يکشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۳:۴۷
کد مطلب : 105600
پمپاژ بی‌اعتمادی، از مناظره کاندیدای ریاست جمهوری تا استیضاح ربیعی

جای خالی دادستان

بازی با روان پشتوانه‌های نظام
جای خالی دادستان

یکی داد می‌زند که تو بودی فلان رانت را گرفتی و خوردی و بردی! دیگری در پاسخ می‌گوید، بگم؟! بگم؟! تو نبودی که حق‌السکوت خواستی! آن دیگری فریادی بلندتر می‌کشد و می‌گوید: «داد نزنید، هر دو خوردید و بردید و من فقط پاکدستم و مدارک را رو می‌کنم»!!! در میان این هیاهوی اعتماد کش هم جای آقای دادستان که بتواند به عنوان مدعی‌‌العموم به ماجرا ورود کند خالی‌است! جای او خیلی وقت است که خالی است، آن زمان که مناظرات زنده پخش می‌شد و همین حرفها به قول خودمانی‌ خودمان روی بورس بود هم جای ایشان خالی بود، جای دادستان برای برگرداندن اعتماد مردم و برخورد با رانت‌خوار و تهمت زننده خالی است، دادستانی که باید به عنوان مدعی‌العموم همانطور که خیلی سریع در جریانهایی نظیر ادعای تجاوزها در ایرانشهر ورود کرد، وارد شود بسیار خالی است تا برای مردم روشن کند چه کسی دروغ می‌گوید و چه کسی از اعتماد مردم سوء استفاده کرده است. می‌دانیم که نمایندگان مصونیت دارند اما می‌توان این گفته ها را بررسی کرد.
جای دادستان خالی است که روز گذشته با همه تهمتها و اتهاماتی که نمایندگان به محسنی بندپی وارد کردند و ادعاهای او در رد این تهمتها حکم سرپرستی وزارت کار برایش صادر شد! جای دادستان خالی است که مچ بگیرد و اعتماد مردم را دوباره برگرداند، دادستان چرا نمی‌گوید نتایج شکایتهای کاندیدا در جریان رقابت انتخاباتی چه شده است؟! چرا با آنهایی که رانت‌خواری کرده‌‌اند و آنهایی که برای مظلوم نمایی و یا جلب نظر افکار عمومی تهمت می‌زنند برخورد نمی‌کند؟! یا اگر برخورد می‌‌کند چرا اعلام نمی‌کند که چنین کرده است تا دیگر سیاستمداری برای جلب توجه تهمت نزند و یا رانت نخورد! نمی‌شود که یکی بیاید به دیگری تهمت ۵۰۰ میلیون رشوه بزند و آن دیگری بگوید نه تو می‌خواستی ویژه خواری کنی و چون من کمکت نکردم داری تلافی می‌کنی! و فردای آن روز آب از آب تکان نخورد! این حرفها که در پستو و کوچه و بازار بیان نشده که دخالت جایز نباشد، این حرفها در صدا و سیمای رسمی و رادیوی رسمی بیان شده است و در حریم مردم نقل شده تا اعتماد آنها را که پشتوانه‌های اصلی نظام هستند به بازی بگیرد. این حرفها حتما لازم است روشنگری شود، با انشا الله گربه بوده، اینها توبه کردهآ‌ند، آنها مصونیت دارند و امثالهم هم نمی‌توان این سخنان را نادیده گرفت. اصلا مگر همین چند ماه پیش نبود که حجت الاسلام منتظری دادستان کل کشور گفتند که «برخی مسئولان یا نزدیکانشان در قاچاق سهیم هستند» خب! چرا به عنوان مدعی‌العموم نمی‌گویند با این مسئولان چه کردند؟! این سخنان در کنار تهمتها و افشاگری‌هایی که معلوم نیست کدام درست و کدام هیجانی است بلای جان جامعه می‌تواند باشد و با اعصاب و روان مردم به عنوان پشتوانه‌‌های نظام کاری کند که در اعتمادشان به همه مسئولان دچار تجدید نظر شوند، این روند تنها با رود دادستان به عنوان مدعی‌‌العموم قابل روشنگری و برطرف کردن خدشه‌ةایی است که به اعتماد مردم صورت گرفته است. به صحبتهای نقل شده در جلسات استیضاح ربیعی توجه کنید:
سید قاسم جاسمی در موافقت با استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، بیان کرد: «زمانی که صبح بنده در صحن علنی مجلس شورای اسلامی حاضر شدم و آقای قاضی‌زاده هاشمی دستور جلسه را بررسی استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام کردند شاهد بودم که همه فریاد می‌زدند دو دو که به منزله استیضاح وزیر و سپس به آقای ربیعی نزدیک شدم و دیدم تعدادی از نمایندگان سینه‌چاک در مجلس به ایشان می‌گویند که ما شرایط را فراهم کرده‌ایم تا شما نیفتید.»
وی تصریح کرد: «آقای ربیعی شما وزیر بیکارها هستید باید پاسخگوی هشت میلیون جوان بیکار باشید. متاسفانه یکی از مشکلات کشور آمارهای دروغی است که پشت تریبون‌ها اعلام می‌شود. امروز صبح عده‌ای از نمایندگان در حال معامله با وزیر بودند و به گفته آقای مقصودی شام و نهار و رفت و آمدهای دیپلماتیک در چند روز گذشته باعث خنثی‌ شدن این استیضاح شده است. من خواهش می‌کنم شأن و منزلت و جایگاه مجلس شورای اسلامی را حفظ کنید. بدانید که مردم نمایندگان شجاع، صادق و پاکدست می‌خواهند.»
اما حسین مقصودی نماینده مردم سبزوار نیز بیان کرد:«‌ آقای ربیعی شما آخر لابی گری و بازی کردن با احساسات مردم هستید. شما موجب فتنه‌هایی هستید که امروز مردم را به نظام بی‌اعتماد کرد...در بانک توسعه و تعاون یک و نیم میلیارد دلار از ذخیره این مملکت پول برداشت شد. آقای ربیعی جواب مردم و جواب مقام معظم رهبری را چه می‌خواهید بدهید. بانک توسعه و تعاون اقتصادی نیست؟ موسسه کار و تامین اجتماعی، شستا، سازمان بیمه روستاییان، صندوق سرمایه‌گذاری و تعاون اقتصادی نیست؟»
علی رستمیان نیز گفت:«آیا با وجود ریخت و پاش‌های آقای بندپی و عدم رسیدگی شما به این موارد باید اشک‌های شما برای کارگران را باور کرد. بنده از طرف کمیسیون اجتماعی چند استان را در بحث مسائل حمایتی کمیته امداد و بهزیستی مورد نظارت و بررسی قرار دادم. در استان لرستان مسائل و مشکلاتی را در خصوص بهزیستی مشاهده کردم و وقتی به اسناد و مدارک رسیدم آقای بندپی به استان‌هایی که به صورت پایلوت بنده باید رسیدگی می‌کردم دستور دادند بنده را راه ندهند.»
وی در ادامه بیان کرد: «اما توسط یکی از فرستاده‌های آقای بندپی به بنده گفتند ۵۰۰ میلیون تومان به شما می‌دهیم تا دهنم قرص باشد و حرفی از وضعیت استان نزنم، به بنده گفتند ۲۰ میلیون تومان را به خیریه بده و ۴۸۰ میلیون تومان را خودت بردار تا به اسم خیریه باشد. زمانی که به این سر نخ پی بردم به استان لرستان رفتم خیریه‌هایی که کمک های زیادی گرفته بودند رسیدگی کردم و به رئیس مجلس نیز کتبا گزارش دادم و به معاون وزیر اطلاعات نیز گزارش دادم. زمانی که وارد شدم مشاهده کردم آقای بندپی تنها۲۰ میلیون پول را به خیریه‌ها داده است و بقیه آن را خودش برداشته و از محل خرید ویلچر و کمک به ایتام خرج کرده و ماشین شاسی بلند خریده است. آقای ربیعی شما که اسم کارگر و معلول می‌آید غش می‌کنید و اشک می‌ریزید آیا این "شوی تبلیغاتی نیست؟" شما باید با قضایای آقای بندپی برخورد می‌کردید. شما حتی سر خود را به نشانه تاسف تکان ندادید و گفتید این اتفاق‌ها می‌افتد.»
محسنی بندپی همانی که روز گذشته سرپرست وزارت رفاه شد، هم در پاسخ به ادعای طرح شده گفته که «علت این اتهامات این است که فردی که آقای رستمیان به عنوان مدیر برای بهزیستی استان معرفی کرده بود اما فاقد شاخص‌های لازم بوده و در کمیته انتصابات سازمان بهزیستی رای نیاورد و منصوب نشد و فردی که مورد تایید سازمان بهزیستی بود برای این سمت انتخاب شد. متاسفانه آقای رستمیان دنبال این بود که این فرد را به سازمان بهزیستی تحمیل کند.»
اینها بخشی از صحبت‌های نقل شده طی دو روز گذشته است، تنها بخشی از آن! اگر قرار به رسیدگی و رود دادستان باشد حتما باید از صحبتهای کاندیدا در مناظرات تا کنون را مرور کرد و سخن راست را به مردم منتقل کنند، آیا با این حساب لازم نیست که آقای دادستان که مردم به او و عدالت قضائی اعتماد دارند ورود کرده و اجازه ندهد که مسئولان به هر بهانه‌ای با بیان صحبتای اینچنین با اعتماد مردم بازی کنند؟ آیا ضرورت ندارد که هم دروغگو تنبیه شود و هم رانت خوار؟! آیا هنوز این مهم حس نشده که حرف زدن و رفتن تنها ذهن مردم را آشفته می‌کند و عایدی برای آنها جز بی‌اعتمادی به مسئولانشان نخواهد داشت؟! امیدواریم به زودی دادستان را در نقش مطالبه‌گر حق مردم از حقیقت پنهان سخنان طرح شده پرده برداری کرده و با بررسی ماجرا سره از ناسره در افکار عمومی شناخته شده و اجازه حرف بی‌عواقب زدن به کسی آن هم در تریبون‌های رسمی داده نشود، دادستانی که می‌تواند یک روزه علیه امثال ستار بهشتی وبلاگ‌نویس اعلام جرم کرده و او را فراخواند، مائده هژبری‌ها را بیابد، درباره ادعال‌های تجاوزات گسترده در ایرانشهر حقیقت را به سرعت بگوید، حتما می‌تواند به سرعت به این ماجرا نیز ورود کرده کرده و افکار عمومی را روشن کند.
قوه قضاییه همانطور که رهبری بارها و بارها تاکید کردند اهتمام خوبی به اعتمادسازی برای مردم دارند اما رهبری هم تاکید کردند که از دستگاه‌های دیگری کارشان برای جچلب اعتماد مردم مهمتر و سخت از هست. بر همین اساس و براساس توقعی که از قوه قضاییه براساس برخرود قاطعی که با مفسیدن اقتصادی انجام داده است انتظار می‌رود که بعد از این نیز این قوه براساس انتظارات مردم و برای کمک به تنویر افکار عمومی از سمپاشی که خواسته یا ناخواسته توسط برخی مسئولان در جامعه می‌شود که موجبات بهره‌برداری غرب را از این اتهامات و صحبت‌های گاها هیجانی ایجاد می‌کند، ورود سریع به ماجرا داشته و قبل از اینتکه تخم بی‌اعتمادی در دل مردم کاشته شود راست و دروغ صحبت‌ها را مشخص کرده و در نهایت با آنهایی که نسنجیده و بدون مدرک سخن گفته‌اند برخرودی قاطع کرده و احیانا مستندات و مدارک احتمالی را نیز برای افکار عمومی منتظر کند.
قوه قضاییه که براساس سخن رئیس آن با قضات خاطی هم برخود می‌کند و قرار است به زودی اسامی آنها را نیز منتشر کند بسیار پندیده است که در مسیر اعتمادسازی برای افکار عمومی با سخنان گزاف و یا مستندات ترتیب اثر داده نشده نیز رود کرده و این مسیر را نیز برای مردم روشن کند تا اجازه سوء‌استفاده از صحبت‌های افرادی که مستند حرف نمی‌زند به ضد انقلاب و ضد نظام داده نشده و از همه مهمتر پشتوانه‌های نظام با دلسردی و بی‌اعتمادی به مسئولانشان نگاه نکرده و همه را با چوب بی‌اعتمادی نرانند.
برای این است که امروز می‌نویسیم جای دادستان برای رود به این مسایل خالی است و امیدواریم به زودی پر شود و شاهد ورود قوه قضاییه به این ماجراها باشیم.
برای همین براساس انتظار بالایی که از قوهع قضاییه داریم درد و دل مردم را برای ترتیب اثر دادن می‌نویسیم و این به منزله کوتاهی و یا قصور نیروهای خدومی که شبانه‌روز برای مبارزه با فساد می‌جنگد نیست، فقط توقع ما براساس اقداماتی که شهید بهشتی در نخستین دوره داشتند بالاست و ظرفیت‌های موجود نیز ضامن برآورده شدن این انتظارات هستند و برای همین تاکید داریم که قوه قضاییه می‌تواند مسیر روشنگری را با اعتمادسازی با سرعت بیشتری بپیماید. 

نویسنده: مائده شیرپور

https://siasatrooz.ir/vdcjyievyuqeymz.fsfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی