اگر همچنان درصد توافق كردن و يا نكردن در گفت وگوهاي هستهاي ايران و ۱+۵ را ۵۰ درصد بدانيم و فرض بگيريم كه ۵۰ درصد به توافق نميرسيم، بازنده و برنده اين گفتوگوها كدام طرف خواهد بود؟
جمهوري اسلامي ايران براي اين كه به مدعيان غربي ثابت كند فرايند فعاليتهاي هستهاياش صلحآميز است، پاي ميز مذاكرات نشست. اگر غير از اين بود، كشورهاي غربي و به ويژه آمريكا بايد به فعاليتهاي ايران در زمينههاي هستهاي شك ميكردند.
همين سياست گفتوگوهاي هستهاي ايران ثابت ميكند كه جمهوري اسلامي درپي توليد سلاح هستهاي نيست. ايران اسلامي ابزارهاي بسياري قدرتمندتري از سلاح هستهاي دارد. اما آمريكا و ديگر كشوهاي غربي و در كنار آن آژانس بينالمللي انرژي هستهاي با گزارشهاي دو پهلو و مغرضانه خود، بدون مدرك و سند ادعا ميكنند ايران درپي ساخت سلاح هستهاي است.
در دنيا كشورهايي داراي تسليحات هستهاي هستند و هزينههاي بسيار زيادي را هم براي ساخت و نگهداري از آنها صرف ميكنند. اما داشتن اين تسليحات هستهاي چه مزيتي براي مردم اين كشورها داشته است؟!
كشورهايي از جمله هندوستان، پاكستان، كره شمالي و حتي كشورهاي اروپايي مانند انگليس و خود آمريكا و روسيه و رژيم صهيونيستي كه داراي سلاح و كلاهك هستهاي هستند، چه مزيتي دارند؟ جز اين كه امنيت دنيا را به خطر انداختهاند و هر از گاهي هم يكديگر را تهديد ميكنند و تهديد آنها به مفهوم نابودي زمين است.
كشورهايي در جهان سوم هم هستند كه سلاح هستهاي دارند مانند هند، پاكستان و كره شمالي، اما اوضاع اقتصادي مردم اين كشورها چگونه است؟
آمريكا و ديگر كشورهاي داراي سلاح هستهاي به خاطر صرف صدها ميليارد دلار در حوزه نظامي به ويژه سلاح هستهاي، عليرغم بحرانهاي اقتصادي همچنان براي داشتن بمب اتم پافشاري ميكنند و دست از توليد نسل جديد كلاهكهاي هستهاي بر نميدارند. اما جمهوري اسلامي ايران در صدد است تا بتواند از ويژگيهاي صلحآميز و مفيد علم هستهاي بهره ببرد و از آن براي پيشرفت كشور در حوزه پزشكي يا كشاورزي و توليد انرژي استفاده كند. اين دستاوردهاي بزرگ هستهاي كه اكنون وجود دارد، با تلاش و كوشش دانشمندان هستهاي كشورمان به دست آمده است، همه اين پيشرفتها در زماني اتفاق افتاده كه ايران در شديدترين تحريمهاي غرب و آمريكا قرار داشته و همين موضوع آمريكا و غرب را خشمگين كرده است.
انحصارطلبي غربيها در واكنشهايي كه به پيشرفتهاي هستهاي ايران نشان ميدهند اين موضوع را اثبات ميكند، پرسشي كه ذهن آنها را درگير كرده اين است كه چگونه ممكن ايران بدون كمك از ما به اين اندازه به پيشرفتهاي بزرگ هستهاي دست يافته است؟ در حالي كه تحريمهاي گستردهاي عليه ايران وضع شده است. غربيها و آمريكا از اين بابت خشمگين هستند كه ايران خود به چنين پيشرفتهايي نائل آمده و اكنون در اين زمينه به غرب وابستگي ندارد و ما (غربيها) نميتوانيم در اين زمينه بر روي ايران سلطه و غلبه داشته باشيم.
به همين خاطر هدف آنها تنها اين است كه فعاليتهاي صلحآميز هستهاي ايران برچيده شود و اگر قرار است ادامه داشته باشد بايد زير نظر و براساس خواسته آنها ادامه يابد. ايجاد محدوديت و وابسته كردن فعاليتهاي هستهاي كشورمان مهمترين هدفي است كه آمريكا و غرب دنبال ميكنند.
اكنون كه به پايان زمان مقرر گفتوگوهاي هستهاي نزديك ميشويم، اگر به توافق عادلانه و منصفانه دست يابيم، پيروزي از آن ما است و اگر هم توافقي حاصل نشد، باز هم پيروز اين نبرد ايران است.
پشت سر اين گفتوگوهاي هستهاي هيچ اتفاق ناگواري براي ايران نخواهد افتاد. در صورت به توافق نرسيدن همه فعاليتهاي هستهاي ايران در مدت زمان كوتاهي به حالت عادي و پيش از توافق اوليه باز ميگردد علاوه بر اين كه ثابت ميشود با همه همكاريها و شفافيت و انعطافپذيري كه ايران از خود نشان داد، غرب و آمريكا باعث و مقصر اصلي به نتيجه نرسيدن گفتوگوهاي هستهاي خواهند بود و اگر هم توافقي به دست آيد، جمهوري اسلامي ايران بر اساس آن توافق به فعاليتهاي صلحآميز هستهاي خود ادامه ميدهد و تحريمهاي ناعادلانه غرب عليه ايران برچيده خواهد شد و باز هم ثابت ميشود كه همه ادعاهاي آمريكا و رژيم صهيونيستي عليه ايران پوچ و بياساس بوده است.
اما باز هم بايد گفت و تأكيد كرد كه آمريكا در صدد آن است تا اگر توافقي انجام نشود، ايران را مقصر بداند. رفتارها، گفتارها و تحليلهاي رسانهها و مقامات كشورهاي غربي ۱+۵ نشان ميدهد كه آنها در سر چه ميپرورانند.
حتي دست دادنهاي جان كري با محمدجواد ظريف مقابل دوربينهاي عكاسان و فيلمبرداران شبكههاي گوناگون غربي و خارجي همين را اثبات ميكند.
هنگامي كه كري دست خود را به سوي ظريف دراز ميكند، اين مفهوم را در افكار عمومي جهان القاء ميكند كه آمريكا دست دوستي، دست همكاري و دست توافق هستهاي را به سوي ايران دراز كرده است و اگر توافقي نشود، يعني ايران به اين دست پاسخ نداده است.
اكنون در همه حوزهها به ويژه در حوزه رسانهها مطبوعات، راديو و تلويزيون و همچنين تحليلگران بايد آمادهباش كامل باشد، تا هجمههاي رسانهاي غرب عليه ايران در هر دو صورت را خنثي كنند.شبكههاي برونمرزي كشورمان از اهميت ويژهاي برخوردارند تا بتوانند آن هجمه گسترده را چه توافق بشود و چه توافق نشود، پاسخ دهند تا افكار عمومي جهان در دست رسانههاي غربي منحرف نشود.