوب قابل ارزیابی است. نکته دیگر آنکه در لبنان نیز آمریکاییها در حالی با محوریت سفیرشان به اختلاف افکنی و آشوب خیابانی دامن میزنند که همزمان تحریم و قرار دادن حزب ا... در لیست گروههای تروریستی را با همراهی اروپا صورت داده اند. نامه ادعایی ۲۳۰ حقوق دان علیه حزب ا... حلقه تکمیلی این روند است. نکته مهم آنکه آمریکا با ادعای ارتباط حزب ا... با ایران این فشارها را تشدید کرده است.
حال این سوال مطرح است که چرا آمریکاییها فضای تخریب چهره ایران در میان متحدانش را در پیش گرفته است؟ هر چند که رویکرد تبلیغاتی علیه ایران از ارکان همیشگی سیاستهای ضدایرانی غرب بوده اما اقدمات اخیر آنها یک تفاوت عمده دارد که محور هدف گذاری آنان را آشکار میسازد. آمریکاییها یک کلید واژه دارند و آن لزوم تمدید تحریم تسلیحاتی ایران است که براساس برجام در مهرماه لغو خواهد شد.
آمریکاییها میدانند که جمهوری اسلامی ایران امنیت خود را امنیت منطقه میداند و با لغو تحریمهای تسلیحاتی در صورت تمایل هر کدام از کشورهای همسایه حاضر به تقویت توان دفاعی آن در برابر تهدیدات امنیتی است به ویژه اینکه آمریکا تاکنون به تعهدات خود در هیچ کدام از این کشورها عمل نرکده است. آمریکاییها با ایجاد فضای تخریب چهره ایران در افکار عمومی کشورهای منطقه به دنبال بازی دوسر برد هستند به گونه ای که از یک سو با ادعای تهدید بودن ایران از نظر منطقه، طرح تهدید تحریم تسلیحاتی ایران را اجرای سازند و از سوی دیگری دیگر مانع از توافق نظامی ایران با کشورهای منطقه شود تا همچنان بحران در این کشورها ادامه داشته باشد.
به هر تقدیر میتوان گفت که آمریکاییها بر این تصورند که با ترور سردار سلیمانی جایگاه کاریزماتیک ایران در منطقه با چالش مواجه شده است و میتوانند از این فرصت برای تمدید تحریمهای تسلحیاتی ایران و جلوگیری از توافقات دفاعی ایران با کشورهای منطقه جلوگیری نمایند. نکته قابل توجه آنکه قرارداد نظامیاخیر ایران و سوریه به ویژه در حوزه پدافندی این معادله آمریکا را با چالش مواجه کرده است و دستاوردهای این توافق برای امنیت سوریه و منطقه میتواند زمینه ساز گرایش سایر کشورهای منطقه به همگرایی نظامی با ایران شود.
نویسنده: قاسم غفوری