برخوردهاي نظامي ميان حماس و رژيم صهيونيستي در مرز نوار غزه در چند هفته اخير موجب شده است تا برخي تحليلها در فضاي ژورناليستي و کارشناسي، آغاز يک جنگ جديد را پيشبيني کنند. اين در حالي است که اسرائيل با بهانه موشک پراکني از نوار غزه، تهاجمات گاه و بيگاه خود به اين منطقه را افزايش داده است. روزنامه القدسالعربي ضمن پيشبيني جنگ جديد ميان اسرائيل و نوار غزه نوشت: «پس از انفجارهاي مرز اسرائيل و نوار غزه، اوضاع در اين منطقه ديگر آرام نيست و به نظر ميرسد ارتش اسرائيل در تدارک جنگ جديدي باشد.» حمله به دو پايگاه گردانهاي قسام در منطقه «بنيسهيلا» در شرق خانيونس و اردوگاه «نصيرات» در مرکز نوار غزه، هدف قرار دادن يکي از مجاهدان گردانهاي قدس در منطقه صفطاوي واقع در شمال غزه، بمباران پايگاه آموزشي «فجر» متعلق به گروهانهاي قدس در شهر دير البلح واقع در مرکز نوار غزه و... همه در اين راستا انجام شده است. مقامات اسرائيل، جنگ رواني را نيز به موازات تهاجمات مذکور پيش ميبرند. در همين رابطه، موتيالموز۱سخنگوي ارتش اسرائيل، هشدار شديداللحني به حماس براي موشکاندازي به جنوب اسرائيل داد و گفت که حماس به علت سيطره بر غزه مسئول اين موشکاندازي است و ارتش اسرائيل آماده پاسخگويي به آن است. موشه يعلون، وزير دفاع اسرائيل نيز طي پيامي به شبهنظاميان نوار غزه گفت: «ما را با حملات راکتي به مناطق جنوبي اسرائيل امتحان نکنيد.» وي تاکيد کرد که نيروهاي امنيتي اسرائيل به سرعت و با شدت به هرگونه حملات موشکي به مناطق اسرائيلي پاسخ خواهند داد.
در مقابل، مقامات حماس نظرات مختلفي را در مورد جنگ احتمالي با رژيم صهيونيستي اظهار داشتند. در اين ميان، اظهارات بردويل از رهبران حماس جالب توجه و قابل تأمل بود. وي تاکيد کرد: «مقاومت فلسطين براي مقابله با هرگونه حمله و تجاوز رژيم صهيونيستي آمادگي کامل دارد.» بردويل افزود: «معادله نظامي در نوار غزه تغيير کرده است و مقاومت با تمام گروهها و شاخههاي نظامياش امکاناتي در اختيار دارد که رژيم صهيونيستي را در هر جنگي در آينده غافلگير خواهد کرد.»
با توجه به فضاي کنوني اين سوال مطرح ميشود که آيا بايد جنگ زودهنگام ميان اسرائيل و گروههاي مقاومت در نوار غزه را با محوريت حماس پيشبيني نمود؟ براي پاسخ به اين سؤال بايد يادآوري کرد که با توجه به اينکه نوار غزه در کنترل و نظارت حماس است، رويکرد اين جنبش در شروع يا فرونشاندن جنگ با اسرائيل يکي از متغيرهاي اصلي اين مسئله به شمار ميآيد. در نتيجه براي پيشبيني وقوع يا عدم وقوع جنگ جديد ميان اسرائيل و نوار غزه، بايد حماس و استراتژيهاي کنوني آن را مورد بررسي قرار داد. بنابراين گزارش حاضر تلاش ميکند به دو سؤال زير پاسخ دهد:
۱)سطح آمادگي و توانايي نظامي حماس در شرايط فعلي چگونه است؟
۲)تاکتيک حماس براي ورود به يک جنگ جديد چيست؟
الف) سطح آمادگي و توانايي نظامي حماس
تحولات مصر و سقوط اخوانالمسلمين، حماس را از جنبههاي مختلف تحت تأثير قرار داد و تضعيف اين جنبش را در ابعاد مختلف به ارمغان آورد. يکي از مهمترين مسائلي که حماس در نتيجه اين رويدادها با آن رو به رو شد، مسئله لجستيک نظامي بود. در واقع، سياستهاي حماس در سوريه و اشتباهات تاکتيکي در راستاي اطمينان بيش از حد به اخوانالمسلمين و رويگرداني از خط مقاومت ايران و حزبالله سبب شد که اين جنبش، مهمترين حاميان لجستيکي خود در جبهه مقاومت را از دست دهد. از اينرو، انتقال سلاحهاي نظامي و ادوات جنگي اين جبهه به حماس حتي قبل از سقوط اخوانالمسلمين نيز با مشکل مواجه شده بود. با سقوط اخوانالمسلمين و بسته شدن تونلهاي غزه، شريان تنفسي حماس نيز به شدت مسدود شد. حکومت جديد مصر و نيز اسرائيل - که درپي کشف تونل جديد در منطقه خانيونس، حساسيت بيشتري نسبت به تونلها پيدا کرد - تونلها را به عنوان راههاي اصلي ارتباط حماس با خارج مورد هجوم قرار دادند هر چند ارتش رژيم صهيونيستي اعتراف کرده است که تلاش براي بستن تونلهاي مرزي تاثيري بر تلاش حماس در حفر تونلهاي جديد در مرزها و داخل منطقه غزه نداشته است. همچنين اخبار منتشر شده و تحليلهاي موجود نيز نشان ميدهند که حماس چه قبل از سقوط اخوانالمسلمين و چه در وضعيت کنوني، اقدامات متعددي را در بعد نظامي، با هدف ارتقا و تثبيت وضعيت نظامي خود به اجرا درآورده است. اين دو اقدام عبارتند از:
۱- تمرکز بر ساخت و انباشت موشکهاي دوربرد: برخي کارشناسان بر اين باورند که هرچند حماس اکثر موشکهاي کوتاهبرد و ميانبرد خود را در جنگ ۸ روزه به کار گرفت اما در مقابل، خود را به موشکهاي دوربرد مسلح کرده است. براساس گزارشي که در اواخر سال ۲۰۱۳ منتشر شد «سکوت حماس نشانه انفعال آن نيست بلکه نشانه آن است که اين گروه در حال آمادهسازي براي شروع يک جنگ جديد است. اين گروه تمام تلاش خود را به کار بسته است تا بتواند به به موشکهاي دوربرد دسترسي يافته و آنها را در جنگ آتي به نمايش بگذارد.»
شايان ذکر است که گردانهاي قسام در عمليات «حجارة السجيل» در نوامبر ۲۰۱۲ (جنگ ۸ روزه) با پرتاب موشکهاي دور برد مدل ام۷۵ توانست ۶۰ تا ۷۰ کيلومتر داخل اراضي اشغالگران را ضربه زده و نقاطي را در تلآويو مورد هدف قرار دهد. در دسامبر ۲۰۱۳ نيز گردانهاي قسام، سه موشک دوربرد را براي امتحان دامنه برد و قابليتهاي آن به درياي مديترانه پرتاب کردند. برد اين موشکها در حدود ۸۰ کيلومتر بوده است.
۲- استفاده از راه آبي براي انتقال سلاح: يکي ديگر از مواردي که گفته ميشود حماس براي تقويت نظامي خود در شرايط کنوني انجام داده، استفاده از سواحل مديترانه براي انتقال سلاح است. بر اين اساس، حماس در فاصله ۲۰ مايلي (۴۵ کيلومتري) خط ساحل غزه، تبادل اسلحه ميکند.
بنيامين نتانياهو نيز اين خبر را تأييد و ادعا کرده بود که در بازرسي برخي کشتيهايي که به نوار غزه تردد دارند، مشخص شده است که آنها سلاح و مهمات براي حماس حمل ميکنند و «يک روز هم بدون قاچاق اسلحه سپري نميشود.»
يکي از مقامات نظامي حماس در مصاحبهاي با المانيتور در مورد انتقال سلاح از مديترانه، ادعاي نتانياهو را نه تأييد و نه انکار بلکه عنوان کرد که حماس حق دارد مسيري براي به دست آوردن مهمات جهت رويارويي با اسرائيل در صورت وقوع يک جنگ احتمالي داشته باشد.
در همين راستا فرمانده اسرائيلي حفاظت از سواحل غزه گفت: «در ماههاي اخير رشد قابلتوجهي در تلاش براي قاچاق به نوار غزه از راه دريا وجود داشته است. در واقع ما هر هفته با چندين محموله قاچاق به نوار غزه مواجه هستيم که در ميان آنها قاچاق اسلحه از همه بارزتر است.»
ب) نقاط قوت و ضعف نظامي حماس
با توجه به موارد فوق به نظر ميرسد نقاط قوت و ضعف نظامي حماس عبارتند از:
۱- نقاط قوت نظامي حماس
۱-۱- سرمايه پيشين نظامي: اگرچه تخريب تونلها و سقوط اخوانالمسلمين و نيز دور شدن از جبهه مقاومت، توان نظامي حماس را تضعيف کرده است اما نميتوان در تحليل وضعيت نظامي حماس، اقدامات و احتياطهاي نظامي پيشين اين جنبش را ناديده گرفت. بر اين اساس، حماس قبل از وضعيت بحراني کنوني، اقداماتي مانند انبار کردن مهمات و سلاح را به عنوان يکي از مهمترين اهداف در دستور کار قرار داده است. در واقع، تقويت بنيه نظامي از جمله واجبترين اهدافي بوده که حماس به عنوان يکي از گروههاي مقاومت با آن روبهرو بوده است.
از اينرو، تلاش حماس براي انبار کردن موشکهاي دوربرد يا اقدام در جهت دستيابي و حتي ساخت آنها، دور از ذهن نبوده و از بديهيات و لوازم اصلي کار يک جنبش مسلحانه از جمله حماس است. در نتيجه، حماس مجموعهاي از امکانات و تسهيلات را در صورت آغاز يک جنگ در دست دارد.
۱-۲- استفاده از پتانسيلهاي بديل: پس از عبور حماس از مرحله سردرگمي و انفعال و به اصطلاح دستپاچگي روزها و ماههاي اول تخريب تونلها در سطح وسيع پس از سقوط اخوانالمسلمين، اين جنبش از پتانسيل موجود در مسيرهاي بديل از جمله سواحل مديترانه براي دستيابي به ملزومات نظامي خود بهره برده است. اگرچه شايد نتوانسته است مانند تونلها، از آن بهره گيرد.
۱-۳- فضاي پيشگيرانه موفق: انبار و استفاده از موشکهاي دوربرد يا استفاده از دريا به جاي تونلها، فارغ از اينکه چه ميزان از نيازهاي نظامي حماس را تأمين کرده است، مزيت ديگري براي اين جنبش داشته است. در واقع اين موارد به مثابه جنگ رواني عليه اسرائيل عمل کرده و اين رژيم را در مورد اينکه حماس در چه وضعيت نظامي قرار دارد، با ترديد مواجه کرده است. ميتوان گفت حماس در حال حاضر، فضاي پيشگيرانه مؤثري را به وجود آورده و در سطح قابل ملاحظهاي از پيشگيري نظامي در مقابل دشمن برخوردار است.
۲- نقاط ضعف نظامي
۲-۱- وجود موانع در ارتباط با حاميان مقاومت:نميتوان انکار کرد که حماس در شرايط فعلي با مشکلات و موانع بسياري براي ارتباط با حاميان مقاومت از جمله ايران و حزبالله روبه روست. اين امر از سويي حماس را آسيبپذير کرده است و از سوي ديگر به اسرائيل اطمينان خاطر ميدهد که در صورت راهاندازي يک جنگ جديد، با هزينههاي کمتري مواجه است.
۲-۲- اقدامات و فشارهاي مصر: اقدامات مصر و فشارهاي مختلف آن عليه حماس و نوار غزه از جمله به راه انداختن جنگ رواني گسترده عليه حماس ناشي از حمله به نوار غزه، ايجاد هرگونه به نبست عملياتي و نقل و انتقال در صحراي سينا، تخريب تونلها و... از ديگر نقاط آسيبپذير حماس در وضعيت کنوني است. به اين ترتيب در صورت وقوع يک جنگ جديد، نه تنها اسرائيل بلکه نيز حماس را تحت فشار قرار خواهد داد. اين در حالي است که در جنگهاي قبل، مصر و همچنين صحراي سينا از جمله نقاط قوت حماس تلقي ميشد.
۲-۳- خلا حمايتي سابق در نوار غزه: وضعيت بحراني اقتصاد و معيشت در نوار غزه، در کنار جريان تمرد که خواستار سرگوني حماس است، موجب شده است که حماس از سوي نيروهاي حاضر در نوار غزه مانند گذشته، احساس امنيت و حمايت نداشته باشد. افزايش اقدامات امنيتي حماس در نوار غزه، شاهدي بر اين مدعاست. مواجهه حماس با اين خلا حمايتي، مستلزم تقسيم توان و انرژي اين جنبش در صورت آغاز يک جنگ ديگر با اسرائيل است. با توجه به موارد فوق، ميتوان به اين جمعبندي رسيد که سطح آمادگي نظامي حماس در شرايط فعلي نميتواند يک جنگ جديد را با اسرائيل مديريت کند و به نظر ميرسد آسيبپذيري آن بسيار بيشتر از نقاط قوت اين جنبش است. از اين رو با توجه به آسيبپذيري مذکور و نيز سنگيني نقاط ضعف نظامي نسبت به نقاط قوت آن، بايد به اين موضوع پرداخت که حماس چه استراتژي را در قبال وقوع جنگ با اسرائيل دنبال ميکند.
ج) استراتژي حماس در قبال شروع يک جنگ جديد
با توجه به توضيحات بالا به نظر ميرسد حماس در حال حاضر، آمادگي سابق براي پيشبرد يک جنگ تمامعيار را با رژيم صهيونيستي نداشته باشد اگرچه اين به معناي رويکرد منفعلانه حماس در صورت وقوع يک جنگ جديد نيست. به عبارتي در صورتي که اسرائيل، رويارويي نظامي با حماس را آغاز کند، حماس و ساير گروههاي مقاومت نوار غزه با امکانات موجود، مقابله به مثل خواهند کرد و چه بسا اين امر، موجب وحدت دوباره جبهه مقاومت با محوريت ايران نيز شود. اما با اين حال شواهد نشان ميدهد که حماس در وضعيت کنوني، طالب يک جنگ ديگر نيست و تاکتيک «کنترل دشمن» را در پيش گرفته است. بر مبناي اين تاکتيک، مقامات حماس از يکسو در جهت ايجاد جنگ رواني در مقابل اسرائيل «ژست جنگي» ميگيرد و از سوي ديگر، تمام تلاش خود را به کار گرفته است تا اوضاع را مديريت کرده و از وقوع درگيريهاي نظامي ممانعت کند.در واقع حماس با پيشبرد اين تاکتيک، درپي آن است تا در وضعيت کنوني از وقوع جنگ با اسرائيل پيشگيري کرده و انرژي و توان خود را براي ساماندهي به بحرانهايي که با آن دست به گريبان است، به کار گيرد. براي اثبات اين مدعا، شواهد زير قابل طرح است:
۱- اعلام رسمي حماس مبني بر عدم تمايل براي شروع جنگ جديد: در هفتههاي اخير، مقامات حماس بارها به عناوين مختلف اعلام کردهاند که تمايلي براي آغاز جنگ ندارند. آنها تلاش براي راهاندازي جنگ را به اسرائيل منتسب کرده و آن را «حيله و فريب اين رژيم به منظور بر هم زدن آرامش نوار غزه» خواندند. حماس از اين اظهارات، دو هدف را دنبال ميکند: اول اينکه به اسرائيل اطمينان خاطر دهد که حماس در شرايط کنوني تهديدي براي اين رژيم محسوب نميشود بنابراين اهداف و اقدامات اين رژيم را براي تهاجم نظامي با ترديد مواجه کند. دوم، با اعلام اينکه حماس هيچ تمايلي به جنگ ندارد، حربه اسرائيل را براي اينکه تهاجم به نوار غزه «دفاع از خود» معرفي کند، خنثي کرده و با توجه به اينکه يکي از نقاط ضعف اسرائيل، قضاوت افکار عمومي در مورد اين رژيم است، اسرائيل را تحت فشار بگذارد.
۲- تعهد حماس براي مقابله با عاملان پرتاب موشک به سرزمينهاي اشغالي: بعد از آنکه اسرائيل از طريق کانالهاي ارتباطي مصري، حماس را تهديد به مقابله نظامي کرد اين جنبش متعهد شد تا پرتابکنندگان موشک از نوار غزه را بازداشت کند. حماس به مصر تعهد داد که پرتابکنندگان موشک را بازداشت کند و بر اوضاع نوار غزه تسلط بيشتري داشته باشد تا اسرائيل عمليات نظامي گستردهاي را عليه حماس در نوار غزه آغاز نکند.
۳- استقرار نيروهاي حماس در امتداد مرزهاي نوار غزه براي ممانعت از عمليات موشکي: حماس براي اينکه ثابت کند به تعهد خود در مقابله با عمليات موشکپراکني پايبند است، دهها عضو خود را در امتداد مرزهاي نوار غزه با اسرائيل به ويژه مکانهايي که گروههاي مقاومت نوار غزه تلاش ميکنند تا عمليات موشکي عليه اسرائيل انجام دهند، مستقر کرده است.
جمعبندي
در شرايط کنوني احتمالات بسياري را ميتوان در نظر گرفت که آتش جنگ اسرائيل و حماس را بيفروزد. عدم پيشرفت مذاکرات سازش و اتخاذ راهي براي فرار اسرائيل از عمل کردن به انتظارات تشکيلات خودگردان و جامعه بينالملل مانند توقف شهرکها، وسوسه اسرائيل براي از ميان بردن حماس و گروههاي مقاومت با اين پيشفرض که حماس به اندازه کافي ضعيف شده است، ادامه موشکپراکني از نوار غزه، فشارهاي مصر براي نابودي حماس و ضربه بيش از پيش به اخوانالمسلمين و... از مواردي است که ميتوان همه آنها را به عنوان جرقههاي آغاز يک جنگ جديد به شمار آورد. با اينحال، آمادگي نظامي حماس در شرايط کنوني به گونهاي است که در صورت وقوع جنگ، امکان پيروزي و يا مديريت مؤثر آن بعيد به نظر ميرسد. بحرانهايي که در حال حاضر، حماس را به خود مشغول داشته، آمادگي نظامي اين جنبش را به صورت قابل ملاحظهاي تحتالشعاع قرار داده است. از اينرو حماس تمام تلاش خود را به کار بسته است تا به صورت زيرکانهاي از هزينههاي يک جنگ جديد شانه خالي کند. بر اين مبنا گاهي ژست جنگي را به خود ميگيرد تا به اسرائيل القا کند که امکانات غافلگيرکنندهاي را در اختيار داشته و در صورت حمله اسرائيل، توان ضربه زدن به اين رژيم را خواهد داشت. اما در واقع حماس از لحاظ عملي درپي آن است که به هر طريق ممکن از تهاجم اسرائيل به نوار غزه در شرايط فعلي ممانعت به عمل آورد. بنابراين تاکتيک «کنترل دشمن» را دنبال کرده و از اين طريق درصدد است تا زماني که به امور خود سامان نداده، از وقوع يک جنگ جديد جلوگيري کند.
اهداف حماس در حال حاضر بر روي مسائلي مانند حذف تنش با مصر، پيشبرد آشتي ملي و نيز رفع موانع براي بازگشت به محور مقاومت و نزديکي دوباره به ايران و حزبالله برنامهريزي شده است.با توجه به اينکه اسرائيل نيز در حال حاضر درگير مذاکرات سازش است و از جانب حماس هم احساس خطري نميکند و همچنين حماس در روند آشتي ملي قرار گرفته و احتمال اينکه شروط تشکيلات را بپذيرد، وجود دارد، بعيد به نظر ميرسد که اين رژيم در شرايط فعلي، حمله به نوار غزه را در دستور کار قرار دهد. اگرچه اسرائيل به شدت با آشتي ملي مخالف است و حتي به عنوان تاکتيک تهديدي سعي ميکند تشکيلات را از نزديک شدن به حماس بازدارد اما در صورتيکه حماس، شروط تشکيلات مبني بر کاهش بيش از پيش بار مقاومتي خود را بپذيرد، امکان اينکه با هجوم نظامي اسرائيل مواجه شود، دور از دسترس تر خواهد شد.
وحيده احمدي- مؤسسه تحقيقات و پژوهشهاي سياسي- علمي ندا