هر فردی در هر شرایط و موقعیت شغلی و اجتماعی در انقلاب اسلامی دارای مسئولیتها و تکالیفی است و به قولی هر که بامش بیش برفش بیش در این عرصه به خوبی هویداست. هر کسی به آن اندازه که در مناصب و پستهای بالاتری قرار داشته باشد و یا بیشتر مورد توجه و عنایت مردم باشد قطعا مسئولیت او نیز در برابر انقلاب و مردم سنگینتر است و به تبعه آن باید پاسخگویی بیشتری داشته باشد. افرادی که در مجموع عوام و مردم عادی جامعه قلمداد میشوند اگر اقدامی خسرانآور صورت دهند قطعا میزان تنبیهات در نظر گرفته شده برای آنها کمتر از کسی خواهد بود که دارای پست و سمتهای بالاتر است. به عبارتی دیگر افرادی که دارای مسئولیت هستند به عنوان الگو و نمونه نظام برای مردم قلمداد میشوند و باید مراقبت بیشتری از رفتار خود داشته باشند. بر این اساس است که قوانین سختگیرانهتری باید در قبال مسئولان و خطاهای آنها وضع و اجرایی شود. البته باید در نظر داشت که هر اقدام و گام مثبتی که از سوی مسئولین و یا همان خواص در نظر مردم برداشته شود میتواند زمینهساز اعتماد بیشتر مردم به ساختار اسلامی و گرایش بیشتر به اجرای ارزشهای اسلامی و انقلابی باشد.
به عنوان نمونه یکی از اقشار جامعه که میتوانند نقشی مهم در این عرصه داشته باشد نقش روحانیت است نقشی که همواره دشمن به دنبال مقابله با آن بوده است چراکه پیوند میان سیاست و دین را برابر با تضعیف نظام سلطه و ناتوانی خود برای تسلط بر کشورهای اسلامی میدانند. اما در ساختار اسلامی اینگونه نیست چنانکه امام خمینی(ره) همواره تاکید داشتهاند روحانیت نقش مهمی در هدایت مردم در مسیر نظام دارد و هر اشتباه و کاستی در این عرصه هزینهها و پیامدهای منفی بسیاری برای انقلاب و مردم به همراه دارد.
بر همین اساس است که همواره تاکید میشود که روحانیت باید بر رفتار و عملکرد خود مانند مسئولان رده بالا نظارت و مراقبت داشته باشد چراکه از یکسو الگویی برای جامعه هستند و رفتارشان زمینهساز اعتماد یا خدایی ناکرده دلسردی مردم از نظام اسلامی میشود و از سوی دیگر دشمنان این مرز و بوم که پذیرنده ایرانی مستقل و الگو در کارکردهای گسترده نظام اسلامی در سعادت دنیوی و اخروی بشر نیستند به سوءاستفاده از کاستیها در عملکردهای روحانیت پرداخته و سعی در تخریب اسلام و نظام اسلامی خواهند داشت. در این میان باید به این مهم توجه داشت که اگر از یک روحانی خطایی سر زد نباید به کل روحانیت تعمیم داده شود بلکه به رفتار هر فرد در قالب رفتار فردی باید نگریسته شود و در عین حال روحانیت نیز باید نظارت شخصی بسیاری بر عملکردهای خود داشته باشد تا خدایی نکرده ناخواسته مولفهای برای دوری مردم از نظام و سوءاستفاده دشمنان برای جدایی ملت و روحانیت نشود.
نویسنده: مهدیس پارسا