مقدمه: ظهور متناقض مصرفگرایی در ایران
در حال حاضر برای مردم عادی است که یک هشتگ مشترک در سایتهای مختلف رسانههای اجتماعی در سراسر جهان را دنبال کنند. هر کسی که استعدادی دارد، ممکن است به شهرت برسد، اما "بچه پولدارها" افرادی هستند که تنها به خاطر اینکه ثروتمند هستند، مشهور هستند. از دیدگاه سختگیرانه، دنبال کردن آنچه دیگران مصرف میکنند، رقتانگیز و هدر دادن زندگی است. با این حال، افراد زیادی به ویژه در نسل جوانتر وجود دارند که به امید سهیم شدن در لذتهای خود، بچه پولدارها را دنبال میکنند. ما دنیایی هستیم که در آن مصرف به خودی خود به هدف نهایی زندگی بسیاری از مردم تبدیل شدهاست و از آنجا که مصرف همیشه با کمبود منابع محدود میشود، انسانها روشهای ظریفی برای مصرف چیزهایی که حتی نمیتوانند مصرف کنند، ایجاد کردهاند.
در دهه ۱۹۴۰، پس از مطالعه زندگینامه در مجلات محبوب آمریکایی، لونتال فیلسوف و جامعهشناس (که در آلمان متولد شد اما در سال ۱۹۳۴ به آمریکا مهاجرت کرد و بقیه عمرش را در آنجا گذراند) به این نتیجه رسید که توجه و احترام عمومی آمریکا از قهرمانان تولید به قهرمانان مصرف تبدیل شدهاست. اهمیت کار لونتال این بود که او مطالعه خود را در زمانی (۱۹۴۲ - ۴۳) انجام داده بود که در آن ایالاتمتحده آمریکا در جنگ با آلمان و ژاپن بود؛ از این رو انتظار میرفت که افراد بیشتر نگران وجود خود باشند تا نگران مصرف. امروزه آمریکاییها فرصتهای بیشتری برای مصرف دارند. اقتصاد آمریکا ۲۰ % از کل تولید جهانی را به خود اختصاص دادهاست، که بزرگترین خروجی در جهان است.
خاورمیانه نهتنها یک مکان جغرافیایی است بلکه ترکیبی از محیطهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، زبانی و نژادی است که هزاران سال است در حال تحول است (برای مثال شاهقاسمی (۲۰۱۷)) و (شاهقاسمی و پروسر (۲۰۱۹)) را ببینید)). زندگی در خاورمیانه دشواریهای منحصر به فرد خود را دارد و ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. علیرغم داشتن میادین نفتی غنی و ذخایر گاز طبیعی، ایران کشوری فقیر محسوب میشود. پیش از این، پس از آنکه دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ اعلام کرد که آمریکا قصد دارد طرح جامع مشترک اقدام با ایران را پس بگیرد، اقتصاد کشور با داشتن یک سیستم اقتصادی ناکارآمد عمدتا مبتنی بر یک سیستم تولیدی تحت کنترل دولت، دچار مشکل بیشتری شد. براساس گزارش اخیر بانک جهانی (۲۰۲۰)، با تشدید تحریمهای آمریکا در سال ۲۰۱۹ %۲۰، رکود اقتصادی در ایران تشدید شد.
گزارش اخیر فوربس نشان میدهد که علیرغم فشارهای اعمالشده بر این کشور به دلیل تحریمهای آمریکا و پاندمی COVID۱۹، تعداد میلیونرها در ایران به طور چشمگیری افزایشیافته است. اکنون ۲۵۰ هزار میلیونر در ایران وجود دارد و بیشتر آنها در تهران زندگی میکنند. (Williams, 2021) یک شهروند معمولی ایرانی ماهانه ۱۵۰ دلار حقوق میگیرد، در حالی که حقوق ماهیانه یک فرد طبقه متوسط در حدود ۴۰۰ دلار است.
از آنجا که هزینههای زندگی و قیمت کالاها، به ویژه مواد غذایی، افزایشیافته است، درآمد ایرانیان بهطور کلی دیگر چیزی فراتر از نیازهای زندگی را پوشش نمیدهد. بهعنوان مثال، امروزه، شخصی که ۱۵۰ دلار در ماه درآمد دارد، معمولا دو سوم آن را صرف اجاره یک آپارتمان کوچک یک خوابه میکند. براساس آمار رسمی، بیش از ۵۰ درصد از ایرانیان در فقر مطلق زندگی میکنند و وضعیت بدتر میشود. از آنجا که تحریمها و ناکارآمدی اقتصاد ایران را تخریب کردهاست و مردم طبقه متوسط ایران موقعیت اجتماعی - اقتصادی خود را از دست دادهاند، ما شاهد بازار رو به رشدی از کالاهای مارک دار هستیم.
ایرانیان و کنسول گری (حاکمیت)
ایران توسط یک رژیم مذهبی مبتنی بر اسلام شیعه اداره میشود. اسلام مصرفگرایی را گناه میداند و مصرفگرایی و کسانی را که منابع برادران شیاطین را هدر میدهند، میخواند. از این رو، مسلمانان از مصرفگرایی منع شدهاند. بخش ۱۴۱ سوره اعلم در قرآن به شرح زیر است:
و آن کسی است که باغهایی (از مو)، پیچ خورده و از هم گسیخته، و نخلها و تخمهایی تولید میکند که میوههایش از انواع مختلف هستند، و زیتون و انارها، مانند و برعکس؛ هر وقت که میوه میآورد، میوه میخورد، و در روز درو کردن سهم خود را از آن پس میداد، و به طرز فجیعی دست و پا نمیزد؛ مسلما او خدا را دوست ندارد.
موسس جمهوری اسلامی ایران، آیتالله خمینی، مصرفگرایی را آشکارا محکوم کرده و آن را توطئهای از سوی کشورهای غربی خواندهاست.
من به شما بچهها و دخترها توصیه میکنم که غرب و عوامل بزدل آنها در درون خود مراکز فساد را برای شما فراهم میکنند و همانطور که تجربیات ما نشان دادهاند، آنها به چیزی جز هدر دادن شما و منحرف کردن شما از سرنوشت کشورتان و استعمار شما و تبدیل کردن شما به یک ملت وابسته و مصرفکننده فکر نمیکنند.
رهبر کنونی ایران، آیتالله خامنهای نیز چندین بار مصرفگرایی را محکوم کردهاست. برای مثال، او در سال ۲۰۰۷ در یک سخنرانی عمومی در آبرکوه مصرفگرایی ذا تقبیح کرد. علاوه بر این، برای بیش از هزار سال، بسیاری از شاعران و نویسندگان بزرگ ایرانی مانند سعدی، رومی، صائب طبریزی، حافظ و بسیاری دیگر از آنها خرسندی و دوری از ثروت مادی دوستداشتنی را ستودهاند.
میتوان نتیجه گرفت که در کشوری که ایدئولوژی غالب مصرفگرایی را تقبیح میکند و آن را گناه میداند و در آن شرایط اقتصادی مردم را از مصرفکننده شدن منصرف میسازد، روح مصرفگرایی نباید به اندازه غرب قدرتمند باشد، اما چنین نیست. آمار نشان میدهد که مصرفگرایی ایران از نظر شهروندان ثروتمندترین کشورها برتری دارد. تهران در حال حاضر به عنوان پایتخت جراحی بینی در نظر گرفته میشود و ایران یکی از مهمترین بازارهای آرایشی در خاورمیانه و آفریقا است. کارشناسان بر این باورند که ایران در هشت سال آینده، سریعترین بازار لوازم آرایشی خواهد بود (کارشناسان ائتلاف، ۲۰۲۱). ایرانیان از نظر سرانه مصرف انرژی در رتبه سوم جهان قرار دارند و ایران پنجمین خریدار طلا در جهان است (Ranjbar, 2019). ایرانیها ۶ برابر میانگین جهانی از بنزین استفاده میکنند (Shafaf, 2015). ایرانیان عاشق برند هستند؛ به-عنوان مثال، اگرچه شرکت اپل دارای انگیزههای تحریمهای تحقیرآمیز علیه کاربران ایرانی است و کاربران ایرانی اپل قادر به استفاده از بسیاری از قابلیتهای آیفون نیستند و قیمت یک آیفون ۱۲ برابر با درآمد ۸ ماهه یک کارگر ایرانی است، هنوز هم میلیونها کاربر آیفون در ایران وجود دارد.
در سطح شخصی، یکی از کارآمدترین استراتژیها برای کاهش فقر، کار کردن است، اما یک ادبیات پژوهشی در حال رشد نشان میدهد که ایرانیان بیشتر و بیشتر مخالف سختکوشی هستند. بنابراین تعجبآور نیست که بدانیم برخی از ایرانیان هیچ کاری را که در دسترس باشد، قبول نمیکنند. تخمین زده میشود که ۲.۵ میلیون شغل در ایران وجود دارد که هیچکس آن را نمیخواهد در حالی که میلیون ها ایرانی بیکار به شدت به دنبال کار هستند.
مصرف نیابتی
من میخواهم بر روی چیزی تمرکز کنم که باعث میشود ایرانیها از مصرف دیگران لذت ببرند. این مساله مصرف جانشین (نیابتی) نامیده میشود و یکی از معضلات و شگفتیهای مصرفگرایی است.
لونتال معتقد است که از آنجا که مصرفگرایی مشخصه زندگی معاصر است، برای ایرانیانی که با تامین نیازهای بسیار اساسی مادی خود دست و پنجه نرم میکنند، هنوز هم تمایل به رویا دیدن وجود دارد که به مصرفکنندگان افراطی تبدیل میشدند. مشتریان مشتاق ایرانی تلاش میکنند تا با زندگی مجلل و پر زرق و برق تجمل و مصرف خود را حفظ کنند. اما از آنجا که چشمانداز واقعی مصرفکننده بودن در سطح بالا دشوار شدهاست، ایرانیان روشی بسیار ارزانتر، هر چند تلخ، پیدا کردهاند: مصرف مواد نیروزا.
وبلن: در هنگام مصرف
تورستین وبلن چیزی را مشاهده و نظریهپردازی کرد که آن را مصرف نیابتی در نظریه کلاس اوقات فراغت (۱۸۹۹) نامید؛ وی در این کتاب سیر تحول طبقه اوقات فراغت و تمایز آن از طبقات دیگر را شرح دادهاست. با کسانی سر و کار داشت که شغل آنها اوقات فراغت نیرنگی بود، و به وظایف فرعی جدیدی دست یافته بودند که کالاهای مصرفی دیگران را مصرف میکردند، یا کالاهایی را مصرف میکردند که به آنها کمک میکرد تا مصرف خود را تسهیل کنند.
هنگام لذت بردن از یک مصرف نیابتی، فرد به خوبی آگاه است که این لذت از طریق لذت دیگران است. مصرف نیرنگآمیزیشان نوعی لذت است که در آن کار کوچکی وجود دارد. با این حال، برای بسیاری از مردم، هیچ گزینهای وجود ندارد. ما باید تریاک مصرفی فاسد را مصرف کنیم، اگرچه میدانیم که این تسکین فقط یک توهم است و به زودی باید با واقعیت روبرو شویم. این واقعیت که مردم تنها به تصاویری که در رسانههای اجتماعی میبینند اعتماد میکنند و به نظر میرسد که از بسیاری از آنها بیاطلاع هستند. تصاویری که در رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشوند، با دقت ایجاد میشوند تا توهمی از شادی را خلق کنند و این همه تاثیر آنها را حتی قدرتمندتر میکند.
مصرف کودکان ثروتمند تهران
RKOT صفحه اینستاگرام مهم است؛ آنها به زنان و مردان جوان ایرانی راهی آسان و رایگان برای لذت بردن از مصرف پیشنهاد میکنند. صفحه اینستاگرام (RKOT)، با حدود ۵۴۰ K دنبال کننده، همان اصول را منعکس میکند و به موضوع مورد نظر صفحات مشابه قبلی در فیس بوک و سایر SNS ها وفادار میماند. این نمایش گستاخانه پول، گوشت و شامپاین ممکن است عجیب به نظر برسد، با توجه به این که این نمایش از یک فرهنگ عمدتا محافظهکار و مذهبی خارج از یک کشور است که به شمایل نگاری که در آن الکل ممنوع است و پوشیدن لباس نامناسب یک جنایت است، اعتراض دارد (Dangerfield, 2015). با پیروی از روش RKOT، صفحات مشابه دیگری نیز برای بچه پولدارها در شهرهای دیگر ایران مانند تبریز، اصفهان، مشهد و شیراز پدید آمد. به دلیل طبیعت متجاوزانه آن، لفاظی منظره صفحات "بچهها" میتواند به درک دقیقتری از شیوههای استدلالی اطراف مفهومسازی ثروتمندان به عنوان یک طبقه متمایز کمک کند. پستهایی که توسط "بچهها" منتشر میشوند از جشن ثروت استفاده میکنند و مصرف تقریبا دیوانهوار کالاهای گرانقیمت را به نمایش میگذارند و زندگی پر هزینه دارند (Spieler, 2015). بیایید ببینیم که چگونه مصرف نیابتی RKOT در ایران جواب میدهد.
سیاست زدایی
RKOT برای غیر سیاسی کردن جامعه، دور کردن مردم از اعتراض به وضع موجود، تشویق کاربران به تلاش برای پیدا کردن راهی آسان برای رهایی از بدبختی و بیعدالتی عمل میکند. برجستهسازی مصرف و تجمل منجر به یک سیاست زدایی خاص میشود. علوم اجتماعی به ما میآموزد که ترسیم و نقد مصرف آشکار دارای پیامدهای سیاسی هستند. با این وجود، تاکید بر سبک زندگی مصرفگرایی، شیوههای امتیاز را به نوعی هویت فرهنگی تبدیل میکند که ما را از بررسی دقیق مسائل مهمتر مانند نابرابری اجتماعی - اقتصادی در جامعه باز میدارد. به همین ترتیب، فعالیتهای سیاسی مرتبط با افراد پیچیدهتر و با آگاهی سیاسی نیز تحت الشعاع قرار میگیرند. از این رو، چشمانداز تمایز نخبگان که بر روی فاکتور RKOT نشانداده شدهاست، به حوزه فرهنگی، غیرسیاسی، و بدون زمینه مصرف آشکار تنزل مییابد (Spieler2015).
برخی از محققان تمایل دارند تا این صفحات را نوعی مقاومت فرهنگی و حتی سیاسی تلقی کنند. با این حال، باید توجه داشت که در ایران، نخبگان ثروت همواره در ارتباط نزدیک با تشکیلات سیاسی بودهاند و می توان گفت که این امر برای همه جا صادق است.
یک مطالعه توسط ناتاش و همکاران (۲۰۱۸) نشان میدهد که سواد اجتماعی RKOT پایینتر از میانگین جامعه است. دولت را به چالش نمیکشد و فعالانه از اظهار نظر سیاسی یا انجام هر کاری که موسسه را آشفته میکند خودداری میکند؛ اما دیر یا زود معلوم خواهد شد که افرادی که در این صفحه بازنمایی میشوند، خود به نوعی به نخبگان سیاسی نزدیک هستند. تنها آسیبی که ممکن است به ایدئولوژی قدرت در ایران وارد شود این است که آنها ثابت میکنند در جامعه ایران لذتهایی وجود دارد که نباید براساس ارزشهای رسمی انقلاب اسلامی وجود داشته باشد.
پیروزی حزب مشهوران
تجمع فنها و دنبالکنندگان در اینستاگرام نشان میدهد که چگونه این شخصیتهای بصری متقاعد کننده هستند (2015Gallagher,). با توجه به کل این روند، به نظر میرسد که "بچه پولدارها" تنها یک مکان برای نمایش اقلام گرانقیمت باشد. در میان آنها کالاهای نمادین، الگوهای رفتاری رسمی وجود دارد: برگزاری احزاب افراطی، رفتن به تعطیلات گران، دیده شدن در سالنهای لوکس و مکانهای خاص (داخل و خارج از خانه). تحقق بصری این تغییرات با زیباییشناسی مشخص میشود که بر اندازه، انحصار و فراوانی بهعنوان اصول رسمی غالب آن برتری دارد (2015Spieler,). "بچه پولدارها" افرادی هستند که به خاطر ثروتمند بودن مشهور هستند، و سپس به افرادی تبدیل میشوند که به خاطر مشهور بودن مشهورتر میشوند.
زبان فارسی گنجینهای از صدها سال ادبیات و شعر است. تقریبا همه حکیمان، شاعران و نویسندگان نثر آنچه را که ایرانیان هنر مینامند تحسین کردهاند. در زبان فارسی، هنر مترادف با هنر است، اما این یک کلمه فراگیر است که میتواند مفاهیم دیگری مانند دانش، شعر، آداب معاشرت و دانش را دربرگیرد. اکنون میتوانیم شاهد باشیم که بدون هنر بودن و یا به عبارت سادهتر در دسترس بودن، به یک امتیاز در فرهنگ شهرت ایرانی تبدیل شدهاست. مردم در RKOT عمدتا مردان و زنان جوانی هستند که تنها استعدادشان غنی بودن است.
از لحاظ نظری، نداشتن هنر میتواند مایه شرم در جامعه ایران باشد، اما در جامعه رو به افزایش مصرفکننده ما، این امر میتواند به گونهای دیگر عمل کند. بدون کیفیت بودن باعث دسترسی بیشتر و قابلفهم شدن بیشتر توسط پیروان عادی آنها شدهاست. با وجود شهرت و معروفیت خود، به نظر میرسد که مردمی بیحرف مثل ما هستند، و با غرور اعلام میدارند که تنها استعدادشان این است که ثروتمند میشوند؛ بنابراین، وقتی نمیتوانیم از زندگی فقیرانه خود لذت ببریم، بهتر میتوانیم از لذت کسی که به خاطر فقدان استعداد به ما شباهت دارد، لذت ببریم. علاوه بر این، در دسترس بودن پلتفرمهای شبکه اجتماعی و سایتها به مشتریان مشتاق کمک میکند تا دچار توهم دیگری شوند.
فروش مصرفگرایی
مطالعه RKOT برای تحلیل مصرف مواد نیروزا در ایران نقطه شروع خوبی است، اما ما نباید به آن پایان دهیم. در جای دیگر (شاهقاسمی، ۲۰۲0) من استدلال کردهام که افراد مشهور ایرانی در اینستاگرام آشکارا و پنهانی مردم را به مصرف بیشتر تشویق میکنند. قوانین فرهنگی و دولتی در ایران افراد مشهور را تشویق و مجبور به سرزنش مصرفگرایی بهعنوان چیزی مضر برای جامعه میکند؛ از این رو، افراد مشهور ایرانی به طور متناقض بر ضدمصرفگرایی و ماهیت بیفایده آن موعظه میکنند، در حالی که در عین حال، آنها سبک زندگی مصرفگرایی را با نشان دادن خانههای لوکس، سفرها، لباسها و غیره ارتقا میدهند. که در این مقاله سعی شدهاست تا با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای و میدانی به بررسی و تحلیل محتوای تبلیغاتی در صفحات تبلیغات این شرکتها پرداخته شود.
این افراد مشهور موفقیت و ثروت خود را به استعداد خود نسبت میدهند و در نتیجه این معنا را به دنبال-کنندگان را القا میکنند که ارزش لذت بردن از دیدن آنها را دارند. در کشوری با حدود ۸۰ میلیون نفر جمعیت، برخی از افراد مشهور ایرانی ۱۰ میلیون دنبالکننده یا بیشتر دارند. از این رو، متقاعد کردن مردم به این امر که این افراد از استعدادی که ادعا میکنند برخوردار نیستند و فقط میدانند چگونه خود را بهعنوان افراد با استعداد و فوقالعاده به نمایش بگذارند، دشوار است.
بنابراین، از این نظر که اکثر افراد مشهور قدرت خود را برای مصرف نشان میدهند، آنها هم به نوعی از افراد RKOT هستند؛ آنها راههایی را برای کمک به پیروان خود ایجاد کردهاند تا تصور کنند که درواقع در مصرف بسیار گران افراد مشهور ایرانی مشارکت دارند. بسیاری از افراد مشهور ایرانی ادعا میکنند که استعداد فوقالعادهای دارند، اما قبل از این که استعداد آنها کشف شود، یک زندگی معمولی داشتند.
پورنوگرافی از مصرف
گیل دینز پورنوگرافی را بهعنوان هر محصول تولید شده با هدف اولیه تسهیل برانگیختگی و استمنا مردان تعریف میکند (دینز، ۲۰۰۳). به نظر میرسد که صفحات RKOT هیچ ارتباطی با پورنوگرافی ندارد، و اینستاگرام اقداماتی را علیه ارسال محتوای پورنوگرافی اعمال میکند. . با اینحال، کارکرد صفحات RKOT هم شبیه فیلم پورن عمل میکند و این امکان را به شما میدهد که از لذت شخص دیگری نیز بهرهمند شوید.
شباهتهای دیگری نیز بین پورنوگرافی و دنبال کردن صفحات RKOT وجود دارد. هر دوی آنها بر روی تصویر متمرکز هستند. هر دوی آنها باید تصاویر دیدنی ایجاد کنند تا توجه بیشتری را به خود جلب کنند. تصویر مهمتر از محتوا است. جای تعجب نیست که برخی از محققان توصیف بصری از وضع اسفناک پناهندگان آفریقایی توسط افراد مشهور را پورنوگرافی فقر دانستهاند. پورنوگرافی و RKOT هم رویدادها و هم لحظات را از محیط اطراف خود جدا میکنند. آنها چارچوب بندی میکنند و بهدنبال تصویرسازیهای مناسب در صحنهها و به تصویر کشیدن همه چیز در یک موقعیت ایدهآل هستند. علاوه بر این، هر دوی آنها همانطور که در بالا ذکر کردم، مصرف غیر سیاسی و غیر اجتماعی هستند. پورنوگرافی و RKOT هر دو در انزوا مصرف میشوند. اکثر تصاویر پورنوگرافی بهصورت خصوصی اتفاق میافتند، و به ندرت افرادی را میبینیم که دور هم جمع شدهاند تا RKOT را تماشا کنند.
پورنوگرافی و RKOT هر دو از بدن زنان استفاده میکنند. اکثر تصاویر در RKOT یا از یک نمای مرد هستند یا سوژههای زن را در موقعیتهای اغراق شده و عالی نشان میدهند، و این دقیقا همان چیزی است که صنعت پورن به بینندگان خود نشان میدهد.
بحث و نتیجهگیری
ظهور رسانههای اجتماعی مفهوم مصرف را پیچیدهتر کردهاست. اما اوضاع زمانی پیچیدهتر میشود که در این دوران مصرفگرایی، مردم یک کشور فقیر مانند ایران میخواهند با فرهنگ ثروتمندان کنار بیایند. در یک اقتصاد ورشکسته و فقیر که در آن برابری رو به وخامت است، تحقق رویای آنها برای تبدیل شدن به قهرمانان مصرف، به طور فزایندهای برای بیشتر ایرانیان دشوار خواهد شد. بسیاری از جوانان ایرانی راهی موازی اما ناکافی برای مصرف کالاهای مصرفی خود یافتهاند: مصرف سایر افراد.
RKOT صفحه ایرانی در اینستاگرام است که مصرف نیابتی کالاها و خدمات را تسهیل میکند. در این صفحات تصاویر با دقت انتخاب شدهاند و صحنهها و لوازم صحنه خوب هستند. به منظور به حداکثر رساندن اثرات و کمک به پیروان، بهتر است آنچه را که دیگران مصرف میکنند، مصرف کنند. این استراتژی در حال حاضر موفق بودهاست و بیش از نیممیلیون نفر در حال دنبال کردن این صفحه هستند.
با این حال، نگاه دقیقتر به این فرآیند، جزئیات دیگری را آشکار میسازد. به نظر میرسد که پیروان صفحات RKOT تمایل کمتری به دانستن این موضوع دارند که بازدید از این صفحه هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد و حتی بدتر از آن، مشکلات جدیدی ایجاد خواهند شد. برای ایجاد تغییرات، فرد باید بر روی کار تمرکز کند، اما مردم زمان ارزشمندی را به دنبال کردن صفحات RKOT صرف میکنند. علاوه بر این، در نتیجه مصرف مداوم محتوای صفحات RKOT، مردم میتوانند از زندگی مادی خود بسیار ناراضی شوند، و این میتواند به یک منبع تعارض روزانه در خانوادهها تبدیل شود. و اگر چه دنیای صفحات RKOT تنها یک راه دور است، مردم این جهان را در واقعیت بسیار دور و غیرقابل لمس خواهند یافت و ناامید خواهند شد. مردم درنهایت درک میکنند که لذتشان از آنها دزدیده شدهاست و تنها به آنها اجازه داده میشود که کالاها و خدمات خود را به طور جانشین مصرف کنند؛
"با دنبال کردن صفحات RKOT، تو تقریبا آنجا هستی ولی هرگز به آنجا نخواهی رسید و خودت هم این را میدانی. این کار باعث ایجاد احساس ناامیدی میشود که باعث میشود جوانان کمتر باور کنند که تنها راه رسیدن به آرزوهای خود سختکوشی است. "
جاذبههای مصرفگرایی در رسانههای اجتماعی در سالهای آینده به آسیب زدن به مردم ادامه خواهد داد، اما پیامدهای زیانبار این پدیده ما را مجبور خواهد کرد تا نوعی سواد رسانهای ایجاد کنیم که از ما در برابر کسانی که میخواهند از آن به نفع خود استفاده کنند، دفاع کند.
نویسنده: احسان شاه قاسمی
مترجم: زهرا ترک
پذیرش: ۱۷ آگوست ۲۰۲۱ نویسنده، تحت مجوز انحصاری اسپرینگر ساینس + رسانههای تجاری، LLC و بخشی از اسپرینگر نیچر ۲۰۲۱
منتشر شده درمجله علمی SOCIETY