«دانشگاه را چه کنم؟ کلاس دارم، از صبح تا عصر سرکارم، باشگاهم را که باید بروم، برنامه دورهمی با دوستانم به هم میریزد. کلی کار در زندگی دارم فعلا یاد بچه دار شدن هم نمی افتم.»
این دیالوگ یا مشابه آن را شاید بارها از زبان بسیاری از دختران و زنان جوان شنیده باشید. جملاتی که نشان از هزاران دغدغه ریز و درشت مادران عصر حاضر داشته و توانسته جای خود را به تمایلات ذاتی زنان ازجمله حس مادری دهد.
یکی از پدیدههایی که جامعه امروز با آن دسته و پنجه نرم میکند، موضوع کم فرزندآوری یا بیفرزندی است. امری که به عقیده کارشناسان با پیروی مردم از یک سبک زندگی نه چندان درست، در خانوادهها رخنه کرده است. در سالهای اخیر در میان بسیاری از زوجهای جوان اطرافمان نیز تمایل به بیفرزندی یا بسنده کردن به یک فرزند را مشاهده کرده همیشه هم تعدادی جمله تکراری را به عنوان بهانه شنیدهایم.
داشتن مشغلههای فراوان، ادامه تحصیل، حفظ موقعیت شغلی، فعالیتهای متنوع، کمبود وقت و مشکلات اقتصادی ازجمله مواردی است که معمولا زوجهای جوان خود را با آن قانع کرده و پدیده کمفرزندی یا بیفرزندی را رقم میزنند. اما اگر به برخی تبعات این موضوع که حتی میتواند برای والدین ترسناک هم باشد توجه شود، بهانههای والدین نیز رنگ باخته و تصمیمشان برای انتخاب کمفرزندی تغییر خواهد کرد.
با توجه به حرکت جمعیت کشور به سمت سالمندی، تجسم تصویر آینده کشور چندان دشوار نخواهد بود. تصویری که نشان از وجود جمع زیادی از والدین سالمند که در تنهایی به سر برده و فرزندی برای حمایت عاطفی و معنوی از آنان وجود ندارد تا چندین دهه آینده میدهد.
التزام والدین به تامین همه نیازهای فرزندان؛ عامل تمایل به کمفرزندی
مریم ظهوریان جامعهشناس و خانواده درمان با اشاره بر پدیده کمفرزندی و تکفرزندی میگوید: درگذشته فرزندآوری به عنوان یک سرمایه اقتصادی، معنوی و عاطفی برای خانواده محسوب میشد، اما در حال حاضر با تغییر نگرشها و ایجاد ایدههای مشترک با جوامع دیگر، فرزندآوری نه تنها سرمایه محسوب نشده بلکه فرزندان خود به عنوان قطب جذب سرمایهها به شمار میروند.
وی تغییر سبک زندگیها به سوی رفاهطلبی و تامین تمامی خدمات لازم برای فرزندان را یکی از علل بروز کمفرزندی خواند و تصریح کرد: متاسفانه در حال حاضر خانوادهها تلاش میکنند تا بهترین خدمات روز را به فرزندان خود ارائه داده و تمامی نیازهای مادی آنها را برآورده کنند که با توجه به شرایط اقتصادی موجود، این امر موجب فشار به والدین و صرف نظر کردن از تولد فرزندان بیشتر میشود.
ظهوریان توجه والدین به پیشرفتهای شخصی و مسائل خارج از خانواده ازجمله اشتغال، تحصیل و فعالیتهای دیگر را عامل موثر دیگری در کمفرزندی خواند و اظهار داشت: البته تمامی این موارد خوب و لازمه جامعه است اما امروزه والدین به قدری درگیر این مسائل شدهاند که تشکیل خانواده یا فرزندآوری در اولویتهای بعدی قرار گرفته و از تولد فرزندان غافل شدهاند. با حرکت به سوی کمفرزندی، تا چندین دهه آینده والدین جوان به سمت پیری حرکت کرده و ما با بسیاری از خانوادههایی که فرزندانی برای حمایتهای عاطفی، مالی و معنوی ندارند مواجه خواهیم شد و این در حالی است که با وجود سوق جمعیت کشور به سوی سالمندی، هیچ برنامهریزی مدونی برای دوران سالمندی خانوادهها انجام نشده است.
وی افزود: در واقع تنهایی والدین در آینده و به دنبال آن کاهش روابط و افسردگی ازجمله تبعات کم فرزندآوری یا بیفرزندی است که متاسفانه امروزه زوجین جوان به پیامدهای آن توجه نکرده و با مطرح کردن مسائل اقتصادی از آوردن فرزند خودداری میکنند.
آگاهسازی زوجین سبت به تبعات کمفرزندی راه تغییر الگوی فرزندآوری
در همین خصوص علیاصغر احمدی روانشناس نیز میگوید: در حال حاضر مسائل اقتصادی و تفکر موجود در خانوادهها مبنی بر داشتن فرزند کمتر و ارائه تمامی خدمات جانبی به فرزندان، مهمترین دلایل کمفرزندی محسوب میشود.
این روانشناس با اشاره بر افزایش روحیه رفاهطلبی که موجب کم فرزندآوری شده، عنوان کرد: متاسفانه امروزه جوانان ترجیح میدهند به تحصیل، پیشرفت و بهرهوری شخصی خود از زندگی پرداخته و کمتر وارد چرخه فرزندآوری میشوند، در واقع امروزه والدین رفاه و فعالیتهای خود را به رشد فرزندان ترجیح میدهند. اگر افراد به سطحی از رشد فکری درباره آینده جامعه و نگرانی از کاهش جمعیت برسند، میتوان الگوی فرزند آوری را تغییر داد، البته این رشد فکری نیازمند به رشد درونی، ارزشی و توجه به منافع جمعی خواهد بود.
وی با بیان اینکه با توجه به گسترش بهداشت عمومی و امید به زندگی شاهد دوران پیری طولانی در جامعه هستیم، توضیح داد: یکی از راههایی که میتوان سبک زندگی خانوادهها را تغییر و آنها را ترغیب به فرزندآوری کرد، آگاهسازی والدین از پیری طولانیمدت و عدم وجود حمایتهای مادی و معنوی در آن دوران به دلیل نبود فرزند یا تعداد کم فرزندان خواهد بود. میتوان از طریق آموزشهای قبل، بعد و حین ازدواج و رسانهها، خانوادهها را نسبت به تبعات تکفرزندی آگاه کرده و موجب تغییر سبک زندگی فعلی و تمایل زوجها به فرزندآوری شد.
این روانشناس با اشاره به برخی تبعات تکفرزندی یا کمفرزندی نیز اظهار داشت: تکفرزندی در نحوه بزرگ شدن کودکان نیز تاثیر منفی دارد چراکه تکفرزندان در کانون توجه شدید دو نفر قرار گرفته و احساس محرومیت یا تقسیم حقوق خود با خواهر برادر را حس نخواهند کرد. به علاوه این فرزندان از دوران کودکی همه چیز را متعلق به خود و افراد را در خدمت خود دانسته و این امر در بزرگسالی و ورود فرزندان به جامعه میتواند به آنها آسیب وارد کند. یکی دیگر از این آسیبهای تکفرزندی را نبود الگوی رفتاری برای فرزندان در فضای خانواده است چراکه بودن خواهر و برادر موجب ایجاد احساس حمایت از دیگران و از خودگذشتگی میشود که تکفرزندان آن را کمتر احساس خواهند کرد.
شرایط اقتصادی مهمترین مانع فرزندآوری نیست
برخلاف تصور عمومی جامعه که گمان میکنند مشکلات اقتصادی اصلیترین و اولین مانع فرزندآوری است، پژوهشهای بینالمللی و ملی حاکی از آن است که اصلیترین متغیر موثر در الگوی فرزندآوری خانوادهها سبک زندگی و نوع نگرش به خانواده است.
اگرچه شرایط اقتصادی به ویژه در دهکهای پایین درآمدی جامعه در تصمیم به فرزندآوری موثر است اما دادههای آماری و شواهد عینی موجود نشاندهنده تعریف عمومی اکثریت مردم جامعه از زندگی مطلوب و خانواده ایدهآل بوده که منتهی به الگوی فرزندآوری میشود و شرایط اقتصادی در حد ابزاری محسوس برای توجیه علت بیفرزندی و کمفرزندی است.
هرچند که در این میان شرایط اقتصادی نیز نقش مهمی داشته و لازم است دولت با سیاستگذاریهای مناسب، اعطای وام و تسهیلات گوناگون، زوجین را تشویق به فرزندآوری کنند. بدیهی است عملی شدن سیاستهای فرهنگی و اقتصادی برای تغییر الگوی فرزندآوری و افزایش جمعیت در گرو اجرایی شدن سیاستهای کلی جمعیت و طرحهایی نظیر «طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده» خواهد بود که همت نهادهای مسئول را برای عملی شدن میطلبد. مهر
نویسنده: ساناز باقریراد